English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (21 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
iodoform U ترکیبی از ید که برای گندزدایی و مانند انهابکارمیبرند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
latten U ترکیبی مانند فلز برنج
lattin U ترکیبی مانند فلز برنج
pomander U عطری که درقوطی یاکیسه برای گندزدایی با خودمی بردند
colours U دو بیت برای چهار رنگ و هشت بیت برای ترکیبی از رنگهاست
colour U دو بیت برای چهار رنگ و هشت بیت برای ترکیبی از رنگهاست
BPP U هشت بیت برای ترکیبی از رنگها
BPP U چهار بیت برای ترکیبی از رنگها
character U یکی از نمادهای مقدماتی که برای بیان اطلاعات بصورت مجزا یا ترکیبی بکار میرود
characters U یکی از نمادهای مقدماتی که برای بیان اطلاعات بصورت مجزا یا ترکیبی بکار میرود
opalite U ترکیبی که دارای رنگهای مختلف بوده و برای براق کردن نمای اجری بکار میرود
musicom U یک زبان برنامه نویسی تصنیفی که روش هایی برای تولید تصنیفهای موسیقی اصیل بعلاوه موسیقی ترکیبی ارائه میدهد
pergameneous U مانند پوستی که برای نوشتن بکارمیرود
they were nuts to him U برای او مانند نقل و نبات بود
represent U عمل کردن مانند نشانه برای چیزی
The theatre is the obvious thing for an extrovert like me. U تیاتر واضحترین جا برای برونگرایی مانند من است.
represented U عمل کردن مانند نشانه برای چیزی
represents U عمل کردن مانند نشانه برای چیزی
stope U حفره پله مانند برای استخراج سنگ معدن
decontamination U گندزدایی
disinfection U گندزدایی
swing bar U اسبابی مانند دنبل برای تقویت عضلههای بازو و شانه
swing bell U اسبابی مانند دنبل برای تقویت عضلههای بازو و شانه
colony U موسسه ای دور از تمدن برای گروهی از مردم [مانند زندان]
disinfected U گندزدایی کردن
cleansing station U محل گندزدایی
disinfects U گندزدایی کردن
disinfecting U گندزدایی کردن
decontaminate U گندزدایی کردن
disinfect U گندزدایی کردن
decontaminated U گندزدایی کردن
decontaminates U گندزدایی کردن
decontaminating U گندزدایی کردن
aseptic U گندزدایی شده
hundreds and thousands U یکجور شیرینی که مانند است به ساچمه و برای ارایش بکار میرود
bay U یک بخش برای کار ویژه [مانند سرویس یا انبار یا هواپیما وغیره]
Biomimicry U تقلید از الگوهای طبیعی برای حل مشکلات بشر، مانند گرفتن ایده هواپیما از پرندگان و غیره.
cleco fastener U وسیلهای مانند فنر برای محکم کردن صفحات فلزی به یکدیگر تا اتمام مراحل پرچکاری
texture mapping U 1-جلوههای ویژه گرافیک کامپیوتری با استفاده از الگوریتم هایی برای تولید تصویری که مانند سطح چیزی به نظر می آید.
munchies [Colloquial] U غذای برای ریز ریز خوردن [مانند تخمه یا پسته]
composite demand U تقاضا برای کالا در موارد استفاده متفاوت مانند استفاده از گازوئیل درمصارف خانگی و مصارف صنعتی
ApacheÔ HTTPD U معروفترین محصول نرم افزاری وب سرور که مانند یک بزرگراه آماده است و به شما برای نصب وب سرور امکان میدهد
lacrosse U بازی بین دو تیم 01نفره مردان 21 نفره مردان با چوب دراز توردار کیسه مانند برای گرفتن و پرتاب گوی
chips U وسیلهای که حاوی قط عات کوچک نیمه هادی ها است که روی آنها چندین عنصر مانند تراتریستورها محفظه هاو... برای انجام یک عمل قرار دارند
chip U وسیلهای که حاوی قط عات کوچک نیمه هادی ها است که روی آنها چندین عنصر مانند تراتریستورها محفظه هاو... برای انجام یک عمل قرار دارند
bushbaby U گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
bushbabies U گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
ingradient U جز جز ترکیبی
trivalency U سه ترکیبی
composite casting U ترکیبی
combinatorial U ترکیبی
combinatory U ترکیبی
combinational U ترکیبی
synthetic U ترکیبی
combinative U ترکیبی
trivalence U سه ترکیبی
synthetical U ترکیبی
synthesic U ترکیبی
agglutinative U ترکیبی
lamellate U لایه مانند ورقه مانند
fossiliferous U فسیل مانند سنگواره مانند
composite video U تصویر ترکیبی
affinities U میل ترکیبی
composite symbol U علامت ترکیبی
ordinal number U عدد ترکیبی
ingredients U جزء ترکیبی
mix U مخلوط ترکیبی
composite metal U فلز ترکیبی
mixes U مخلوط ترکیبی
parathesis U ترکیبی بی تغییر
diphthong U صدای ترکیبی
affinity U میل ترکیبی
semisynthetic U نیمه ترکیبی
syntax error U اشتباه ترکیبی
mixed cell refernce U ارجاع سل ترکیبی
mixed glue U چسب ترکیبی
mixed strategy U استراتژی ترکیبی
synthetic method U روش ترکیبی
elective affinity U میل ترکیبی
turboramjet U ترکیبی از توربوجت و رم جت
combination influence U عامل ترکیبی
combination bands U نوارهای ترکیبی
combination tone U صوت ترکیبی
diphthongs U صدای ترکیبی
combinational circuit U مدار ترکیبی
ingredient U جزء ترکیبی
shapeliness U خوش ترکیبی
sequential storage U انباره ترکیبی
syntactical analysis U تحلیل ترکیبی
housekeeping U عملیات کامپیوتری که مستقیما" کمکی برای بدست اوردن نتایج مطلوب نمیکنداما قسمت ضروری یک برنامه مانند راه اندازی مقدمه چینی و عملیات پاکسازی است خانه داری
hydrogen bomb U بمب ترکیبی اتمی
hemiterpene U ترکیبی بفرمول 8H5C
hydrogen bombs U بمب ترکیبی اتمی
Borromini capital U [نوعی سر ستون ترکیبی]
combined transport document U اسناد حمل ترکیبی
combined transport U حمل و نقل ترکیبی
ct U حمل و نقل ترکیبی
chemical affinity U میل ترکیبی شیمیایی
compound leverage floor jack U اهرم بالابر ترکیبی
feasion U بمب ترکیبی اتمی
ctd U سند حمل ترکیبی
histamine U ترکیبی بفرمول 3N9H5C
diatessaron U ترکیبی ازچهار دارو
multiplex U تسهیم مخابره ترکیبی
deodorised U بوی بد را مرتفع کردن گندزدایی کردن
deodorises U بوی بد را مرتفع کردن گندزدایی کردن
deodorising U بوی بد را مرتفع کردن گندزدایی کردن
deodorize U بوی بد را مرتفع کردن گندزدایی کردن
deodorized U بوی بد را مرتفع کردن گندزدایی کردن
deodorizes U بوی بد را مرتفع کردن گندزدایی کردن
deodorizing U بوی بد را مرتفع کردن گندزدایی کردن
carbide U ترکیبی از کربن و چند عنصرفلزی
mixed column line graph U نمودار ستونی- خطی ترکیبی
mixed column line chart U نمودار ستونی- خطی ترکیبی
hexahydrate U ترکیبی که دارای شش ذره اب باشد
basophil U میل ترکیبی شدید با موادقلیایی
basophile U میل ترکیبی شدیدبا موادقلیایی
contraction parry U ترکیبی ازدفاع ساده وچرخشی
ketol U ترکیبی مرکب ازالکل و استون
cto U عامل حمل ونقل ترکیبی
cob U [ترکیبی از خاک رس، ریگ، شن و کاه و آب]
combined transport operator U عامل حمل و نقل ترکیبی
fiata combined transport bill of lading U بارنامه حمل ترکیبی "فیاتا"
deoxidize U از صورت ترکیبی با اکسیژن دراوردن
syntactic U طبق قواعد صرف ونحوی ترکیبی
syntactical U طبق قواعد صرف ونحوی ترکیبی
soft return U فرمان ترکیبی رد کردن خط ورفتن به خط بعدی
cannon U [ترکیبی از سبک های امپراتوری ناپلئون و فدرال]
monad U ذره بسیط که نیروی ترکیبی یک هیدروژن است
polyene U ترکیبی الی که دارای پیوستگی مضاعف است
She has long and shapely legs . U ساق پاهای کشیده وخوش ترکیبی دارد
to orient compound U نسبت اجزای ترکیبی را بایکدیگر تعیین کردن
chloramine U هرنوع ترکیبی که دارای ازت و کلر باشد
consolute U ترکیبی از دو یا چند مایع که بر هر نسبتی در یکدیگر حل شوند
protoxide U ترکیبی که حداقل ذرات اکسیژن دران باشد
silicone U ترکیبی الی بفرمول Sio2R شبیه کتون
hypotaxis U رابطه ترکیبی یا صرف ونحوی کلمه اصلی بامشتقاتش
fbl U lading of bill combinedtransport FIATA بارنامه حمل ترکیبی "فیاتا"
octad U جسم بسیط یا ذرهای که قوه ترکیبی ان برابر است با8واحد
sterilising U گندزدایی و ضد عفونی کردن خنثی کردن بی اثر کردن
sterilizing U گندزدایی و ضد عفونی کردن خنثی کردن بی اثر کردن
sterilizes U گندزدایی و ضد عفونی کردن خنثی کردن بی اثر کردن
sterilized U گندزدایی و ضد عفونی کردن خنثی کردن بی اثر کردن
sterilises U گندزدایی و ضد عفونی کردن خنثی کردن بی اثر کردن
sterilize U گندزدایی و ضد عفونی کردن خنثی کردن بی اثر کردن
sterilised U گندزدایی و ضد عفونی کردن خنثی کردن بی اثر کردن
adjustable wheel U چرخ تنظیم پذیر [مانند بلندی] [چرخ تطبیق پذیر] [مانند نوع جاده]
distemper U ترکیبی از گچ اب چسب و موادرنگی که در رنگ کردن داخل اطاقها بکار میرود
dual U دادههای ترکیبی هر مجموعهای از داده در پاس یا لبه ساعت مختلف آماده و معتبر است
kiosks U فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
kiosk U فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
large model U مدل حافظه که کد و داده تا کلید بایت جریان دارند ولی اندازه ترکیبی باید از مگابایت کمتر باشد
card U ترکیبی از سوراخهای پانچ شده که معرف حروف روی پانچ کارت است
cards U ترکیبی از سوراخهای پانچ شده که معرف حروف روی پانچ کارت است
Composite Order U [شیوه ی ترکیبی ستون سازی رمی با ستون های پیچکی تزئین شده]
polyamide U پلی امید ترکیبی شامل چند گروه امید
badminton U بازی انفرادی یا دو نفره در زمین به طول 04/31 متر و عرض 01/6متر برای دونفره و 81/5متر در 01/6 متر برای انفرادی و شامل سه گیم وهر گیم 51 امتیاز برای مردان و 11 امتیاز برای زنان
acid diluent ترکیبی که با قلم زنی سطح فلز باعث اتصال بهتر لایه های پرداخت با سطح فلزمیشود
Beginner's All Purpose Symbolic Instruction Code U زبان برنامه سازی مط ح بالا برای توسعه برنامه به صورت محاورهای برای ایجاد یک مقدمه ساده برای برنامه نویسی کامپیوتری
combination device U ماسوره ترکیبی مین ماسوره مرکب
plug compatible U دستگاه جانبی که نیازمند هیچ گونه تغییر رابط برای اتصال مستقیم به سیستم کامپیوتری یک سازنده دیگر نمیباشدهمساز برای اتصال سازگاری برای اتصال
compound weave U بافت ترکیبی که بجز تار و پود اجزا دیگری نیز مثل دانه مروارید و یا اجسام تزیینی در بافت بکار گرفته شود
mixd weave U بافت ترکیبی [هرگاه در بافت یک فرش از چند روش بافت استفاده شود.]
microsoft U بزرگترین طراحی و ناشر نرم افزار برای PC و Macintosh. ماکروسافت سیستم عامل را برای IBM PC سافت و پس برای ماکروسافت با مجموعهای از نرم افزارهای کاربردی
synthetic resins U صمغهای مصنوعی صمغهای ترکیبی
synthetic oils U روغنهای مصنوعی روغنهای ترکیبی
drives U چنیدن درایو دیسک متصل بهم با یک کنترولی هوشمند که ازدرایوها برای ذخیره چندین کپی ازدادههای هر درایو برای اطمینان بیشتر تهیه می کنند یا بخش از هر داده روی هر درایو برای سرعت بیشتر
drive U چنیدن درایو دیسک متصل بهم با یک کنترولی هوشمند که ازدرایوها برای ذخیره چندین کپی ازدادههای هر درایو برای اطمینان بیشتر تهیه می کنند یا بخش از هر داده روی هر درایو برای سرعت بیشتر
strategies U طرح نقشه برای جنگ یا علم طراحی نقشه برای جنگ یاطرح نقشه برای نقل وانتقالات جنگی
strategy U طرح نقشه برای جنگ یا علم طراحی نقشه برای جنگ یاطرح نقشه برای نقل وانتقالات جنگی
IrDA U روش استاندارد برای انتقال اطلاعات از طریق اشعه نوری . برای انتقال اطلاعات در کامپیوترهای قابل حمل یا PDA به یک چاپگر یا صفحه تصویر. برای این منظور کامپیوتر و چاپگر باید پورت IrDA داشته باشند
infra red link U روش استاندارد برای ارسال اطلاعات از اشعه نوری . که اغلب برای انتقال اطلاعات از کامپیوتر متحرک یا چاپگر یا صفحه نمایش به کار می رود. برای استفاده از ین خصوصیت کامپیوتر یا چاپگر باید پورت IrDA داشته باشد
time U روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ترکیبی سریع , هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود , گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد
timed U روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ترکیبی سریع , هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود , گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد
times U روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ترکیبی سریع , هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود , گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد
hooked medallion U ترنج قلاب شکل [در این ترنج سر قلاب ها می تواند به سمت خارج و یا ترکیبی از داخل و خارج طراحی شود.]
recall U برگرداندن متن یا فایل از محل برای ذخیره سازی برای ویرایش
recalled U برگرداندن متن یا فایل از محل برای ذخیره سازی برای ویرایش
recalls U برگرداندن متن یا فایل از محل برای ذخیره سازی برای ویرایش
narrative U یادداشتها یا دستورات اضافی برای کمک به کاربر برای اجرای سیستم
narratives U یادداشتها یا دستورات اضافی برای کمک به کاربر برای اجرای سیستم
Ackerman's function U تابع بازگشتی برای بررسی توانایی کامپیوتر برای اجرای بازگشت
c U استفاده از کامپیوتر برای کمک به دانش آموزان برای یادگیری یک موضوع
teacloth U رومیزی برای میز چای دستمال برای خشکاندن فنجانها
bins U محلی برای کاغذهایی که باید آماده برای چاپ شوند
revenue tax U مالیاتی که برای افزایش درامد کشور است نه برای تاثیردربازرگانی
no show U مسافری که جا برای خودمحفوظ کرده ولی برای سفرحاضر نمیشود
iil U دستگاه کنترل برای برای تولیدات صنعتی و سیستمهای کامپیوتر
permanent U آنچه برای مدت طولانی یا برای همیشه باقی بماند
bin U محلی برای کاغذهایی که باید آماده برای چاپ شوند
teacloths U رومیزی برای میز چای دستمال برای خشکاندن فنجانها
scratch U حذف یاجابجایی محلی از حافظه برای ایجاد فضا برای داده دیگر
cold thrust U ازمایشی برای تعیین حداقل دمای لازم برای عبور ازادانه سیال
cold test U ازمایشی برای تعیین حداقل دمای لازم برای عبور ازادانه سیال
feedback U اطلاعاتی از یک منبع که برای تغییر دادن چیزی یا تامین پیشنهادی برای آن میباشد
potatoes and point U سیب زمینی یا نانش برای خوردن و بقیه اش برای نگاه کردن است
double U استفاده از دو بافر یکی برای خواندن و دیگری در همان زمان برای نوشتن
autos U توانایی یک مدار برای احساس کردن و انتخاب خودکار نرخ صحیحی برای یک خط
bread and point U سیب زمینی و نانش برای خوردن و بقیه اش برای نگاه کردن است
intubation U فرو کردن لوله در حنجرهای برای برای نگاه داشتن .....دیفتری و مانندان
auto U توانایی یک مدار برای احساس کردن و انتخاب خودکار نرخ صحیحی برای یک خط
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com