English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 167 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
foot brake U ترمز پایی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
criss-crossing U پایی
plantar U کف پایی
criss-crosses U پایی
planters U کف پایی
planter U کف پایی
criss-crossed U پایی
criss-cross U پایی
foot starter U استارتر پایی
footy U پادار پایی
footrest U زیر پایی
foot control کنترل پایی
push bike U دوچرخه پایی
pedal U پدال پایی
pedaled U پدال پایی
bicycles U دوچرخه پایی
bicycle U دوچرخه پایی
push bikes U دوچرخه پایی
foot pedal U پدال پایی
foot operated starting switch استارتر پایی
pedals U پدال پایی
pedalling U پدال پایی
pedalled U پدال پایی
pedaling U پدال پایی
velocipede U دوچرخه پایی
foothold U زیر پایی
pantof U کفش دم پایی
panton U کفش دم پایی
shoepac U کفش دم پایی
papoosh U کفش سر پایی
pedicab U سه چرخه پایی
polypody U هزار پایی
pumiceous U سنگ پایی
espadrille U کفش دم پایی
footholds U زیر پایی
pantof U کفش سر پایی
territoriality U بوم پایی
shoepack U کفش دم پایی
elephantiasis U پیل پایی
treadle press U ماشین چاپ پایی
tarsal U مچ پایی استخوان قوزک پا
ambulatory psychotherapy U روان درمانی سر پایی
modulus of rigidity U ضریب سخت پایی
coefficient of rigidity U ضریب سخت پایی
lubberliness U بی دست و پایی ناازمودگی
pumicestone slag U سرباره سنگ پایی
defendance need U نیاز خویشتن پایی
kick starter U راه انداز پایی
foot starter U راه انداز پایی
an odd slipper U یک لنگه کفش سر پایی
foot operated starting switch U کلید راه انداز پایی
maladroitness U ناشی گری بیدست و پایی
subbass U کلیدرکاب پایی ارگ وپیانو
to muff a catch U از بی دست و پایی توپ رانگرفتن
melodion U یکجور ارگ دستی یا پایی
takeoff leg U پایی که فشار برروی ان است
to muff a ball U از بی دست و پایی توپ رانگرفتن
lubberly U از روی کودنی یابیدست و پایی
melodeon U ارگ پایی یا دستی نوعی نی کوچک
foot pedal switch سوئیچی که با پدال پایی بکار میافتد.
pivot foot U پایی که درهنگام حرکت بایدروی زمین بماند
lead U پایی که در پرش از روی مانع زودتر از پای دیگر بلند میشود
leads U پایی که در پرش از روی مانع زودتر از پای دیگر بلند میشود
brakes U ترمز
braked U ترمز
brake U ترمز
stopcock U ترمز
stopcocks U ترمز
brakes U ترمز ها
braking U ترمز
internal brake U ترمز داخلی
hoist brake U ترمز نقاله
power brake U ترمز سروو
prony brake U ترمز پرونی
magnetic brake U ترمز مغناطیسی
brake cross shaft U محور ترمز
hub brake U ترمز چرخ
regenetative braking U ترمز واکنشی
regenetative braking U ترمز دینامیکی
regenetative braking U ترمز مقاومتی
resistance braking U ترمز مقاومتی
resistance braking U ترمز واکنشی
safety stop U ترمز خطر
steam brake U ترمز بخاری
stop lamp U چراغ ترمز
stop light U چراغ ترمز
brake fluid U روغن ترمز
brake valve U سوپاپ ترمز
air brake U ترمز کمپرسی
clog U پابند ترمز
brake horsepower U نیروی ترمز
stoplight U چراغ ترمز
brake lining U لنت ترمز
brake pressure U نیروی ترمز
brake shoe U کفشک ترمز
air brake U ترمز هوایی
brake wheel U ترمز چرخها
clogged U پابند ترمز
brake expander cam U بادامک ترمز
brake collar U رینگ ترمز
air brakes U ترمز بادی
air brakes U ترمز هوایی
air brakes U ترمز کمپرسی
air brake U ترمز بادی
clogs U پابند ترمز
brake actuating lever U اهرم ترمز
stoplights U چراغ ترمز
disc brake U ترمز دیسکی
brake U ترمز کردن
electric brake U ترمز الکتریکی
electromagnetic brake U ترمز مغناطیسی
foot brake pedal U پدال ترمز
emergency brake U ترمز اضطراری
lining U لنت ترمز
braking U ترمز کردن
brakes U ترمز کردن
disc brake U ترمز صفحهای
hand brake U ترمز دستی
linings U لنت ترمز
dynamic braking U ترمز دینامیکی
dynamic braking U ترمز واکنشی
braked U ترمز کردن
electric brake U ترمز برقی
engine dynamometer U ترمز موتور
skidding U ترمز کردن سریدن
brake lights چراغ های ترمز
skid U ترمز کردن سریدن
skidded U ترمز کردن سریدن
skids U ترمز کردن سریدن
ABS U سیستم ترمز ضد قفل
trailer brake valve U سوپاپ ترمز تریلر
air brake pressure gage U مانومتر با ترمز هوایی
skidder U ترمز کننده سردهنده
brake piston cup U رینگ پیستون ترمز
brake shoe carrier U نگهدارنده کفشک ترمز
brake shoe ring U رینگ کفشک ترمز
d.c. brake U ترمز جریان دائم
emergency brake equipment U تجهیزات ترمز اضطراری
energizer U تقویت کننده ترمز
four wheel brake U ترمز چهار چرخ
load reaction brake U ترمز فشار باد
friction surface U سطح اصطکاک ترمز
front wheel brake U ترمز چرخ جلو
gear brake U ترمز سیستم انتقال
hand brake lever U اهرم ترمز دستی
snub cable U ناگهان ترمز کردن
brake lifting magnet U ترمز مغناطیسی اسانسور
back pedalling brake U ترمز مسیر ازاد
back pedalling brake U ترمز باگردش ازاد
suppressor grid voltage U ولتاژ شبکه ترمز
stop light switch U کلید لامپ ترمز
stop lamp switch U کلید لامپ ترمز
brake expander mechanism U مکانیزم انبساط ترمز
stop lamp switch U کلید چراغ ترمز
dive flap U ترمز هوایی از نوع فلپ
flexible brake tubing U لوله قابل انعطاف ترمز
brakeman U مسئول ترمز در تیم لوژسواری
trailer brake system U دستگاه ترمز تریلر [فناری خودرو]
brakeman U متصدی ترمز ماشین وترن وغیره
brake rigging U اتصالات ترمز لوکوموتیو تقویت کنندههای ترمزلوکوموتیو
soft pedal U رکاب تخفیف صدا وسیله خفه کردن صدا بارکاب پایی صدا را خفه کردن در سخن امساک کردن مبهم کردن
soft-pedals U رکاب تخفیف صدا وسیله خفه کردن صدا بارکاب پایی صدا را خفه کردن در سخن امساک کردن مبهم کردن
soft-pedalled U رکاب تخفیف صدا وسیله خفه کردن صدا بارکاب پایی صدا را خفه کردن در سخن امساک کردن مبهم کردن
soft-pedaling U رکاب تخفیف صدا وسیله خفه کردن صدا بارکاب پایی صدا را خفه کردن در سخن امساک کردن مبهم کردن
soft-pedal U رکاب تخفیف صدا وسیله خفه کردن صدا بارکاب پایی صدا را خفه کردن در سخن امساک کردن مبهم کردن
soft-pedaled U رکاب تخفیف صدا وسیله خفه کردن صدا بارکاب پایی صدا را خفه کردن در سخن امساک کردن مبهم کردن
soft-pedalling U رکاب تخفیف صدا وسیله خفه کردن صدا بارکاب پایی صدا را خفه کردن در سخن امساک کردن مبهم کردن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com