Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
phrasing
U
ترتیب بندی قطعات موسیقی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
bin storage
U
انبار کردن قطعات بسته بندی نشده در قفسه انبار قطعات روباز
bin storage space
U
فضای انبار قطعات بسته بندی نشده فضای انبار قطعات روباز
chime
U
ترتیب زنگهای موسیقی
chimed
U
ترتیب زنگهای موسیقی
chimes
U
ترتیب زنگهای موسیقی
chiming
U
ترتیب زنگهای موسیقی
lay out
U
باغچه بندی ترتیب
rig
U
نصب قطعات باربندی کردن بسته بندی کردن
rigs
U
نصب قطعات باربندی کردن بسته بندی کردن
rigged
U
نصب قطعات باربندی کردن بسته بندی کردن
running spare
U
قطعات یدکی مورد نیاز واضافی قطعات اضافی همراه وسیله
on board spares
U
قطعات تعمیراتی موجود درروی یک ناو قطعات موجوددر انبار
parts explosion
U
رسم تمام قطعات تشکیل دهنده یک مجموعه که رابطه قطعات با یکدیگر را نشان میدهد
new work
U
عملیات نوسازی قطعات عملیاتت تجدید قطعات یا تجدیدبنا
reassembled
U
بستن قطعات سوار کردن قطعات
reassemble
U
بستن قطعات سوار کردن قطعات
reassembles
U
بستن قطعات سوار کردن قطعات
reassembling
U
بستن قطعات سوار کردن قطعات
cannibalised
U
استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalizes
U
استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalized
U
استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalize
U
استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalising
U
استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalises
U
استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalizing
U
استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
play by ear
<idiom>
U
توانایی اجرای موسیقی تنها با گوش وبدون خواندن موسیقی
melody
U
مجموعه نتهای موسیقی که پایه موسیقی را تشکیل میدهد
melodies
U
مجموعه نتهای موسیقی که پایه موسیقی را تشکیل میدهد
to sight-read something
U
از روی ورقه
[نت موسیقی]
آلت موسیقی بازی کردن
musicom
U
یک زبان برنامه نویسی تصنیفی که روش هایی برای تولید تصنیفهای موسیقی اصیل بعلاوه موسیقی ترکیبی ارائه میدهد
MIDI Mapper
U
برنامه پشتیبانی شده با windows که به کاربران MIDI با تجربه امکان تغییر نحوه ارسال نت موسیقی به دستگاههای موسیقی به PC را بیان میکند
random processing
U
پردازش داده به ترتیب مورد نیاز و نه ترتیب ذخیره شده
scheduled
U
ترتیب انجام کارها یا ترتیب اختصاص زمان CPU برای پردازش در سیستم چند کاربره
schedules
U
ترتیب انجام کارها یا ترتیب اختصاص زمان CPU برای پردازش در سیستم چند کاربره
schedule
U
ترتیب انجام کارها یا ترتیب اختصاص زمان CPU برای پردازش در سیستم چند کاربره
MIDI file
U
فایل ذخیره شده روی PC که حاوی نتهای موسیقی و اطلاعات صوتی است که توسط کارت وسط MIDI به قطعه موسیقی ارسال میشود
collocation
U
ترتیب نوبت و ترتیب پرداخت بدهی به طلبکاران
phased array
U
ترتیب مرحله به مرحله جریان مرحله به مرحله بندی شده
chains
U
1-مجموعهای از فایل ها یادادههای متصل بهم به ترتیب 2-مجموعهای از دستورالعمل ها که به ترتیب اجرا می شوند
chain
U
1-مجموعهای از فایل ها یادادههای متصل بهم به ترتیب 2-مجموعهای از دستورالعمل ها که به ترتیب اجرا می شوند
interim overhaul
U
پیاده کردن قطعات به طورموقتی پیاده کردن قطعات جزئی
firing order
U
ترتیب احتراق موتور وایرچینی موتور ترتیب تیراندازی سلاح
batting order
U
ترتیب ورود توپزنها به بازی بیس بال ترتیب ورود توپزنهابه بازی کریکت
evaluation rating
U
درجه بندی اطلاعات یا طبقه بندی ان از نظر اعتبار وصحت و دقت
word warp
U
فرمت بندی مجدد پس از حذف ها و اصلاحات ویژگی که درصورت جانگرفتن یک کلمه درخط اصلی ان را به ابتدای خط بعدی می برد سطر بندی
carpet classification
U
طبقه بندی
[درجه بندی]
فرش
ratings
U
طبقه بندی کردن درجه بندی
rating
U
طبقه بندی کردن درجه بندی
smithereens
U
قطعات
shatters
U
قطعات شکسته
main members
U
قطعات اصلی
parts list
U
لیست قطعات
parts list
U
فهرست قطعات
parts peculiar
U
قطعات مخصوص
parts peculiar
U
قطعات اختصاصی
parts
U
قطعات یدکی
web stiffeners
U
قطعات تقویتی
repair parts
U
قطعات یدکی
spare parts
U
قطعات یدکی
shatter
U
قطعات شکسته
table of replaceable partes
U
فهرست قطعات
end product
U
مجموعه قطعات
staff section
U
قطعات سمبه
shell fragments
U
قطعات گلوله
trilcgy
U
یا قطعات سه گانه
common parts
U
قطعات عمومی
common items
U
قطعات عمومی
analecta
U
قطعات ادبی
common hardware
U
قطعات عمومی
component drawing
U
رسم قطعات
bill of material
U
صورت قطعات
cable accessory
U
قطعات کابل
chrestomathy
U
قطعات برگزیده
chosen fragments
U
قطعات منتخبه
flinders
U
قطعات شکسته
chrestomathy
U
قطعات منتخب
chosen fragments
U
قطعات گزیده
telescopic
U
دستگاه شکسته بندی تلسکوپیک چوبهای شکسته بندی مربوط به دوربین تلسکوپی یادستگاه نشانه روی
fractures
U
مو برداشتن قطعات و وسایل
fragmenting
U
قطعات متلاشی خردکردن
authorized parts list
U
سهمیه مجاز قطعات
fracturing
U
مو برداشتن قطعات و وسایل
authorized parts list
U
لیست قطعات مجاز
nomenclature
U
نام گذاری قطعات
fragments
U
قطعات متلاشی خردکردن
catalogs
U
لیست قطعات کاتالوگ
fracture
U
مو برداشتن قطعات و وسایل
cataloguing
U
لیست قطعات کاتالوگ
bottom casting
U
قطعات ریخته گی بسته
assembles
U
سوار کردن قطعات
assembled
U
سوار کردن قطعات
assemble
U
سوار کردن قطعات
fragment
U
قطعات متلاشی خردکردن
fractured
U
مو برداشتن قطعات و وسایل
cataloged
U
لیست قطعات کاتالوگ
catalogues
U
لیست قطعات کاتالوگ
catalogue
U
لیست قطعات کاتالوگ
invar struts
U
قطعات فلزی ضد انبساط
renovation
U
تجدید قطعات کردن
common parts
U
قطعات یدکی عمومی
bitty
U
متشکل از قطعات ریز
analects
U
قطعات ادبی منتخبات
investment castings
U
قطعات ریخته گی بسته
catalogued
U
لیست قطعات کاتالوگ
object assembly test
U
ازمون الحاق قطعات
cataloging
U
لیست قطعات کاتالوگ
rebuilds
U
نوسازی کردن قطعات
rebuild
U
نوسازی کردن قطعات
packaging
U
ماده محافظ اشیا که بسته بندی می شوند. مواد جذاب برای بسته بندی کالاها
defense classification
U
طبقه بندی اطلاعات مربوط به پدافند سیستم طبقه بندی مدارک وزارت دفاع
laggin
U
اب بندی کردن اب بندی ناوها
classifications
U
طبقه بندی رده بندی
lineaments
U
طرح بندی صورت بندی
lineament
U
طرح بندی صورت بندی
wording
U
جمله بندی کلمه بندی
classification
U
طبقه بندی رده بندی
regrade
U
تجدید طبقه بندی اطلاعات درجه بندی مجدد اطلاعات ازنظر اهمیت
downgrading
U
کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrade
U
کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrades
U
کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgraded
U
کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
component end item
U
قطعات و اقلام تجهیزات عمده
component change order
U
دستور تغییر قطعات یک وسیله
shards
U
شکستن وبصورت قطعات ریزدراوردن
quadrat
U
به قطعات مستطیل تقسیم کردن
shard
U
شکستن وبصورت قطعات ریزدراوردن
match mark
U
جفتن و جور کردن قطعات
wiggly block test
U
ازمون قطعات موج دار
weldment
U
قطعات بهم جوش خورده
dismantling
U
پیاده کردن قطعات مونتاژ
dismantles
U
پیاده کردن قطعات مونتاژ
dismantled
U
پیاده کردن قطعات مونتاژ
end product
U
قطعات حاصله دستگاه نهایی
dismount
U
پیاده کردن قطعات و وسایل
dismounting
U
پیاده کردن قطعات و وسایل
blocky
U
پرشده یا مشخص با قطعات مختلف
salvaging
U
پیاده کردن کامل قطعات
salvages
U
پیاده کردن کامل قطعات
salvaged
U
پیاده کردن کامل قطعات
salvage
U
پیاده کردن کامل قطعات
dismantle
U
پیاده کردن قطعات مونتاژ
dismounts
U
پیاده کردن قطعات و وسایل
boss
U
ناف روی قطعات ریختگی قوز
collapsible form work
U
قالب قطعات پیش ساخته بتونی
materiel history
U
خلاصه وضعیت قطعات ووسایل یا کالاها
bossing
U
ناف روی قطعات ریختگی قوز
clapboards
U
قطعات چوب که به مصرف روکوبی میرسد
clapboard
U
قطعات چوب که به مصرف روکوبی میرسد
bosses
U
ناف روی قطعات ریختگی قوز
sketchbook
U
کتاب محتوی قطعات کوتاه ادبی
sketchbooks
U
کتاب محتوی قطعات کوتاه ادبی
disassembly
U
عکس عمل مونتاژ تجریه قطعات
anthologist
U
متخصص و متبحردر گلچین قطعات ادبی
connection of loom pieces
U
متصل کردن قطعات دار
[قالی]
beef cuts
U
قطعات مختلف گوشت لاشهء گاو
bossed
U
ناف روی قطعات ریختگی قوز
borescope
U
ابزار چشمی برای بازرسی قطعات
dice
U
طاس تخته نرد بریدن به قطعات کوچک
diced
U
طاس تخته نرد بریدن به قطعات کوچک
dices
U
طاس تخته نرد بریدن به قطعات کوچک
recondition
U
نوسازی کردن دستگاه تعویض قطعات فرسوده
reconditioned
U
نوسازی کردن دستگاه تعویض قطعات فرسوده
overhaul
U
پیاده کردن کامل قطعات برای تعمیر
overhauled
U
پیاده کردن کامل قطعات برای تعمیر
vapor degreasing
U
غوطه ور ساختن قطعات دربخار حلالات داغ
overhauling
U
پیاده کردن کامل قطعات برای تعمیر
overhauls
U
پیاده کردن کامل قطعات برای تعمیر
dicing
U
طاس تخته نرد بریدن به قطعات کوچک
reconditions
U
نوسازی کردن دستگاه تعویض قطعات فرسوده
piece mark
U
شماره شناسایی که روی قطعات و وسایل حک میشود
sand casting
U
ریخته گری قطعات فلزی باقابهای ماسهای
backlash
U
خلاصی در اثر اتصال شل و یاسائیدگی قطعات در هرمکانیزمی
foldboat
U
قایق قابل جدا کردن قطعات وبستن ان
grout
U
بلغور قطعات کوچک و نامنظم سنگ دوغاب
gift wrap
U
بسته بندی کردن در کاغذ بسته بندی روبان دارپیچیدن
assembly
U
بستن و سوار کردن قطعات اسلحه اجتماع یکانها
Theres many a good tune played on an old fiddle.
<proverb>
U
یک ویولون قدیمى قطعات خوب بسیارى مى تواند بنوازد .
image
[تنظیم قطعات تصویر با برنامه ویرایش تصاویر خاص]
fishplate
U
قطعات ریل را با وصله وصل کردن پشت بند
images
[تنظیم قطعات تصویر با برنامه ویرایش تصاویر خاص]
breakdown drawing
U
رسم پرسپکتیوی برای نمایش قطعات بصورت جدا از هم
alodine
U
نوعی روکش شیمیایی جهت قطعات الیاژ الومینیوم
tessera
U
قطعات کوچک مرمر یاشیشه مخصوص اجر موزاییک
cirrocumulus
U
قطعات ابرهای کوچک وسفیدی که در ارتفاعات زیاد قراردارد
liquid crystal bar graph panel indicator
U
شاخص گراف- میله بااستفاده از قطعات کریستال مایع
track bolt
U
پیچی که قطعات راه اهن رابه یکدیگر متصل میکند
declassification
U
از طبقه بندی خارج کردن حذف طبقه بندی
security classification
U
طبقه بندی منطقه تامینی طبقه بندی حفافتی
line astern
U
صورت بندی ستون هوایی صورت بندی یک ستونه
set forward
U
جهش یا حرکت بجلو بوسیله قطعات داخلی گلوله در هنگام اصابت
black designation
U
علامت مخصوص برای ارتباط طبقه بندی شده حامل پیام طبقه بندی شده
carburizing
U
گرم کردن قطعات فولادی ماشین شده در اتمسفر قوی از گازهای هیدروکربن
treble staff
U
موسیقی
ear for music
U
موسیقی
music
U
موسیقی
treble clef
U
موسیقی
ragtime
U
در موسیقی
braze welding
U
جوشکاری در دمایی بالاتر از 054درجه سانتی گراد و پایین تراز نقطه ذوب قطعات
cyaniding
U
سخت گردانی سطح قطعات فولادی با غوطه ورسازی انهادر حمام نمکهای سیانید
transparently
U
نرم افزاری که به کاربر امکان دسترسی به محل حافظه در سیستم حافظه در سیستم صفحه بندی شده میدهد به صورتی که گویی صفحه بندی نشده است
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com