Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
tractor
U
تراکتور یا ماشین شخم زنی گاو اهن موتوری
tractors
U
تراکتور یا ماشین شخم زنی گاو اهن موتوری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
wannigan
U
سقف تراکتور یا ماشین باری
wanigan
U
سقف تراکتور یا ماشین باری
automotive
U
وسیله موتوری موتوری
tractor
U
تراکتور
tractors
U
تراکتور
crawler tractor
U
تراکتور
two wheel tractor
U
تراکتور دوچرخه
payloader
U
تراکتور بالابر
caterpillar tractor
U
تراکتور کاترپیلار
diesel engined motive unit
U
تراکتور دیزلی
diesel engined tractor
U
تراکتور دیزلی
snow tractor
U
تراکتور برف
physical motor pool
U
پارک موتوری ساختمان دار پارک موتوری تاسیسات دار
track layting tractor
U
تراکتور چرخ زنجیری
crawler type tractor
U
تراکتور نوع خزنده
Bobtail
[tractor unit]
[American English]
U
تراکتور
[کامیون بدون تریلر]
caterpillar
U
تراکتور زنجیری بشکل کرم صد پا حرکت کردن
caterpillars
U
تراکتور زنجیری بشکل کرم صد پا حرکت کردن
pusher tractor
U
تراکتور چرخ زنجیری که اسکریپر را هنگام خاکبرداری به حرکت درمی اورد
self binder
U
ماشین کشاورزی که هم درومیکندوهم بافه می بند د ماشین درووبسته بندی
universal
U
نوشتن برنامه که مخصوص یک ماشین نیست و روی چندین ماشین قابل اجرا است
The letter is well typed .
U
نامه قشنگ ماشین شده است (با ماشین تحریر )
machinist
U
ماشین چی چرخکار ماشین ساز ماشینیست
machinists
U
ماشین چی چرخکار ماشین ساز ماشینیست
motor unit
U
یکان موتوری
moped
U
دوچرخهی موتوری
motor vehicle
U
خودرو موتوری
motorbikes
U
دوچرخهی موتوری
motorbike
U
دوچرخهی موتوری
motorization
U
موتوری کردن
motor vessel
U
کشتی موتوری
motorboat engine
U
قایق موتوری
powerboats
U
قایق موتوری
gasboat
U
قایق موتوری
pools
U
پارک موتوری
pooled
U
پارک موتوری
powerboat
U
قایق موتوری
pool
U
پارک موتوری
motorcades
U
کاروان موتوری
motor drive
U
محرکه موتوری
motor fule
U
سوخت موتوری
motorized
U
یکان موتوری
motorboats
U
قایق موتوری
push bikes
U
در برابردوچرخه موتوری
motorboat
U
قایق موتوری
motor pool
U
پارک موتوری
motor scooter
U
روروک موتوری
push bike
U
در برابردوچرخه موتوری
motorize
U
موتوری کردن
ferrying
U
قایق موتوری
ferry
U
قایق موتوری
ferries
U
قایق موتوری
motorcade
U
کاروان موتوری
ferried
U
قایق موتوری
mopeds
U
دوچرخهی موتوری
aerodyne
U
هواپیمای موتوری
cybernetics
U
مط العه روش حرکت ماشین الکترونیکی یا انسانی و نحوه تقلید ماشین الکترونیکی از رفتار و اعمال انسان
compensation trading
U
معاملهای که در ان فروشنده ماشین الات کارخانه متعهد میگردد تامحصول ان ماشین الات راخریداری نماید
bench lathe
U
ماشین تراش رومیزی ماشین تراش کوچکی که روی میز کار بسته میشود
machine
U
1-روش نوشتن کد ماشین . 2-کد ماشین
machines
U
ماشین کردن با ماشین رفتن
machines
U
1-روش نوشتن کد ماشین . 2-کد ماشین
machined
U
1-روش نوشتن کد ماشین . 2-کد ماشین
machined
U
ماشین کردن با ماشین رفتن
machine
U
ماشین کردن با ماشین رفتن
panel truck
U
بارکش کوچک موتوری
speedboats
U
قایق موتوری سرعت
daycruiser
U
قایق موتوری کوچک
speedboat
U
قایق موتوری سرعت
diver
U
راننده قایق موتوری
to start a motor
U
موتوری را بکار انداختن
power driven vessel
U
یگان شناور موتوری
motor transport
U
حمل و نقل موتوری
motorboat racing
U
مسابقه با قایق موتوری
motorsports
U
ورزشهای با وسایل موتوری
powerboat racing
U
مسابقه با قایق موتوری
motor vehicle
U
وسیله نقلیه موتوری
powerboating
U
راندن قایق موتوری
motor launch
U
قایق موتوری کرجی
outboarder
U
راننده قایق موتوری
pool equipment
U
وسایل پارک موتوری
parasailing
U
بلند شدن در هوا با چتر بکمک اتومبیل یا قایق موتوری بلند شدن در هوا با چتر بکمک قایق موتوری
drag boat
U
قایق موتوری مسابقه سرعت
powerboat
U
قایق موتوری تفریحی یاماهیگیری
motorcar
U
وسیله نقلیه موتوری اتومبیل
convoys
U
کاروان دریایی ستون موتوری
motorized
U
یکان موتوریزه محمول موتوری
powerboats
U
قایق موتوری تفریحی یاماهیگیری
cigarrette
U
قایق مسابقه بزرگ موتوری
automotive
U
تکنولوژی وسایل نقلیه موتوری
movement table
U
جدول حرکت ستونهای موتوری
power mower
U
چمن زن یا علف چین موتوری
kick over
<idiom>
U
موتوری که شروع به کار میکند
outboard motors
U
موتوری که روی قایق سوارشده
convoy
U
کاروان دریایی ستون موتوری
outboard motor
U
موتوری که روی قایق سوارشده
fax
U
مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد
cross compiler
U
کامپایلری که روی یک ماشین اجرا میشود در حالیکه این ماشین با ماشینی که این کامپایلر برای ان طراحی شده است تا کدهایش را ترجمه کند تفاوت دارد
faxing
U
مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد
faxes
U
مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد
faxed
U
مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد
motor traffic
U
رفت و امد وسایل نقلیه موتوری
tractive force
U
نیروی کشش وسایل نقلیه موتوری
motors
U
موتوری خودرویی وسیله به حرکت دراورنده
speedboats
U
کرجی یا قایق موتوری سریع السیر
speedboat
U
کرجی یا قایق موتوری سریع السیر
contact ion engine
U
موتوری برای ایجاد تراست درفضا
motor torpedo boat
U
قایق موتوری سریع السیراژدر انداز
motor
U
موتوری خودرویی وسیله به حرکت دراورنده
storm boat
U
نوعی قایق سبک هجومی موتوری
motor-
U
موتوری خودرویی وسیله به حرکت دراورنده
motored
U
موتوری خودرویی وسیله به حرکت دراورنده
convoy assembly port
U
بندر محل تجمع ستون موتوری
cabin cruiser
U
کشتی کوچک موتوری ناو اتاقکدار
cabin cruisers
U
کشتی کوچک موتوری ناو اتاقکدار
sea skiff
U
قایق موتوری به اندازه متوسط با کابین
disassembler
U
برنامهای که کد زبان ماشین را گرفته و کد زبان اسمبلر راکه برنامه به زبان ماشین ازان ایجاد میشود تولید میکند
double column vertical boring mill
U
ماشین تراش قائم دو ستونی ماشین تراش کاروسل دوستونی
stepper motor
U
موتوری که طبق دستوری کامپیوتر به آرامی می چرخد.
stepping motor
U
موتوری که طبق دستوری کامپیوتر به آرامی می چرخد.
holed
U
نقطه شروع مسابقه قایقهای موتوری سوراخ
holes
U
نقطه شروع مسابقه قایقهای موتوری سوراخ
hole
U
نقطه شروع مسابقه قایقهای موتوری سوراخ
holing
U
نقطه شروع مسابقه قایقهای موتوری سوراخ
sportfisherman
U
قایق موتوری بزرگ برای ماهیگیری دورازساحل
truck trailer
U
ارابه بی موتوری که توسط کامیون برده شود
dead engine
U
موتوری که در حین پرواز ازکار افتاده است
flag days
U
روزهای مناسب یا نامناسب برای حرکات موتوری
assemble
U
ترجمه نمودن و ایجاد هماهنگی در دادههای مورد نیاز یک برنامه کامپیوتری و برگرداندن داده به زبان ماشین و تهیه برنامه نهایی جهت اجراترجمه علائم سمبلیک به کدهای معادل در ماشین همگذاردن
assembled
U
ترجمه نمودن و ایجاد هماهنگی در دادههای مورد نیاز یک برنامه کامپیوتری و برگرداندن داده به زبان ماشین و تهیه برنامه نهایی جهت اجراترجمه علائم سمبلیک به کدهای معادل در ماشین همگذاردن
assembles
U
ترجمه نمودن و ایجاد هماهنگی در دادههای مورد نیاز یک برنامه کامپیوتری و برگرداندن داده به زبان ماشین و تهیه برنامه نهایی جهت اجراترجمه علائم سمبلیک به کدهای معادل در ماشین همگذاردن
assembler
U
یک برنامه کامپیوتری که دستورالعملهای زبان غیر ماشین راتوسط استفاده کننده تهیه شده است به زبان ماشین تبدیل میکند برنامه مترجم
radialengine
U
موتوری که استوانههای ان بشکل پرههای چرخ قرارگرفته باشند موتورچرخی
predicted log racing
U
مسابقه قایق موتوری باپیشبینی قبلی زمان از طرف راننده
hydroplane
U
نوعی قایق موتوری برای حرکت روی اب بجای شکافتن اب
hydroplanes
U
نوعی قایق موتوری برای حرکت روی اب بجای شکافتن اب
parakiting
U
بلند شدن در هوا با چتر بکمک اتومیبل یا قایق موتوری
hydroplaning
U
نوعی قایق موتوری برای حرکت روی اب بجای شکافتن اب
hydroplaned
U
نوعی قایق موتوری برای حرکت روی اب بجای شکافتن اب
critical engine
U
موتوری که از کارافتادن یانقص ان تاثیر زیادی درعملکرد هواپیما خواهد داشت
whaleboat
U
قایق موتوری یا پارویی درازو باریک مخصوص صید نهنگ و غیره
turbofan
U
موتوری با میزان سوخت معین که تراست بیشتری نسبت توربوجت ایجاد میکند
d.c. machine
U
ماشین جریان مستقیم ماشین جریان دائم
digital computer
U
ماشین حساب عددی ماشین حساب دیجیتالی
the machine is in operation
U
ماشین در گردش است ماشین دایر است
automated teller machine
U
ماشین سخنگوی خودکار ماشین تحویل خودکار
scooters
U
روروک مخصوص بچه ها قایق موتوری ته پهن روروک سواری کردن
scooter
U
روروک مخصوص بچه ها قایق موتوری ته پهن روروک سواری کردن
Jacquard loom
U
ماشین بافندگی ژاکارد
[این ماشین جهت بافت فرش های ماشینی و یا پارچه های رنگی استفاده می شود که رنگ های بکار رفته در نقش و طرح فرش را توسط صفحه مقوائی سوراخ دار و یا همان نقشه ژاکارد کنترل می کنند.]
to jump-start an engine
U
موتوری را با کابل باتری به باتری روشن کردن
motor vehicle industry
U
صنعت وسایل نقلیه موتوری صنعت اتومبیل
drive
U
راندن اسب باشلاق راندن قایق موتوری ترساندن شکار و راندن ان بسوی شکارچی
drives
U
راندن اسب باشلاق راندن قایق موتوری ترساندن شکار و راندن ان بسوی شکارچی
motor march
U
راهپیمایی موتوری راهپیمایی با خودرو
pace-setter
U
نفر یا خودرو نافم ستون موتوری نافم ستون راهپیمایی
pace setter
U
نفر یا خودرو نافم ستون موتوری نافم ستون راهپیمایی
pace-setters
U
نفر یا خودرو نافم ستون موتوری نافم ستون راهپیمایی
control officer
U
افسر کنترل ستون موتوری افسر کنترل کننده
mechanism
U
ماشین
pressmen
U
ماشین چی
engine
U
ماشین
mills
U
ماشین
mill
U
ماشین
machined
U
ماشین
mechanisms
U
ماشین
plant
U
ماشین
motor-
U
ماشین
gin
U
ماشین
gins
U
ماشین
machine
U
ماشین
motored
U
ماشین
motors
U
ماشین
plants
U
ماشین
motor
U
ماشین
machanist
U
ماشین چی
apparatus
U
ماشین
wheel
U
رل ماشین
automaton
U
ماشین
wheels
U
رل ماشین
machines
U
ماشین
wheeling
U
رل ماشین
freeze-up
U
ماشین
runners
U
ماشین چی
runner
U
ماشین چی
pressman
U
ماشین چی
automatons
U
ماشین
line haul
U
زمان لازم برای حمل بار به وسیله ستون زمان حمل باریا زمان حرکت ستون موتوری
buffer
U
ماشین لرزنده
steam engine
ماشین بخار
typing
U
ماشین نویسی
donkey engine
U
ماشین بخارکوچک
weldor
U
ماشین جوشکاری
dry dredger
U
ماشین حفار
dump car
U
ماشین شهرداری
automobile
U
ماشین خودرو
arithmometer
U
ماشین حساب
comptometer
U
ماشین حساب
sequential machine
U
ماشین ترتیبی
steam whistle
U
سوت ماشین
automobiles
U
ماشین خودرو
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com