English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
screening elevation U تراز مانع رادار
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
screening elevation U زاویه تراز مانع ایستگاه رادار
Other Matches
chaff U وسایل تولید پارازیت دردستگاه رادار نوارهای منعکس کننده امواج رادار
skin paint U نوعی علایم راداری روی صفحه رادار که از انعکاس امواج رادار تولید میشود
gadget U نوعی رادار با صفحه رنگی رادار رنگ نما
gadgets U نوعی رادار با صفحه رنگی رادار رنگ نما
radar scan U تجسس بوسیله رادار میدان مراقبت رادار
railing U امواج ضربانی که باعث کورکردن رادار و تولید خطوط موازی ریل مانند روی صفحه رادار میشود
railings U امواج ضربانی که باعث کورکردن رادار و تولید خطوط موازی ریل مانند روی صفحه رادار میشود
bubble level U تراز [تراز حبابی] [ابزار] [ساخت و ساختمان]
spirit level U تراز [تراز حبابی] [ابزار] [ساخت و ساختمان]
level U تراز [تراز حبابی] [ابزار] [ساخت و ساختمان]
camper level U تراز [تراز حبابی] [ابزار] [ساخت و ساختمان]
radar prediction U بررسی به وسیله رادار تجزیه و تحلیل اطلاعات به وسیله رادار
directional radar prediction U تجزیه و تحلیل سمتی رادار پیش بینی سمتی رادار
radar return U انعکاس امواج در روی صفحه رادار علایم صفحه رادار
contours U خطوط تراز یا منحنیهای تراز
storage level U تراز ذخیره تراز مخزن
blip U نقاط درخشان روی صفحه رادار علامت روشنی که نشانه تعقیب امواج روی لامپ صفحه رادار است
blips U نقاط درخشان روی صفحه رادار علامت روشنی که نشانه تعقیب امواج روی لامپ صفحه رادار است
crystal ball U گنبد انتن رادار انتن صفحه تصویر رادار
trapping U اختلاف در امواج رادار ممانعت از پخش امواج رادار
crystal balls U گنبد انتن رادار انتن صفحه تصویر رادار
radar tracking U تعقیب به وسیله رادار ردیابی هدفها به وسیله رادار
radar comouflage U استتار کردن از دید رادار استتار در مقابل رادار
hedgehogs U مانع جوجه تیغی شکل نوعی جنگ افزارضد زیردریایی یا مانع ضدزیردریایی
hedgehog U مانع جوجه تیغی شکل نوعی جنگ افزارضد زیردریایی یا مانع ضدزیردریایی
guided propagation U تبلیغات پیش بینی شده انتشار امواج رادار در مسیرپیش بینی شده ردیابی هدایت شده رادار
interlook dormant period U زمان توقف دستگاه رادار مدت زمان توقف کار تجسس رادار
clattered U تار کردن صفحه رادار تولید خطوط پارازیت سفید در صفحه رادارکور کردن صفحه رادار
clatters U تار کردن صفحه رادار تولید خطوط پارازیت سفید در صفحه رادارکور کردن صفحه رادار
clattering U تار کردن صفحه رادار تولید خطوط پارازیت سفید در صفحه رادارکور کردن صفحه رادار
clatter U تار کردن صفحه رادار تولید خطوط پارازیت سفید در صفحه رادارکور کردن صفحه رادار
radar discrimination U قدرت تجزیه و تحلیل هدفهای مختلف از روی صفحه رادار قدرت قرائت هدف از روی صفحه رادار
leveled U تراز کردن تراز
levelled U تراز کردن تراز
level U تراز کردن تراز
levels U تراز کردن تراز
radar locating U تعیین محل نقاط یا هدفها به وسیله رادار تعیین محل توپهای دشمن به وسیله رادار
search jammer U تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
radar picket U ناو تقویت کننده رادار هواپیمای تقویت کننده رادار
dams U سد ساختن مانع شدن یاایجاد مانع کردن محدود کردن
damming U سد ساختن مانع شدن یاایجاد مانع کردن محدود کردن
dammed U سد ساختن مانع شدن یاایجاد مانع کردن محدود کردن
dam U سد ساختن مانع شدن یاایجاد مانع کردن محدود کردن
crest clearing U محوطه تامین بالای مانع حاشیه امنیت بالای مانع
ocant altitude U ارتفاع خارج از حدود مانع ارتفاع بالای مانع
obstructor U وسیله مانع تخریب مین مانع ضد اکتشاف مین
map plane U سطح مبنای تراز نقشه مبنای تراز نقشه
radar U رادار
radar ranging U میدان رادار
radar installation U تاسیسات رادار
radar location U موقعیت رادار
radar trace U علامت رادار
radar scope U صفحه رادار
radar man U متصدی رادار
radar network U شبکه ی رادار
radar operator U متصدی رادار
radome U برج رادار
sensor U رادار مراقبتی
radar quardship U نگهبانی رادار
radar equipment U تجهیزات رادار
radar U دستگاه رادار
crystal balls U انتن رادار
crystal ball U انتن رادار
doppler radar U رادار دوپلر
counter circuit U کنتور رادار
corner reflector U پریکسوپ رادار
aircraft gun laying U رادار هواپیما
agl U رادار هواپیما
aerial radar U رادار هوایی
acquisition radar U رادار هدفیاب
acquisition radar U رادار هدفیابی
radar alimeter U فرازیاب رادار
radar beacon U راهنمای رادار
radar beam U پرتو رادار
radar boresight U محوریابی رادار
radar countermeasures U اقدامات ضد رادار
radar engineering U مهندسی رادار
doppler radar U رادار داپلر
radar trapping U اختلال رادار
teleran U رادار تلویزیونی
radome U اطاق رادار
search radar U رادار تجسسی
sidelooking airborne radar U رادار جانبی
radarman U متصدی رادار
surveillance radar U رادار مراقبتی
echoing U برگشت امواج رادار
sector of search U منطقه مراقبت رادار
radar countermeasures U پیش گیریهای ضد رادار
airborne sensor U رادار مراقبتی هوابرد
echoed U برگشت امواج رادار
echoes U برگشت امواج رادار
radar clutter U منطقه کور رادار
radar boresight U تطابق خط دید رادار
surveillance radar U رادار تجسس هدف
acquisition radar U رادار اکتشاف هدف
active sonar U رادار دریایی فعال
sidelobe U بیم جانبی رادار
radar beacon U برج دیدبانی رادار
radar beacon U برج مراقبت رادار
seeker U رادار تجسس هدف
sector of search U منطقه تجسس رادار
echo U برگشت امواج رادار
warning radar U رادار هشدار دهنده
radome U گنبد انتن رادار
sidelooking airborne radar U رادار با دید جانبی
radar scan U مراقبت بوسیله رادار
fire control radar U رادار کنترل اتش
beam width U عرض بیم رادار
radar scope U صفحه دید رادار
raydit U رادار اقیانوس نگار
radar screen U صفحه تصویر رادار
radar measurement U اندازه گیری رادار
sbend distortion U لرزش تصویر رادار
b scope U صفحه کاتد رادار
tactical air navigation U رادار ناوبری تاکتیکی هوایی
people sniffer U رادار کشف افراد دشمن
scans U یک دور گردش انتن رادار
scanned U یک دور گردش انتن رادار
surface reverbration U امواج برگشتی سطحی رادار
scan U یک دور گردش انتن رادار
helical scanning U بازرسی وتجسس مارپیچی با رادار
aspects U رادار مراقبت هوایی و ضدزیردریایی
aspect change U تغییرمنظر هدف از دید رادار
aspect angle U زاویه انحراف مسیرگلوله از رادار
unattended ground sensor U رادار مراقبت زمینی خودکار
altitude delay U افت ارتفاع امواج رادار
azimuth stabilized ppi U صفحه رادار با سمت ثابت
aspect U رادار مراقبت هوایی و ضدزیردریایی
beam width U عرض ستون امواج رادار
loran U رادار مسافت سنج دریایی
clara U منطقه رادار پاک است
corner reflector U پریکسوپ تنظیم هدف رادار
plan position indicator U صفحه رادار ناو یا هواپیما
clutter U برفک انداختن صفحه رادار
blip U تصویری بر روی صفحه رادار
clutters U برفک انداختن صفحه رادار
blips U تصویری بر روی صفحه رادار
cluttered U برفک انداختن صفحه رادار
radar prediction U کسب اطلاعات به وسیله رادار
radar echo U علایم روی صفحه رادار
rawinsonde U دستگاه راوین رادار هواسنجی
radar imagery U عکاسی به وسیله امواج رادار
radar clutter U منطقه پوشیده از دید رادار
shoran U شورن رادار اب نگار بردکوتاه
radar altimetry U ارتفاع سنجی به وسیله رادار
radar trapping U اختلال پیدا کردن رادار
radar ranging U تنظیم تیر به وسیله رادار
radome U پوشش پلاستیکی انتن رادار درهواپیما
fixed echo U انعکاس ثابت روی صفحه رادار
radar picket cap U هواپیمای گشتی هوایی حامل رادار
fiducial marks U علایم منطبق شونده در صفحه رادار
domes U کلاهک رادار برجک خودرو زرهی
carrier frequency U فرکانس حامل امواج بی سیم یا رادار
carrier wave U موج حامل امواج رادار یا بی سیم
dome U کلاهک رادار برجک خودرو زرهی
radome U پوشش محافظ روی رادار یاانتن
acquire کشف و تعیین محل هدف با رادار
scurve distortion U لرزش تصویر رادار در اثرحرکت انتن
sidelobe U ستونهای جانبی انرژی انتن رادار
railings U تولیدخطوط موازی روی صفحه رادار
altitude hole U ناحیه کور در منطقه دید رادار
sea return U امواج بازگشتی از دریا به صفحه رادار
aspect angle U زاویه انحراف گلوله از بیم رادار
image degradation U کم کردن قدرت تصویربرداری یک دستگاه رادار
railing U تولیدخطوط موازی روی صفحه رادار
hunting U نوسان دادن انتن رادار درردیابی
leveled U هم تراز
leveled U تراز
level U هم تراز
level U تراز
levels U تراز
balancing U تراز
levels U هم تراز
degenerate U هم تراز
degenerated U هم تراز
bottom level U تراز کف
degenerates U هم تراز
degenerating U هم تراز
levelled U هم تراز
flushing U تراز
flushes U تراز
flush U تراز
levelled U تراز
levelling straightedge U خط کش تراز
site U تراز
balance U تراز
quadrant U تراز
graphical site table U خط کش تراز
spirit levels U تراز
yokefellow U هم تراز
surface plate U تراز
water level U تراز اب
level with each other U در یک تراز
f. with the woll U تراز
spirit level U تراز
balances U تراز
sites U تراز
sited U تراز
doppler radar U رادار تعیین کننده اشیاء ثابت و متحرک
range marker U شاخص مسافت یاب روی صفحه رادار
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com