English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
ground state U تراز اصلی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
principle energy level U تراز انرژی اصلی
Other Matches
level U تراز [تراز حبابی] [ابزار] [ساخت و ساختمان]
camper level U تراز [تراز حبابی] [ابزار] [ساخت و ساختمان]
bubble level U تراز [تراز حبابی] [ابزار] [ساخت و ساختمان]
spirit level U تراز [تراز حبابی] [ابزار] [ساخت و ساختمان]
storage level U تراز ذخیره تراز مخزن
contours U خطوط تراز یا منحنیهای تراز
VL local bus U مین کنترل مستقیم از طریق باس اصلی روی پردازنده اصلی و برقراری ارسال داده خیلی سریع بین حافظه اصلی و کارت جانبی بدون استفاده از پردازنده
VL bus U مین کنترل مستقیم از طریق باس اصلی روی پردازنده اصلی و برقراری ارسال داده خیلی سریع بین حافظه اصلی و کارت جانبی بدون استفاده از پردازنده
levels U تراز کردن تراز
levelled U تراز کردن تراز
level U تراز کردن تراز
leveled U تراز کردن تراز
mastered U سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
master data file U پرونده مشخصات اصلی امادنظامی پروند خصوصیات اصلی اماد
master U سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
masters U سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
acciaccatura U نت سریعی که نیم پرده کوتاه تر ازنت اصلی است وقبل از نت اصلی نواخته میشود
on board U که در تخته اصلی یا PCB اصلی قرار دارد
prototypic U وابسته به طرح اصلی یا نمونه اصلی
first generation computer U کپی اصلی تصویر یا متن اصلی
stapling U جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی
initial reserves U ذخایر اصلی احتیاط اولیه یا اصلی
stapled U جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی
staple U جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی
prototypal U وابسته به طرح اصلی یا نمونه اصلی
generations U کپی اصلی تصویر اصلی یا متن
main guard U نیروی جلودار اصلی حفاظ اصلی
generation U کپی اصلی تصویر اصلی یا متن
map plane U سطح مبنای تراز نقشه مبنای تراز نقشه
mainstays U مهار اصلی که از نوک شاه دگل تا پای دگل جلو امتداد دارد تکیه گاه اصلی
mainstay U مهار اصلی که از نوک شاه دگل تا پای دگل جلو امتداد دارد تکیه گاه اصلی
anastylosis U [واژه ای برای ساختار دوباره سازی ساختمان با مواد اصلی و بر طبق سیستم ساختار اصلی]
fundamental unit U یکای اصلی واحد اصلی
master file U فایل اصلی پرونده اصلی
base camp U پایگاه اصلی کمپ اصلی
base unit U یکای اصلی واحد اصلی
expansion slots U شکاف ها یا فضاهای خالی درون کامپیوتر اصلی برای اتصال تخته مدارهای کوچک به تخته مدار اصلی بکار می روند
matters U بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
matter U بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
mattering U بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
mattered U بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
DIMM U سیستم مرتب کردن قط عات حافظه RAM در دوطرف کارت کوچک که قابل درج روی تخته اصلی کامپیوتر است تا حافظه اصلی بروز شود
external U که به کامپیوتر اصلی وصل است . 2-هر وسیلهای که ارتباطات بین کامپیوتر و خودش را ممکن می سازد ولی مستقیماگ توسط کامپیوتر اصلی پردازش نمیشود
externals U که به کامپیوتر اصلی وصل است . 2-هر وسیلهای که ارتباطات بین کامپیوتر و خودش را ممکن می سازد ولی مستقیماگ توسط کامپیوتر اصلی پردازش نمیشود
elegant U یک برنامه با کمترین مقدارحافظه اصلی طراحی یک برنامه کارا که با کم کردن تعداد دستورالعملهای بکاربرده شده برای انجام کارهای گوناگون از حداقل ممکن حافظه اصلی استفاده کند
FEP U پردازنده بین منبع ورودی و کامپیوتر اصلی که کار آن این است که داده دریافتی را پیش پردازش کند تا بار کاری کامپیوتر اصلی را کم کند
levelled U هم تراز
levelling straightedge U خط کش تراز
level with each other U در یک تراز
graphical site table U خط کش تراز
surface plate U تراز
degenerated U هم تراز
degenerates U هم تراز
balancing U تراز
degenerating U هم تراز
f. with the woll U تراز
water level U تراز اب
leveled U تراز
leveled U هم تراز
yokefellow U هم تراز
levelled U تراز
level U هم تراز
levels U تراز
levels U هم تراز
level U تراز
bottom level U تراز کف
sited U تراز
sites U تراز
flushes U تراز
degenerate U هم تراز
quadrant U تراز
spirit level U تراز
flush U تراز
spirit levels U تراز
site U تراز
balances U تراز
balance U تراز
flushing U تراز
induction balance U تراز القا
spirit level U تراز حبابدار
visible balance U تراز مرئی
ground level U تراز زمین
level buble U حباب تراز
left justified U هم تراز شده از چپ
spirit levels U تراز حبابدار
left justify U هم تراز کردن از چپ
balance coil U پیچک تراز
balance of trade U تراز بازرگانی
balance of trade U تراز تجاری
visible balance U تراز اشکار
level U تراز بنایی
position angle U زاویه تراز
platen U میز تراز
permanent water level U تراز پیوسته اب
even U تراز مساوی
on a par U دریک تراز
normal energy level U تراز متعارفی
power level U تراز توان
slightest U تراز کردن
trophic level U تراز خوراکی
equals U هم تراز کردن
equalling U هم تراز کردن
equalled U هم تراز کردن
equaling U هم تراز کردن
quadrantal U مربوط به تراز
equaled U هم تراز کردن
maximum water level U بیشینه تراز
blacker than black U تراز فراسیاه
resonance state U تراز تشدیدی
balances U تراز همیاری
equal U هم تراز کردن
cash balance U تراز نقدی
rotational level U تراز چرخشی
balance U تراز همیاری
slight U تراز لاغر
slight U تراز کردن
slighted U تراز لاغر
trial balance U تراز ازمایشی
level surface U سطح تراز
site scale U طبله تراز
levelling staff U شاخص تراز
slights U تراز کردن
slights U تراز لاغر
leveled U تراز بنایی
normal water level U تراز بهنجار اب
slighting U تراز کردن
slighting U تراز لاغر
slightest U تراز لاغر
slighter U تراز کردن
slighter U تراز لاغر
slighted U تراز کردن
black level U تراز سیاه
energy level U تراز انرژی
fermi characteristic energy level U تراز فرمی
fermi level U تراز فرمی
degenerate orbitals U اوربیتالهای هم تراز
acceptor level U تراز گیرنده
compensation level U تراز موازنه
leveling U تراز کردن
abnormal water level تراز استثنائی آب
aligner U هم تراز کننده
balance sheets U تراز نامه
balances of payments U تراز پرداختها
balance of payments U تراز پرداختها
aligning edge U لبه هم تراز
aligns U هم تراز کردن
aligning U هم تراز کردن
exceptional water level U تراز استثنایی اب
energy level U تراز انژی
elevation quadrant U تراز ربعی
elevation quadrant U تراز تیر
builder's level U تراز بنائی
behind U عقب تراز
excitation state U تراز تحریک
level to U تراز کردن
behinds U عقب تراز
storage level U تراز خزانه
align U هم تراز کردن
aligned U هم تراز کردن
allowable level U تراز مجاز
water level gage U تراز سنج
gunner's quadrant U تراز ربعی
levelled U تراز بنایی
builder level U تراز بنایی
cross level U تراز کردن
contourline U منحنی تراز
contour lines U منحنی تراز
levels U تراز بنایی
contour line U منحنی تراز
white level U تراز سفید
water level recorder U تراز نگار اب
water level observation U بررسی تراز اب
background level U تراز زمینه
angle of site U زاویه تراز
balance sheet U تراز نامه
justifying U هم تراز کردن
justify U هم تراز کردن
justifies U هم تراز کردن
cross level buble U حباب تراز
superelevation U تصحیح تکمیلی تراز توپ زاویه تصحیح زاویه پرش لوله توپ زاویه تصحیح تکمیلی تراز
right justified U هم تراز شده از راست
right justify U هم تراز کردن از راست
sited U محل دستگاه تراز
elevations U تراز از سطح مبنا
site U محل دستگاه تراز
automatic water level recorder U تراز اب نگار خودکار
original ground level U تراز زمین طبیعی
dumpy level U تراز دوربین دار
contour bund U بند در امتداد خط تراز
river bed level U تراز بستر رودخانه
natural ground level U تراز زمین طبیعی
elevation U تراز از سطح مبنا
metastable state U تراز نیم پایدار
normal pool level U تراز بهنجار مخزن
continuous levelling U تراز یابی پیوسته
current account balance U تراز حساب جاری
cross level U حباب تراز افقی
cross level U ترازعرضی تراز چرخ
spirit levels U تراز حباب دار
cross level buble U حباب تراز عرضی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com