English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
accompanying supplies U تدارکات همراه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
attributes U هر فایلی همراه با مجموعهای از دادههای کنترلی که توابع و خصوصیات خاصی از فایل را کنترل می کنند همراه است
attribute U هر فایلی همراه با مجموعهای از دادههای کنترلی که توابع و خصوصیات خاصی از فایل را کنترل می کنند همراه است
attributing U هر فایلی همراه با مجموعهای از دادههای کنترلی که توابع و خصوصیات خاصی از فایل را کنترل می کنند همراه است
supply U تدارکات
supplying U تدارکات
provisions U تدارکات
supplied U تدارکات
munitions U تدارکات
supplies U تدارکات
supply party U گروه تدارکات
supply officer U افسر تدارکات
supply U تدارکات ملزومات
follow up U تدارکات پشتیبان
unit supply U تدارکات یکانی
unit supply U تدارکات یکان
marriage preparations U تدارکات عروسی
supply support U پشتیبانی تدارکات
supply point U نقطه تدارکات
supplied U تدارکات ملزومات
supplying U تدارکات ملزومات
general supplies U تدارکات عمومی
loose issue U تدارکات روباز
level of supply U سطح تدارکات
warlike preparations U تدارکات جنگی
peer to peer network U شبکه همراه به همراه
main supply route U راه اصلی تدارکات
general issue U تدارکات عمومی ارتش
aerial supply U تدارکات از راه هوا
replenishment U تجدید تدارکات وسوخت
deteriorating supplies U تدارکات فاسد شدنی
logistic route U مسیرهای لجستیکی تدارکات
supply route U خط تدارکات راه اماد
provision U اذوقه تدارکات وسایل لازم
logistics U مبحث تدارکات لشکر کشی
underway replenishment U تجدید تدارکات در مسیر حرکت
supply control U کنترل تدارکات اعتبار امادی
munition U تدارکات جنگ افزار تهیه کردن
off the shelf U تدارکات اماده برای توزیع و تحویل
chandler U فردی که تدارکات کشتی راانجام میدهد
underway replenishment U تجدید سوخت و تدارکات درحال حرکت
loose issue U تدارکات خارج شده از بسته بندی
principals U قسمت یا سرویس نظامی لاحق از نظر اماد و تدارکات
passing action U عملیات رد و بدل کردن کالا وتدارکات مبادله تدارکات
vertical replenishment U تجدید تدارکات از راه هوا صعود و فرود عمودی
principal U قسمت یا سرویس نظامی لاحق از نظر اماد و تدارکات
routing identifier U نوعی رمز سه کلمهای که برای شناسایی سیستمهای توزیع و تدارکات به کار می رود
free drop U پرتاب وسایل و تدارکات بدون چتر پرتاب ازاد
gl U مخفف issue generalملزومات ارتش تدارکات ارتش
provision center U مرکز تدارکات مرکز توزیع اماد
mid U همراه با
concomitant U همراه
mid- U همراه با
accompanying U همراه
comrade U همراه
participants U همراه
participant U همراه
on U همراه
along U همراه
comrades U همراه
attendants U همراه
bundled U همراه
attendant U همراه
accompanied by U همراه
acologte U همراه
non concurrent U نا همراه
companies U همراه
to fight with the enemy U همراه = با
company U همراه
in company with U همراه
secondary planet U همراه
resupply U تجدید اماد تجدید تدارکات
accompanying cargo U بار همراه
spasmodically U همراه با انقباضات
spasmodic U همراه با انقباضات
to accompany U همراه شدن
escorts U همراه بدرقه
to go along U همراه شدن
fraught U دارا همراه
on one's coat-tails <idiom> U همراه کس دیگر
Accompanied by. Together with . U به اتفاق (همراه )
good luck to you U خدا به همراه
indiental music U موزیک همراه
door bundle U بار همراه
compeer U قرین همراه
come along with me U همراه من بیائید
bon voyage U خدا به همراه
associated sound U صدای همراه
accompanying sound U صدای همراه
accompanying fire U اتش همراه
sick headache U سردرد همراه با
accompanier U همراه مصاحب
to come along U همراه امدن
accommpanying element U عنصر همراه
to keep company with U همراه بودن با
unbundled U غیر همراه
go along U همراه رفتن
escorting U همراه بدرقه
attend U همراه بودن
convoys U همراه رفتن
accompanies U همراه بودن
accompanied U همراه بودن
accompany U همراه بودن
attending U همراه بودن
escorted U همراه بدرقه
unaccompanied U بدون همراه
companion U همراه همدم
escort U همراه بدرقه
convoy U همراه رفتن
attends U همراه بودن
to carry a watch U ساعت همراه داشتن
wave off U فرود همراه با سایش
Bring your friend along. U دوستت را همراه بیاور
participative U انبازی کننده همراه
typhoon U توفان همراه با باران
typhoons U توفان همراه با باران
attendants U همراه نگهبان کشیک
attendant U همراه نگهبان کشیک
savate U بوکس همراه با لگد
to go along U همراه کسی رفتن
incorrect U نادرست یا به همراه خطا
bitumen macadam U سنگریزی همراه با قیر
to accompany U همراه کسی رفتن
bundled software U نرم افزار همراه
corps artillery U توپخانه همراه سپاه
amaurotic idiocy U کانایی همراه با نابینایی
herewith U همراه این نامه
ice storm U طوفان همراه باتگرگ
japko chagi U ضربه پا همراه گرفتن پا
kick boxing U بوکس همراه با لگد
block shipment U ارسال تدارکات به طور یکجا ارسال اماد به طور قوال
to bid a persong U به کسی خدابه همراه گفتن
Goods to declare U همراه داشتن کالاهای گمرکی
dysuria U ادرار همراه با سوزش واشکال
door bundle U بار پرتابی همراه با چترباز
to call on the cell phone U با تلفن همراه زنگ زدن
chaperon U همراه دختران جوان رفتن
to cell phone U با تلفن همراه زنگ زدن
landing attack U تک همراه با پیاده شدن به ساحل
thundershower U رگبار همراه با رعد وبرق
RIFF U ماده بزرگ همراه ID RIFF.
chaperone U همراه دختران جوان رفتن
to go along U همراه رفتن همراهی کردن
hit it off with someone <idiom> U بهترین همراه با کسی داشتن
I have nothing to declare. کالای گمرکی همراه ندارم.
Nothing to declare U همراه نداشتن کالاهای گمرکی
chaperones U همراه دختران جوان رفتن
chaperons U همراه دختران جوان رفتن
companies U گروهان همراه کسی رفتن
company U گروهان همراه کسی رفتن
grand mal U صرع همراه با تشنج وغش
thunderstorms U توفان همراه بااذرخش وصاعقه
thunderstorm U توفان همراه بااذرخش وصاعقه
aerial cartwheel U مارپیچ همراه با پرش وچرخش
knobstick U کارگریکه که بااعتصاب کارگران همراه نیست
multidimensional U تعداد آرایههای موازی به همراه عمق
striptease U رقص همراه با برهنگی تدریجی رقاصه
sob U همراه با سکسکه وبغض گریه کردن
sobbed U همراه با سکسکه وبغض گریه کردن
indiental music U ساز و اوازی که با نمایشی همراه باشد
sobs U همراه با سکسکه وبغض گریه کردن
sobbing U همراه با سکسکه وبغض گریه کردن
joint product offer U فروش یک کالا همراه با کالای دیگر
ballet U اسکی همراه با موسیقی وحرکات اکروباتیک
ballets U اسکی همراه با موسیقی وحرکات اکروباتیک
chaperones U شخصی که همراه خانمهای جوان میرود
chaperons U شخصی که همراه خانمهای جوان میرود
oxidative phosphorylation U فسفریل دار کردن همراه بااکسایش
oratorio U قطعه موسیقی و اواز همراه با گفتار
chaperon U شخصی که همراه خانمهای جوان میرود
oratorios U قطعه موسیقی و اواز همراه با گفتار
real number U عددی که با بخش کسری همراه است .
callithump U رژه پر سروصدایی همراه باکرنا و بوق
rear takedown with outside singleleg byl U زیریک خم میانکوب همراه بااقل ازچپ
sidestep traverse U صعود پلهای همراه باسرخوردن بجلو
cell phone users while driving U کاربران تلفن همراه درحال رانندگی
Do you have nothing to declare? U آیا کالای گمرکی همراه دارید؟
coloratura U خوانندهای که همراه چنین آهنگی میخواند
subscripted variable U عنصری در آرایه که با یک همراه معرفی میشود
coloraturas U خوانندهای که همراه چنین آهنگی میخواند
chaperone U شخصی که همراه خانمهای جوان میرود
strophe U چرخش هنگام رقص همراه با اوازدسته جمعی
shares U استفاده یا مالکیت چیزی به همراه شخص دیگر
cantata U شعری که با اوازیکنفری همراه موسیقی خوانده شود
milk leg U ورم پای نوزاد همراه با دردبهنگام زایمان
shared U استفاده یا مالکیت چیزی به همراه شخص دیگر
share U استفاده یا مالکیت چیزی به همراه شخص دیگر
desks U میز نوشتن در شرکت معمولاگ همراه با رسام ها
desk U میز نوشتن در شرکت معمولاگ همراه با رسام ها
conditorium U [مقبره رمی ها همراه با تابوت های تزئینی]
conditivum U [مقبره رمی ها همراه با تابوت های تزئینی]
fortis U دارای تلفظ شدید همراه بابازدم قوی
do [verb] U روی [فعلی که همراه می آید] تکیه میکند
cash with order U پول نقد همراه سفارش پرداخت به موقع
cantatas U شعری که با اوازیکنفری همراه موسیقی خوانده شود
users U متن همراه یک برنامه که به کاربر کمک میکند در اجرای آن
slapstick U نمایش خنده دار همراه باشوخی وسر وصدا
bundled software U نرم افزاری که همراه با قیمت کامپیوتر فروخته میشود
repeating key روش رمزی که همراه با تکرار یک کلید رمز میباشد
user U متن همراه یک برنامه که به کاربر کمک میکند در اجرای آن
best rate of climb speed U سرعتی که با بیشترین ارتفاع در واحد زمان همراه است
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com