English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 14 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
boiled eggs U تخم مرغ اب پزیا جوشانده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
coction U جوشانده
sodden U جوشانده
parboil U جوشانده کردن
tisane U داروهای جوشانده
parboiled U جوشانده کردن
parboils U جوشانده کردن
parboiling U جوشانده کردن
Hard-boiled egg. U تخم مرغ سفت ( جوشانده )
tortellini U خوراک رشته فرنگی پر ازچاشنی جوشانده
panade U نان جوشانده درشیر با زرده تخم مرغ وغیره
panada U نان جوشانده درشیر با زرده تخم مرغ وغیره
soy U سبوس یا چاشنی چینی یاژاپونی مرکب از لوبیای جوشانده وشیر وغیره
kedgeree U خوراک فرنگی که عبارت است ازماهی سردوبرنج جوشانده وتخم مرغ
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com