English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
overdischarge of battery U تخلیه فرساینده باتری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
local action U تخلیه موضعی باتری
total discharge U تخلیه الکتریکی عمیق [در باتری]
wearing U فرساینده
NiCad U نوعی باتری قابل شارژ در laptop که با باتری Nimh جایگزین شده است
to jump-start an engine U موتوری را با کابل باتری به باتری روشن کردن
gruelling U خسته کننده فرساینده
grueling U خسته کننده فرساینده
booster cable [jumper cable] U کابل باتری به باتری [اتومبیل رانی ]
attrition minefield U میدان مین فرساینده دریایی
cargo outturn message U پیام تخلیه محمولات ناو گزارش خاتمه تخلیه بارکشتی
evacuation U تخلیه یک نقطه ازاهالی یا نیرو تخلیه پزشکی
NiMH U نوعی باتری قابل شارژ در laptop که امکان شارژ شدن بهتر از باتری Nicad دارد. شارژ آن سریع تر است و نگران حافظه نیست
clearing U تخلیه محل تخلیه بیماران
clearings U تخلیه محل تخلیه بیماران
thermal stress U ازمایش اثر حرارت تشعشعی رادیواکتیویته مقاومت درمقابل اثر فرساینده حرارت
aeromedical unit U یکان تخلیه پزشکی هوایی یکان مسئول تخلیه پزشکی
cargo outturn report U گزارش تخلیه محمولات ناو گزارش تخلیه ناو
batteries U باتری
charger U باتری پر کن
chargers U باتری پر کن
battery copper U مس باتری
battery charging rectifier U باتری پر کن
h.t. battery U باتری ب
battery water U اب باتری
battery charger U باتری پر کن
b battery U باتری ب
storage cell U باتری
heater battery U باتری ا
c battey U باتری سی
filament battery U باتری ا
battery U باتری
h.b. battery U باتری ا
battery filler U سرنگ باتری
batterty cover U سرپوش باتری
battery electrolyte U الکترولیت باتری
battery charging rheostat U رئوستای باتری پر کن
battery cradle U کلاف باتری
battery current U برق باتری
battery electrode U الکترود باتری
solution of battery U الکترولیت باتری
discharger for battery U باتری خالی کن
battery discharger U باتری خالی کن
storage cell U پیل باتری
storage battery U باتری بارشدنی
starting battery U باتری استارت
standby battery U باتری اضطراری
stand by battery U باتری یدکی
battery charging plug U دو شاخه باتری پر کن
battery acid U اسید باتری
b. eliminator U جانشین باتری ب
automobile battery U باتری اتومبیل
alkaline battery U باتری قلیایی
nickel iron battery U باتری ادیسن
plante cell U باتری پلانته
pillar post of battery U ستون باتری
air cell a battery U باتری رادیو
battery ammeter U امپرسنج باتری
battery box U جعبه باتری
battery capacity U فرفیت باتری
battery charging cable U کابل باتری پر کن
secondary cell U پیل باتری
battery cell U پیل باتری
secondary battery U پیل باتری
battery case U جعبه باتری
battery carrier U شاسی باتری
battery carbon U زغال باتری
acummulator battery U باتری بارشدنی
rechargeable battery U باتری بارشدنی
sediment U درد باتری
impurities in battery U ناخالصیهای باتری
cell cover U درپوش باتری
lighting battery U باتری روشنایی
ignition battery U باتری استارت
burning rack U قاب باتری
polarization U پلاریزاسیون باتری
battery voltage U ولتاژ باتری
battery vise U گیره باتری
battery turntable U میز باتری
battery terminal U قطب باتری
secondary battery U باتری بارشدنی
sediments U درد باتری
dry battery U باتری خشک
dry storage battery U باتری ژلاتینی
edison U باتری ادیسن
floating battery U باتری ذخیره
gelatine battery U باتری ژلاتینی
gelatine battery U باتری خشک
gravity battery U باتری وزنی
grid of a battery U شبکه باتری
battery solution U محلول باتری
battery syringe U سرنگ باتری
storage battery U باتری انبارهای
battery insulator U عایق باتری
battery liquid U مایع باتری
battery insulator U میانگیر باتری
battery isolator U لایی باتری
voltaic battery U باتری ولتایی
battery jar U فرف باتری
isolator for battery plate U لایی باتری
battery liquid U الکترولیت باتری
battery hold down U میانگیردار باتری
battery receiver U رادیو باتری
battery polarization U قطبش باتری
battery plate U صفحه باتری
battery paint U رنگ باتری
hold down for batteryseparator U میانگیردار باتری
battery oven U کوره باتری
battery mounting U پایه باتری
pasted plate U صفحه باتری خمیری
faure plate U صفحه باتری خمیری
nickel iron battery U باتری نیکل-اهن
ampere hour efficiency of storage batter U بازده باتری انبارهای
dry storage battery U باتری انبارهای خشک
battery hydrometer U چگالی سنج باتری
area of battery plate U سطح صفحه باتری
battery still U دیگ تقطیر باتری
battery steamer U کوره باتری بخاری
battery connector U رابط پیل باتری
cell tester U ولت سنج باتری
cementation U سیمانی شدن باتری
lead acid battery U باتری سرب- اسید
battery jar spacer U لایی فرف باتری
carbon battery plate U صفحه باتری کربنی
idle voltage of battery U ولتاژ هرز باتری
closed circuit battery U باتری با مدار بسته
heater battery U باتری گرم کننده
hardened battery plate U صفحه باتری سخت
group of battery plates U دسته صفحات باتری
battery resistance U مقدار مقاومت باتری
cell connector U رابط پیل باتری
cutout relay U رله باتری پرکن
discharge U خالی کردن باتری
battery U که یک باتری پشتیبان دارد
batteries U که یک باتری پشتیبان دارد
reversed battery plate U صفحه باتری معکوس
back U که یک باتری پشتیبان دارد
backs U که یک باتری پشتیبان دارد
universal receiver U رادیو برق و باتری
twenty four hour charge rate U امپر مجاز باتری
train lighting battery U باتری روشنایی ترن
thin plate battery U باتری صفحه نازک
shedding of battery plate U ریزش صفحه باتری
separator U میان گیر باتری
overfilling of battery U سرشار کردن باتری
to charge the battery U باتری را بار کردن
plante battery plate U صفحه باتری پلانته
plate press U پرس صفحه باتری
plate puller U انبر صفحه باتری
plunge battery U باتری با الکترد شناور
porosity of battery plate U تخلخل صفحه باتری
The battery is dead. باتری تمام شده است.
The battery is discharged (emptied). U باتری خالی شده است.
forming of battery plates U اماده سازی صفحات باتری
The battery is dead. باتری خالی شده است.
accumulator U باتری [مهندسی برق یا الکترونیک]
glass separator U میان گیر شیشهای باتری
power pack U باتری [مهندسی برق یا الکترونیک]
low tension battery U باتری فشار ضعیف رادیو
cranking capacity of battery U فرفیت راه اندازی باتری
replenishing U شارژکردن مجدد باتری با الکتریسیته
replenish U شارژکردن مجدد باتری با الکتریسیته
replenishes U شارژکردن مجدد باتری با الکتریسیته
replenished U شارژکردن مجدد باتری با الکتریسیته
cathodes U ترمینال الکتریکی منفی یک وسیله یا باتری
The engine runs by a battery. U این موتور با باتری کار می کند.
cathode U ترمینال الکتریکی منفی یک وسیله یا باتری
battery U استفاده از باتری برای وسایل با حافظه قرار
batteries U استفاده از باتری برای وسایل با حافظه قرار
exhausts U تخلیه
exhaust U تخلیه
discharges U تخلیه
disembarkation U تخلیه
discharged U تخلیه
unloading U تخلیه
discharge U تخلیه
LSD U تخلیه
landing, storage, delivery U تخلیه
emptying U تخلیه
depletion U تخلیه
evacuating U تخلیه
evacuated U تخلیه
unstuffing U تخلیه
stripping U تخلیه
evacuates U تخلیه
evacuate U تخلیه
evacuation U تخلیه
invisible U مداری که تامین کننده منبع جریان متناوب است از باتری DC
luggable U کامپیوتر شخصی قابل حمل که باتری اش معمولا تمام نمیشود.
dry cell battery U باتری ای که قابل شارژ مجدد نیست مقایسه شودباRechergeable Battery
oscillating discharge U تخلیه مواج
ozone depletion U تخلیه اوزون
non self maintained discharge U تخلیه وابسته
flaming discharge U تخلیه مشتعل
discharging wharf U اسکله تخلیه
glow discharge U تخلیه تابناک
glow discharge U تخلیه تابنده
discharging berth U اسکله تخلیه
discharge velocity U سرعت تخلیه
electrical discharge U تخلیه برقی
discharge voltage U ولتاژ تخلیه
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com