Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 207 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
medical evacuation
U
تخلیه بیماران
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
clearing
U
تخلیه محل تخلیه بیماران
clearings
U
تخلیه محل تخلیه بیماران
evacuee
U
بیماران تخلیه شده پزشکی
evacuees
U
بیماران تخلیه شده پزشکی
clearing station
U
ایستگاه تخلیه بیماران
clearing station
U
پست تخلیه بیماران
Other Matches
casualty staging unit
U
یکان بارگیری بیماران وزخمیها درهواپیما یکان بارگیری بیماران
cargo outturn message
U
پیام تخلیه محمولات ناو گزارش خاتمه تخلیه بارکشتی
evacuation
U
تخلیه یک نقطه ازاهالی یا نیرو تخلیه پزشکی
sick call
U
صف بیماران
sick list
U
صورت بیماران
diet kitchen
U
اشپزخانه بیماران فقیر
air movement of patients
U
ترابری هوایی بیماران
lazaretto
U
اسایشگاه بیماران فقیروجذامی
lazaret
U
اسایشگاه بیماران فقیروجذامی
wardroom
U
سالن بیماران بیمارستان
air movement of patients
U
ترابری بیماران از طریق هوا
basic relay post
U
پایگاه مقدماتی تحویل و تحول بیماران
staging
U
اسکان دادن بستری کردن بیماران به طورموقت
hospitaler
U
فرقههای مسیحی که از بیماران ومعلولین پرستاری میکردند
Do you have ... for diabetics?
آیا شما ... برای بیماران قند دارید؟
litters
U
محمل برانکار یا چاچوبی که بیماران را با ان حمل میکنند اشغال
littered
U
محمل برانکار یا چاچوبی که بیماران را با ان حمل میکنند اشغال
littering
U
محمل برانکار یا چاچوبی که بیماران را با ان حمل میکنند اشغال
night light
U
شمع کوچک که شب هنگام دراطاق بیماران برافروزند چراغ شب
litter
U
محمل برانکار یا چاچوبی که بیماران را با ان حمل میکنند اشغال
ward
U
اطاق عمومی بیماران بستری صغیری که تحت قیومت باشد محجور
wards
U
اطاق عمومی بیماران بستری صغیری که تحت قیومت باشد محجور
bedsore
U
زخمی که بعلت خوابیدن متمادی در بستر و نرسیدن خون کافی به پشت بیماران ایجادمیشود
aeromedical unit
U
یکان تخلیه پزشکی هوایی یکان مسئول تخلیه پزشکی
direct admission
U
مراجعه مستقیم به بهداری پذیرش یامراجعه مستقیم بیماران
recovers
U
جمع اوری وسایل ازکارافتاده یا بیماران اخراجات وسایل
recovering
U
جمع اوری وسایل ازکارافتاده یا بیماران اخراجات وسایل
recover
U
جمع اوری وسایل ازکارافتاده یا بیماران اخراجات وسایل
medical assemblage
U
مرکز جمع اوری پزشکی مرکز تجمع بیماران
cargo outturn report
U
گزارش تخلیه محمولات ناو گزارش تخلیه ناو
evacuate
U
تخلیه
evacuated
U
تخلیه
evacuates
U
تخلیه
unloading
U
تخلیه
exhausts
U
تخلیه
exhaust
U
تخلیه
landing, storage, delivery
U
تخلیه
discharged
U
تخلیه
evacuating
U
تخلیه
evacuation
U
تخلیه
emptying
U
تخلیه
depletion
U
تخلیه
stripping
U
تخلیه
disembarkation
U
تخلیه
LSD
U
تخلیه
discharge
U
تخلیه
discharges
U
تخلیه
unstuffing
U
تخلیه
education pipe
U
لوله تخلیه
electrical discharge
U
تخلیه برقی
drain cock
U
لوله تخلیه
discahrge pipe
U
لوله تخلیه
dejecta
U
تخلیه مدفوع
depletion area
U
ناحیه تخلیه
discharging wharf
U
اسکله تخلیه
disruptive discharge
U
تخلیه جرقهای
depletion zone
U
ناحیه تخلیه
electric discharge
U
تخلیه الکتریکی
depletion barrier
U
ناحیه تخلیه
drain plug
U
پیچ تخلیه
depletion layer
U
ناحیه تخلیه
discharge resistance
U
مقاومت تخلیه
discharge nozzle
U
فواره تخلیه
discharge end
U
محل تخلیه
discharge recorder
U
تخلیه نگار
discharge pressure
U
فشار تخلیه
discharge of chips
U
تخلیه براده ها
discharge gate
U
دریچه تخلیه
discharge opening
U
مجرای تخلیه
discharge head
U
ارتفاع تخلیه
discharging berth
U
اسکله تخلیه
discharge end
U
سمت تخلیه
discharge spout
U
ناودانه ی تخلیه
discharger of a capacitor
U
تخلیه خازن
disembarkation
U
تخلیه کردن
discharge chute
U
سرسره تخلیه
discharge voltage
U
ولتاژ تخلیه
discharge cock
U
شیر تخلیه
discharge conveyor
U
نوار تخلیه
discharge velocity
U
سرعت تخلیه
discharge currect
U
جریان تخلیه
discharge valve
U
سوپاپ تخلیه
discharge opening
U
راهگاه تخلیه
clearing out
[of a place]
U
تخلیه
[فضایی]
ozone depletion
U
تخلیه اوزون
tipper
U
تخلیه کننده
surging discharge
U
تخلیه نوشی
sluiceway
U
دهانه تخلیه
site clearance
U
تخلیه کارگاه
self maintained discharge
U
تخلیه ناوابسته
rotary discharger
U
تخلیه گر گردان
to offload
U
تخلیه کردن
roll on/roll off
U
بارگیری- تخلیه
road clearance
U
تخلیه جاده
residual discharge
U
تخلیه مانده
impulse discharge
U
تخلیه ضربهای
high rate discharge
U
تخلیه شدید
glow discharge
U
تخلیه تابنده
glow discharge
U
تخلیه تابناک
flaming discharge
U
تخلیه مشتعل
exhaust stroke
U
مرحله تخلیه
exhaust chute
U
ناودان تخلیه
evacuant
U
تخلیه کننده
escape channel
U
مجرای تخلیه اب
electrostatic discharge
U
تخلیه الکتروستاتیکی
internal discharge
U
تخلیه داخلی
relief well
U
چاه تخلیه
lightning discharge
U
تخلیه اتمسفری
point discharge
U
تخلیه نقطهای
undulatory discharge
U
تخلیه مواج
oscillating discharge
U
تخلیه مواج
non self maintained discharge
U
تخلیه وابسته
neural discharge
U
تخلیه عصبی
medical recovery
U
تخلیه پزشکی
medical evacuation
U
تخلیه پزشکی
medical evacuation
U
تخلیه بهداری
main discharge
U
تخلیه اصلی
lightning discharge current
U
جریان تخلیه
electron discharge
U
تخلیه الکترونها
defecation
U
تخلیه شکم
vacating
U
تخلیه کردن
disembarks
U
تخلیه کردن
disembarking
U
تخلیه کردن
disembarked
U
تخلیه کردن
quitting
U
تخلیه خانه
quit
U
تخلیه خانه
abreaction
U
تخلیه هیجانی
disembark
U
تخلیه کردن
drains
U
تخلیه کردن
draining
U
تخلیه کردن
air evacuation
U
تخلیه هوایی
drained
U
تخلیه کردن
area evacuation
U
تخلیه منطقهای
unloaded
U
تخلیه کردن
evacuate
U
تخلیه کردن
vacates
U
تخلیه کردن
vacated
U
تخلیه کردن
unload
U
تخلیه کردن
vacate
U
تخلیه کردن
evacuates
U
تخلیه کردن
evacuating
U
تخلیه کردن
unloads
U
تخلیه کردن
evacuated
U
تخلیه کردن
bank sluice
U
دریچه تخلیه
battlefield evacuation
U
تخلیه پزشکی
catharsis
U
تخلیه هیجانی
chain of evacuation
U
سیستم تخلیه
coefficient of discharge
U
ضریب تخلیه
discharge
U
تخلیه بار
discharge
U
تخلیه الکتریکی
cooling water discharge
U
تخلیه اب سرد
corollary discharge
U
تخلیه تبعی
corona discharge
U
تخلیه الکتریکی
corona discharge
U
تخلیه کورونا
debarkation net
U
تور تخلیه
depopulation
U
تخلیه جمعیت
roll-on/roll-off
U
بارگیری- تخلیه
discharges
U
تخلیه بار
sluiced
U
دریچه تخلیه
sluice
U
دریچه تخلیه
discharges
U
تخلیه الکتریکی
blow off
U
شیر تخلیه
sluices
U
دریچه تخلیه
drain
U
تخلیه کردن
brush discharge
U
تخلیه جارویی
oil drain cock
U
شیر تخلیه روغن
second townsend discharge
U
تخلیه دوم تاونزند
main gap
U
فاصله تخلیه اصلی
evacuates
U
تخلیه مزاج کردن
evacuating
U
تخلیه مزاج کردن
low pressure discharge
U
تخلیه ی فشار ضعیف
y valve
U
شیر تخلیه روغن
local action
U
تخلیه موضعی باتری
unloading takes place in ...
U
بار در ... تخلیه می شود.
defecated
U
تخلیه کردن شکم
diffusion
U
تخلیه کردن بافشار
landing weight
U
وزن با هنگام تخلیه
landing order
U
اجازه تخلیه بار
oil drain plug
U
توپی تخلیه روغن
to discharge goods
U
کالا را تخلیه کردن
road clearance
U
تخلیه کردن جاده
discharges
U
اخراج تخلیه الکتریکی
sediment escape
U
ساختمانهای تخلیه و شستشو
stevedores
U
متصدی بارگیری و تخلیه
semi self maintained discharge
U
تخلیه نیم وابسته
stevedore
U
متصدی بارگیری و تخلیه
defecating
U
تخلیه کردن شکم
defecates
U
تخلیه کردن شکم
discharges
U
شلیک عصبی تخلیه
degasify
U
تخلیه کردن گاز
evacuated
U
تخلیه مزاج کردن
discharge
U
شلیک عصبی تخلیه
tail escape
U
نهر تخلیه انتهائی
normal glow discharge
U
تخلیه تابناک متعارف
defecate
U
تخلیه کردن شکم
evacuate
U
تخلیه مزاج کردن
discharge
U
اخراج تخلیه الکتریکی
overdischarge of battery
U
تخلیه فرساینده باتری
silt ejector
U
تخلیه کننده رسوب
automatic tipper
U
تخلیه کننده خودکار
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com