English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 46 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
career U تخصص رستهای
careered U تخصص رستهای
careering U تخصص رستهای
careers U تخصص رستهای
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
branch depot U امادگاه رستهای
branch qualified officer U افسر متخصص رستهای
arms material position U شغل همه رستهای
branch immaterial position U شغل همه رستهای
branch material curriculum U برنامه اموزش مراکزاموزش رستهای
satellization U زیر امرقراردادن یکانهای غیرمشابه ازنظر رستهای
specialities U تخصص
specialization U تخصص
inexpert U بی تخصص
specialty U تخصص
proficiency U تخصص
expert knowledge U تخصص
speciality U تخصص
technologies U تخصص شناسی
proficiency U مهارت تخصص
health nursing U تخصص پرستاری
specialization U تخصص یافتن
specialises U تخصص یافتن
specialises U تخصص داشتن
specialising U تخصص یافتن
specialising U تخصص داشتن
technology U تخصص شناسی
specialize U تخصص یافتن
specialize U تخصص داشتن
specializes U تخصص یافتن
specializes U تخصص داشتن
specializing U تخصص یافتن
specializing U تخصص داشتن
profession of arms U تخصص نظامی گری
military occupational speciality U تخصص شغلی نظامی
civilian occupational specialty U تخصص غیر ارتشی
underemployed U دارای شغل کم تخصص و کم پاداش
analysts U شخصی که در بررسی سیستم تخصص دارد
analyst U شخصی که در بررسی سیستم تخصص دارد
laboratorian U کسیکه در ازمایشگاه یاکارخانه شیمیائی تخصص دارد
residency U اقامت پزشک در بیمارستان برای کسب تخصص
trial attorney U وکیلی که تخصص او در دفاع است وکمتر به امور دفتری می رسد
packet U گروه مشابهی که از نظراموزش و تخصص برای ماموریت معینی انتخاب شده باشند
packets U گروه مشابهی که از نظراموزش و تخصص برای ماموریت معینی انتخاب شده باشند
comparative cost U اصل تخصص کشورها درتولید کالاهایی که ان را ازدیگر ممالک ارزانتر ومرغوبتر تهیه می کنند
independent computer U manufacturers peripheralequipment سازمانی تشکیل یافته از شرکت هایی که درساخت یک یا چندین وسیله کامپیوتری تخصص دارند
inexpertly U ازروی عدم تخصص یا عدم خبرگی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com