English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
extra bed U تخت خواب اضافه
additional bed [accommodation of persons] U تخت خواب اضافه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
overtime U وقت اضافی اضافه کار اضافه کاری ساعت فوق العاده
somnambulist U کسیکه در خواب راه میرود وابسته به راهروی درخواب خواب گرد
the early bird catches the worm <proverb> U کسی که بر سر خواب سحر شبیخون زد هزار دولت بیدار را به خواب گرفت
narcolepsy U حالت خواب الودگی ومیل شدیدبه خواب
night gown U جامه خواب زنان و کودکان پیراهن خواب
hypnoid U نومی شبیه خواب یا خواب هیپنوتیزم
hypnoidal U نومی شبیه خواب یا خواب هیپنوتیزم
mafrash U مفرش [واژه عربی به معنی خوابگاه و یا کیسه خواب می باشد و حالت تزئینی داشته، اطراف تشک خواب و یا جای استراحت را می پوشاند.]
dreamiest U خواب مانند خواب الود
somnific U خواب اور خواب الود
dogsleep U خواب زودبر خواب دروغی
dreamier U خواب مانند خواب الود
morpheus U الهه خواب خواب پرور
dreamy U خواب مانند خواب الود
hypnogogic U خواب اور خواب کننده
hypnagogic U خواب اور خواب کننده
night dress U جامه خواب پیراهن خواب خواب جامه
He is fast asleep. U خواب خواب است
check total U آن را اضافه میکند و مقدار اضافه شده را با مقدار ذخیره شده مقایسه میکند
checksum U آن را اضافه میکند و مقدار اضافه شده را با مقدار ذخیره شده مقایسه میکند
in addition to <prep.> U به اضافه
in a. to U به اضافه
extra- U اضافه
extras U اضافه
excess U اضافه
excesses U اضافه
addition U اضافه
plussage U اضافه
overplus U اضافه
plusage U اضافه
increscent U اضافه
extra U اضافه
surpluses U اضافه
surplus U اضافه
spared U اضافه
spare U اضافه
increases U اضافه
increased U اضافه
increase U اضافه
augmentation U اضافه
special <adj.> U اضافه
extra <adj.> U اضافه
additions U اضافه
excesses U اضافه مازاد
added to that U اضافه بران
salary increase U اضافه حقوق
service charge U اضافه کار
preposition U حرف اضافه
excess U اضافه مازاد
genitive U حالت اضافه
surtax U اضافه مالیات
prepositions U حرف اضافه
add U اضافه کردن
premium U اضافه ارزش
premiums U اضافه ارزش
gen U حالت اضافه
added U اضافه شده
overcharging U اضافه هزینه
overcharges U اضافه هزینه
superimposable U اضافه شدنی
per U حروف اضافه
superimposable U قابل اضافه
step up U اضافه کردن
overcharged U اضافه هزینه
overcharge U اضافه هزینه
adding U اضافه کردن
overvoltage U اضافه ولتاژ
overtimer U اضافه کار کن
affixes U اضافه نمودن
affixing U اضافه نمودن
eke U اضافه کردن بر
overload U اضافه بار
overload U اضافه فرفیت
overloads U اضافه فرفیت
overloads U اضافه بار
overloaded U اضافه بار
overloaded U اضافه فرفیت
affixed U اضافه نمودن
affix U اضافه نمودن
overproduction U اضافه تولید
overpotential U اضافه ولتاژ
possessives U حالت اضافه
over load U اضافه بار
possessive U حالت اضافه
budget surplus U اضافه بودجه
confession and avoidance U به ان اضافه میکند
excess luggage U اضافه بار
margin product U اضافه محصول
excess price U اضافه قیمت
exeed U اضافه شدن از
imburse U اضافه کردن
widening U اضافه پهنا
additionally <adv.> U اضافه بر این
also [moreover] <adv.> U اضافه بر این
aside from that <adv.> U اضافه بر این
besides <adv.> U اضافه بر این
overshooting U اضافه جهش
forby <adv.> U اضافه بر این
furthermore <adv.> U اضافه بر این
further [moreover] <adv.> U اضافه بر این
overshoots U اضافه جهش
in addition <adv.> U اضافه بر این
moreover <adv.> U اضافه بر این
overtime U اضافه کاری
subjoin U اضافه کردن
adds U اضافه کردن
accessing U الحاق اضافه
accesses U الحاق اضافه
accessed U الحاق اضافه
access U الحاق اضافه
overtime U اضافه کار
overshoot U اضافه جهش
overdrafts U اضافه برداشت
overpopulation U اضافه جمعیت
on top of this <adv.> U اضافه بر این
surcharges U اضافه بار
append U اضافه کردن
surcharges U اضافه بها
add U اضافه کردن
surcharge U اضافه بار
surcharge U اضافه بها
on to <adv.> U اضافه بر این
on top of that <adv.> U اضافه بر این
overloading U اضافه بار
overdraft U اضافه برداشت
overloading U بارگذاری اضافه
over and above <adv.> U اضافه بر این
overloading U اضافه بارگذاری
what is more <adv.> U اضافه بر این
beyond that <adv.> U اضافه بر این
overloading U اضافه فرفیت
postpositive preposition U حرف اضافه الحاقی
prepositionally U بطور حرف اضافه
gerunds U اسمی که از اضافه کردن
gerund U اسمی که از اضافه کردن
over time pay U مزد اضافه کاری
repositional U مانند حرف اضافه
overload circuit switch U فیوز اضافه بار
overload circuit breaker U فیوز اضافه بار
overdraw U اضافه برداشت کردن
overbreak U خاکبرداری اضافه برنیمرخ
play down U بازی در وقت اضافه
import surcharge U حقوق گمرکی اضافه
over time pay U پول اضافه کار
overload principle U اصل اضافه باری
over reinforcement U اضافه ارماتورگذاری شده
not to say ... <idiom> U به اضافه اینکه ... است
not to mention ... <idiom> U به اضافه اینکه ... است
perquisites U عایدی اضافه برحقوق
perquisite U عایدی اضافه برحقوق
throw in <idiom> U اضافه دادن یا گذاشتن
superelevation U بلندی بر اضافه ارتفاع
add in memory اضافه کردن به حافظه
non-add subtotal اضافه نکردن به زیرکل
run up <idiom> U به مقدارچیزی اضافه کردن
effusions U اضافه جریان بزور
capital gains U اضافه ارزش سرمایه
effusion U اضافه جریان بزور
asleep U خواب
napped U خواب
watchfulness U بی خواب
isocline U هم خواب
shut-eye U خواب
nap U خواب
naps U خواب
noctambulism U خواب
noctambulation U خواب
napping U خواب
post dormitum U پس خواب
sleeps U خواب
bedfellow U هم خواب
dreams U خواب
dreaming U خواب
dreamed U خواب
dream U خواب
floor gully U کف خواب
sleep U خواب
bedfellows U هم خواب
sleepless U بی خواب
sleeping U خواب
spare U ذخیره اضافه براحتیاج انی
raises U ترقی دادن اضافه حقوق
spared U ذخیره اضافه براحتیاج انی
raise U ترقی دادن اضافه حقوق
leap day U روز اضافه در سال کبیسه
over issue U اضافه براعتبار رواج دادن
collection of premiums U وصول اضافه ارزش سهام
cost plus U اضافه بر بهای تمام شده
forfeiture of premiums U ضرر اضافه ارزش سهام
inset U افزودن اضافه کردن گذاشتن
inseparable preposition U حرف اضافه لازم یا جدانشدنی
height money U اضافه بهای کار در ارتفاع
insets U افزودن اضافه کردن گذاشتن
accession U شیی ء اضافه یا الحاق شده
net worth tax U مالیات بر اضافه ارزش دارائی
premium statement U صورت اضافه ارزش سهام
toincrease any one's salary U اضافه حقوق بکسی دادن
overtime pay U مزد یا حقوق اضافه کاری
augmenter U مقداری که به دیگری اضافه میشود
ad U حرف اضافه لاتینی بمعنی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com