English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
Scientific research. U تحقیقات ( پژوهش های ) علمی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
psychognosis U تحقیقات روانی روان پژوهش
psychognosy U تحقیقات روانی روان پژوهش
researched U تحقیقات علمی
scientific researches U تحقیقات علمی
research U تحقیقات علمی
researches U تحقیقات علمی
researching U تحقیقات علمی
proving ground U محل تحقیقات علمی ازمایشگاه
market research U تحقیقات علمی در بازار ودادوستد کالا
theory U تحقیقات نظری
theories U تحقیقات نظری
applied research U تحقیقات عملی
basic research U تحقیقات مقدماتی
tools of research U وسایل تحقیقات
report of survey U گزارش تحقیقات یا بررسیها
theoretics U تحقیقات نظری در علوم
to make enquiries into U تحقیقات بعمل اوردن
f.b.i U اداره فدرال تحقیقات
theorizing U تحقیقات نظری کردن
theorizes U تحقیقات نظری کردن
theorized U تحقیقات نظری کردن
theorising U تحقیقات نظری کردن
theorize U تحقیقات نظری کردن
theorises U تحقیقات نظری کردن
theorised U تحقیقات نظری کردن
snoopy U بعمل اورنده تحقیقات محرمانه
primary cognizance U تحقیقات اولیه روی یک مسئله
to make inquires into a matter U در امری تحقیقات بعمل اوردن
investigation U پژوهش
appealed U پژوهش
appeal U پژوهش
monographs U تک پژوهش
monograph U تک پژوهش
experiments U پژوهش
experimenting U پژوهش
appeals U پژوهش
researched U پژوهش
research U پژوهش
investigations U پژوهش
experimented U پژوهش
experiment U پژوهش
researching U پژوهش
researches U پژوهش
pay dirt U تحقیقات واکتشافات با ارزش ومفید منفعت
botanize U تحقیقات گیاه شناسی بعمل اوردن
tempests U تحقیقات مربوط به تشعشعات بی خطر اتمی
tempest U تحقیقات مربوط به تشعشعات بی خطر اتمی
court of appeal U دادگاه پژوهش
appellee U پژوهش خوانده
appellant U پژوهش خواه
courts of appeal U دادگاه پژوهش
chemical research U پژوهش شیمیایی
field work U پژوهش میدانی
unappealabe U پژوهش ناپذیر
psychical research U پژوهش فراروانی
operation research U پژوهش عملیاتی
pure research U پژوهش محض
research design U طرح پژوهش
research method U روش پژوهش
research method U شیوه پژوهش
object of appeal U پژوهش خواسته
inappellable U پژوهش ناپذیر
herborization U پژوهش درگیاهان
inappealable U پژوهش ناپذیر
boarding parties U گروه پژوهش
research U پژوهش کردن
boarding party U گروه پژوهش
researched U پژوهش کردن
researches U پژوهش کردن
researching U پژوهش کردن
operations research U تحقیقات از نظر کار و عملیات یک قسمت یا دستگاه
astrophotography U عکس برداری از ستارگان برای تحقیقات فضایی
appealable U قابل پژوهش خواهی
action research U پژوهش عمل نگر
survey research U پژوهش زمینه یاب
herborize U پژوهش درگیاهان کردن
respondent U پژوهش خواه مستانف علیه
respondents U پژوهش خواه مستانف علیه
fielded U محصول آزمایش شده خارج شرکت یا آزمایشگاه تحقیقات در وضعیت واقعی
field U محصول آزمایش شده خارج شرکت یا آزمایشگاه تحقیقات در وضعیت واقعی
fields U محصول آزمایش شده خارج شرکت یا آزمایشگاه تحقیقات در وضعیت واقعی
snooping U بدنبال متخلفین قانون گشتن مخفیانه تحقیقات بعمل اوردن جستجو کننده
snoops U بدنبال متخلفین قانون گشتن مخفیانه تحقیقات بعمل اوردن جستجو کننده
snoop U بدنبال متخلفین قانون گشتن مخفیانه تحقیقات بعمل اوردن جستجو کننده
snooped U بدنبال متخلفین قانون گشتن مخفیانه تحقیقات بعمل اوردن جستجو کننده
scientific U علمی
theoretic U علمی
sciential U علمی
academic U علمی
scientific researches U پژوهشهای علمی
practical lawyer U حقوقدان علمی
scientific researches U تتبعات علمی
scientific socialism U سوسیالیسم علمی
prescientific U پیش علمی
memoire U مقاله علمی
discipline U رشته علمی
disciplines U رشته علمی
scholarism U تحقیق علمی
scientific applications U کابردهای علمی
scientific experiment U تجربه علمی
disciplining U رشته علمی
field trip U گردش علمی
scientific management U مدیریت علمی
scientific method U روش علمی
the province of science U رشته علمی
principle U قانون علمی
faculty U هیئت علمی
faculties U هیئت علمی
theory U فرض علمی
science fiction U افسانه علمی
horticulture U باغبانی علمی
scientifically U بطور علمی
object lessons U درس علمی
object lesson U درس علمی
principle U اصل علمی
boffins U پژوهشگر علمی
theoretic and practical U علمی وعملی
applied or mixed U ریاضیات علمی
the triumphs of science U پیروزیهای علمی
scientail U ماهر علمی
boffin U پژوهشگر علمی
academic freedom آزادی علمی
academian U عضوانجمن علمی
theories U فرض علمی
pomology U میوه کاری علمی
sciosophy U معرفت غیر علمی
scientism U پیروی از روش علمی
techincal and scientifici U بنگاههای علمی و فنی
schools U مکتب علمی یافلسفی
scientific data processing U داده پردازی علمی
scientific notation U نشان گذاری علمی
school U مکتب علمی یافلسفی
An immortal scientific work. U اثر علمی جاویدان
teach-ins U بحث علمی دانشجویی
teach-in U بحث علمی دانشجویی
scientific data processing U پردازش داده علمی
tree surgery U تشریح علمی درخت
terminology U اصطلاحات علمی یافنی
unscientific U خلاف موازین علمی
homosapiens U نام علمی انسان
scientifically U موافق اصول علمی
ionics U مبحث علمی یونها
equivalent knowledge credit U تصدیق دانش علمی
theoretically U از لحاظ فرض علمی
ethnography U مطالعه علمی نژادها
myrmecologyt U مطالعه علمی مورچگان
criminology U مطالعه علمی جرم
equivalent knowledge credit U تصدیق اعتبار علمی
theory U فرضیه علمی تعلیم
theories U فرضیه علمی تعلیم
terminologies U اصطلاحات علمی یافنی
science fiction U داستان تخیلی علمی
floating point calculation U محاسبات اعداد نمایی یا علمی
He devoted a lifetime to scientific research. U یک عمر به پژوهشهای علمی پرداخت
hydrotherapy U استفاده علمی اب دردرمان بیماریها
interdisciplinary U مربوط به رشتههای مختلف علمی
chronometry U وقت سنجی بطریق علمی
objective U علمی و بدون نظر خصوصی
laity U غیر فنی وغیر علمی
neurology U بحث علمی عصب شناسی
paranormal U ماورای پدیدههای علمی مکشوف
terminological U وابسته به اصطلاحات علمی وفنی
objectives U علمی و بدون نظر خصوصی
It must be left to the future to repeat the study under better controlled conditions U این را باید به آینده باقی گذاشت که پژوهش را در شرایط کنترل شده بهتر تکرار کرد.
academic مربوط به فرهنگستان ادبی یا انجمن علمی
technologies U اعمال دانش علمی به فرآیندهای صنعتی
organon U سبک علمی مجموعهای از عقایدعلمی ومدون
zymurgy U مبحث عمل تخمیر در شیمی علمی
pragmatically U بطور علمی یا عبرت اموز فضولانه
Scientic experiments show that … U تجربه های علمی نشان می دهد که
technology U اعمال دانش علمی به فرآیندهای صنعتی
to keep one's feet on the ground <idiom> U علمی ماندن و بدون نظر خصوصی
market research U تحقیقات درخصوص بازار مطالعه وضعیت بازار
spot report U گزارش مشاهدات یا گزارش فوری از تحقیقات محلی
appraises U تقویم کردن تعیین قیمت از طرق علمی
appraising U تقویم کردن تعیین قیمت از طرق علمی
Delphinium U [نام علمی گل اسپرک در تهیه رنگینه زرد]
reference U کتاب مخصوص مراجعات علمی وادبی و غیره
appraised U تقویم کردن تعیین قیمت از طرق علمی
references U کتاب مخصوص مراجعات علمی وادبی و غیره
appraise U تقویم کردن تعیین قیمت از طرق علمی
ethic U روش اخلاقی یک نویسنده یامکتب علمی یا ادبی و یاهنری
thermostatics U اصول نظری یا فرضیه علمی درباره موازنه گرما
mechanics U علمی که درباره اثر نیرو بر اجسام بحث میکند
criminal investigation U شعبه بازجویی جنایی تحقیقات جنایی
aerostatics U علمی که درمورد گازها درحالت سکون و تعادل بحث میکند
fortran U زبان برنامه نویسی که مقام اول را در استفادههای علمی دارد
mixed ability کلاسی که درآن شاگردان سطح علمی وتوانائی متفاوتی دارند
king's english U اصطلاحات و لغات خاص انگلیسی علمی مصطلح درجنوب انگلیس
fortran U یک زبان سطح بالابرای انجام محاسبات ریاضی علمی و مهندسی
histochemistry U علمی که درباره پدیدههای شیمیایی سلول وبافت بحث میکند
pseudoscience U مجموعه تئوریها وفرضیه هاوروشهایی که بغلط علمی قلمداد میگردند
research U توسعه علمی برای یادگیری حقایق جدید درباره یک موضوع مط العاتی
geochemistry U علمی که درباره ترکیب وتغییرات شیمیایی پوسته زمین بحث میکند
bachelor U مردیا زنی که بگرفتن اولین درجهء علمی دانشگاه نائل میشود
researching U توسعه علمی برای یادگیری حقایق جدید درباره یک موضوع مط العاتی
researches U توسعه علمی برای یادگیری حقایق جدید درباره یک موضوع مط العاتی
researched U توسعه علمی برای یادگیری حقایق جدید درباره یک موضوع مط العاتی
bachelors U مردیا زنی که بگرفتن اولین درجهء علمی دانشگاه نائل میشود
association for computers and humanities U یک سازمان بین المللی که مشوق تحقیقات در زبان مطالعات ادبی تاریخی انسان شناسی و علوم اجتماعی به کمک کامپیوتر واستفاده از ان در افرینش ومطالعه هنر و موسیقی ورقص میباشد
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com