English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
dichoglottic stimulation U تحریک دو نقطهای زبان
diglottic stimulation U تحریک دو نقطهای زبان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
fellatio U تحریک الت تناسلی مرد بوسیله زبان
double row spot welding U جوشکاری نقطهای زنجیرهای جوشکاری نقطهای دوردیفه
disassembler U برنامهای که کد زبان ماشین را گرفته و کد زبان اسمبلر راکه برنامه به زبان ماشین ازان ایجاد میشود تولید میکند
pin point U نقطهای
translator U برنامهای که برنامه زبان سطح بالا را به زبان دیگر ترجمه میکند
translators U برنامهای که برنامه زبان سطح بالا را به زبان دیگر ترجمه میکند
language U استفاده از کامپیوتر برای ترجمه یک متن از یک زبان به زبان دیگر
language U برنامهای که را در یک زبان به دستور مشابه در زبان دیگر تبدیل میکند
languages U برنامهای که را در یک زبان به دستور مشابه در زبان دیگر تبدیل میکند
languages U استفاده از کامپیوتر برای ترجمه یک متن از یک زبان به زبان دیگر
assembly U زبان برنامه سازی ای که اطلاعاتی که به زبان ماشین تبدیل می کنند
host language U زبان برنامه نویسی که در ان زبان دیگری شامل شده و یاجاسازی گردیده است
compiler U که یک برنامه اصلی را که طبق اصول زبان است به زبان ماشین تبدیل و اجرا میکند
point imperfection U ناکاملی نقطهای
point group U گروه نقطهای
point indentification U هویت نقطهای
point operation U عمل نقطهای
point particle U ذره نقطهای
point target U اماج نقطهای
point estimate U براورد نقطهای
dot matrix U ماتریس نقطهای
spot welding U جوشکاری نقطهای
spot welding U جوش نقطهای
point function U تابع نقطهای
point estimation U براورد نقطهای
dot product U ضرب نقطهای
multipoint U چند نقطهای
multipoint line U خط چند نقطهای
bridge spot weld U جوشکاری نقطهای
pinpoint target U هدف نقطهای
point charge U بار نقطهای
point contact U تماس نقطهای
point contact U کنتاکت نقطهای
point defect U نقص نقطهای
point discharge U تخلیه نقطهای
point elasticity U کشش نقطهای
point estimation U تخمین نقطهای
point load U بار نقطهای
two point threshold U استانه دو نقطهای
snobol U Language OrientedSymbolic String اسنوبال زبان سمبولیک رشته گرا زبان نمادی با گرایش رشتهای
targetting U زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
target U زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targetted U زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targeting U زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targeted U زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targets U زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
linguo dental U زبان و دندانی با زبان و دندان درست شده
dot matrix printers U چاپگر یا ماتریس نقطهای
point biserial correlation U همبستگی دو رشتهای نقطهای
point contact rectifier U یکسو کننده نقطهای
spot welding machine U دستگاه جوش نقطهای
dot matrix printer U چاپگر با ماتریس نقطهای
dot matrix printer U چاپگر یا ماتریس نقطهای
spot welding electrode U الکترود جوشکاری نقطهای
multipoint circuit U مدار چند نقطهای
rpbis U همبستگی دو رشتهای نقطهای
lattice point group U گروه نقطهای شبکه
dot matrix printers U چاپگر با ماتریس نقطهای
dot matrix character U کاراکتر ماتریس نقطهای
single row spot welding U جوشکاری نقطهای سری
known datum point U نقطهای با مختصات وگرای معلوم
author language U زبان برنامه نویسی که به منظور طراحی برنامههای اموزشی برای سیستم CAI یافرمان توسط کامپیوتراستفاده میشود زبان تالیف
modula U یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که توسط Wirth Niklasبه عنوان جانشین زبان پاسکال ساخته شده است مدولا- 2
bal U زبان ساده شده زبان اسمبلی
He is speechless (inarticulate). U سرو زبان ندارد ( بی زبان است)
professional slang U زبان پیشهای یا حرفهای زبان زرگری
mealymouthed U ادم چرب زبان شیرین زبان
welded contact rectifier U یکسو کننده نقطهای جوش شده
terminal U نقطهای در شبکه که پیام ارسال یا دریافت میشود
grazing point U نقطهای که مسیر گلوله به مانع برخورد میکند
previous spot U نقطهای که توپ در اخرین باروارد بازی شده
terminals U نقطهای در شبکه که پیام ارسال یا دریافت میشود
phantom section U خط نقطهای که جهت رسم تصاویر نامرئی کشیده میشود
head spot U نقطهای بین نقطه وسط وکناره شروع بیلیارد
check point U نقطهای است برای زمانگیری قسمتی از مسابقه اتومبیلرانی
language U مترجم زبان از یک زبان به کد ماشین .
Arabic U زبان تازی زبان عربی
languages U مترجم زبان از یک زبان به کد ماشین .
interpreting U ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
interpret U ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
interpreted U ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
glib U چرب زبان زبان دار
interprets U ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
lunitidal interval U فاصله زمانی بین عبور ماه از نقطهای وایجادمد در ان نقطه
turning point U نقطهای دریک دور تجاری که در ان جهت فعالیتهای اقتصادی عوض میشود
turning points U نقطهای دریک دور تجاری که در ان جهت فعالیتهای اقتصادی عوض میشود
dieresis U دو نقطهای که بر روی بعضی ازحروف میگذارند تا تلفظ ان حرف راازحرف مجاورش جداسازد
diaeresis U دو نقطهای که بر روی بعضی ازحروف میگذارند تا تلفظ ان حرف راازحرف مجاورش جداسازد
popeye U در رهگیری هوایی یعنی درداخل ابر هستم یا نقطهای که دید کور است
scottish gaelic U زبان محلی مردم اسکاتلند وابسته به زبان گالیک اسکاتلند
assembler U یک برنامه کامپیوتری که دستورالعملهای زبان غیر ماشین راتوسط استفاده کننده تهیه شده است به زبان ماشین تبدیل میکند برنامه مترجم
real stagnation point U نقطهای که در ان سیال روی سطح جسم بحالت سکون درامده وازانجا جریان خطی شروع میشود
collimate U تنظیم کردن هرنوع تجهیزات اپتیکی برای داشتن پرتو نوری موازی از یک منبع نقطهای نور یا برعکس
center of gyration U نقطهای در یک جسم صلب که اگر همه جرم در ان متمرکزشود ممان اینرسی حول همان محور تغییر نماید
epicycloid U منحنی ترسیم شده بر نقطهای درمحیط دایره ثابتی که درخارج دایره بچرخد
centroid U در مختصات هندسی نقطهای که مختصات ان میانگین حسابی مختصات همه نقاط ان شکل است
wire matrix printer U یک چاپگر برخوردی که علائم ماتریس نقطهای را در هربار علامت با فشردن انتهای سیم معینی بر روی نوارمرکبی و کاغذ چاپ میکند چاپگر ماتریسی سیمی
excitements U تحریک
boils U تحریک
instigation U تحریک
excitement U تحریک
boil U تحریک
boiled U تحریک
provocation U تحریک
irritations U تحریک
incitement U تحریک
stimuli U تحریک
stimulus U تحریک
agitation U تحریک
provocations U تحریک
impulsion U تحریک
impulsions U تحریک
stimulation U تحریک
afterdischarge U رد تحریک
excitation U تحریک
irritation U تحریک
kiaugh U تحریک
snit U تحریک
persuasion U تحریک
persuasions U تحریک
inanition U تحریک
incitation U تحریک
provcation U تحریک
provacation U تحریک
suasion U تحریک
fomentation U تحریک
apl U یک زبان برنامه نویسی سطح بالا زبان برنامه نویسی رویه گرای سطح بالا برای محاسبات علمی و ریاضی
inner product U ضرب نقطهای ضرب نردهای
provoked U تحریک کردن
energizes U تحریک کردن
provoke U تحریک کردن
stimulated U تحریک کردن
stimulates U تحریک کردن
excite U تحریک کردن
excites U تحریک کردن
provokes U تحریک کردن
fret U تحریک تهییج
energizing U تحریک کردن
to stir up U تحریک کردن
energize U تحریک کردن
energising U تحریک کردن
energises U تحریک کردن
energised U تحریک کردن
instigating U تحریک کردن
instigates U تحریک کردن
instigated U تحریک کردن
instigate U تحریک کردن
frets U تحریک تهییج
arouse U تحریک کردن
aroused U تحریک کردن
knock-ups U تحریک کردن
abrade U تحریک کردن
knock-up U تحریک کردن
knock up U تحریک کردن
arouses U تحریک کردن
arousing U تحریک کردن
stimulate U تحریک کردن
foments U تحریک کردن
fomenting U تحریک کردن
fomented U تحریک کردن
foment U تحریک کردن
fillips U تحریک کردن
fillips U وسیله تحریک
fillip U تحریک کردن
fillip U وسیله تحریک
vibration excitation U تحریک نوسان
agitates U تحریک کردن
wear on U تحریک کردن
agitate U تحریک کردن
field excitation U تحریک میدان
impassionate U تحریک شده
impassion U تحریک کردن
drive current U جریان تحریک
drive pulse U تپش تحریک
shock excitation U تحریک ضربهای
implusive excitation U تحریک ضربهای
electronic excitation U تحریک الکترونی
energizing current U جریان تحریک
incitee U تحریک شده
incitor U تحریک کننده
irritative U ناشی از تحریک
inspirit U تحریک کردن
innervation U تحریک عصب
inirritable U تحریک ناپذیر
dichorhinic stimulation U تحریک منخرینی
dirhinic stimulation U تحریک منخرینی
dichotic stimulation U تحریک دو گوشی
diotic stimulation U تحریک دو گوشی
impluse exitation U تحریک ضربهای
excitability U قابلیت تحریک
excitation energy U انرژی تحریک
excitation of a gas U تحریک گاز
excitation potential U پتانسیل تحریک
excitation state U تراز تحریک
exciting current U جریان تحریک
faradism U تحریک با الکتریک
faradization U تحریک با الکتریک
field exciation U تحریک میدان
excitation band U نوار تحریک
keep alive U اند تحریک
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com