Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 207 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
ancillary equipment
U
تجهیزات جانبی
auxiliary equipment
U
تجهیزات جانبی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
bundle
U
بستهای که حاوی کامپیوتر و نرم افزار و تجهیزات جانبی آن است که با قیمت مخصوص فروخته میشود
bundles
U
بستهای که حاوی کامپیوتر و نرم افزار و تجهیزات جانبی آن است که با قیمت مخصوص فروخته میشود
bundling
U
بستهای که حاوی کامپیوتر و نرم افزار و تجهیزات جانبی آن است که با قیمت مخصوص فروخته میشود
oem
U
Equipment Original شرکت یا سازمانی که کامپیوترها وتجهیزات دستگاه جانبی را به منظور استفاده از انها درمحصولات و تجهیزاتی که بعدا" به مشتریان فروخته خواهد شد خریداری می نمایدسازنده تجهیزات اصلی anufacturer
peripheral equipment operator
U
متصدی تجهیزات جانبی
Other Matches
expansion interface
U
حافظه جانبی وسایر دستگاههای جانبی رابه یک کامپیوتر اصلی اضافه کند
bells and whistles
U
خصوصیات جانبی و پیشرفته یک برنامه کاربردی یا وسیله جانبی
sidelap
U
بالههای جانبی هواپیما پوشش جانبی عکسها رویهم
peripheral
U
مداری که امکان کار کامپیوتر با رسانه جانبی با کمک پورتهای سریال و موازی و سایر سیگنالهای تصدیق لازم برای واسط شدن بین وسیله جانبی
channelled
U
واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
channel
U
واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
channeling
U
واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
communication
U
بافری در گیرنده که به یک وسیله جانبی کند اجازه قبول داده از یک وسیله جانبی سریع میدهد بدون کم کردن سرعت
channeled
U
واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
channels
U
واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
side effect
U
عوارض جانبی
[اثر جانبی]
wait state
U
1-وضعیت غیرفعال پردازنده که منتظر ورودی از وسیله جانبی است . 2-دستور خالی برای کاهش سرعت پردازنده تا حافظه یا رسانه جانبی کندتر به آن برسد
wait condition
U
1-وضعیت غیرفعال پردازنده که منتظر ورودی از وسیله جانبی است . 2-دستور خالی برای کاهش سرعت پردازنده تا حافظه یا رسانه جانبی کندتر به آن برسد
adopted types
U
انواع تجهیزات مورد قبول انواع تجهیزات قبول شده
power down
U
خاموش کردن یک کامپیوتر یادستگاه جانبی اقداماتی که به هنگام خرابی برق یا قطع عملیات ممکن است توسط کامپیوتر برای حفافت حالت پردازنده و جلوگیری ازخرابی ان یا دستگاههای جانبی متصل به ان به اجرادراید
by-effect
U
عوارض جانبی
[اثر جانبی]
adverse reaction
U
عوارض جانبی
[اثر جانبی]
fall-out
[side effect]
U
عوارض جانبی
[اثر جانبی]
secondary effect
U
عوارض جانبی
[اثر جانبی]
spillover effect
U
عوارض جانبی
[اثر جانبی]
byeffect
U
عوارض جانبی
[اثر جانبی]
external
U
روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
externals
U
روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
side spray
U
بسکهای جانبی گلوله ترکشهای جانبی گلوله
foreign military sales
U
فروش نظامی خارجی فروش مواد و تجهیزات فروش مواد و تجهیزات نظامی به خارجیان
fixture
U
تجهیزات
equipments
U
تجهیزات
appliances
U
تجهیزات
materiel
U
تجهیزات
appliance
U
تجهیزات
instrumentation
U
تجهیزات
equipment
U
تجهیزات
rigs
U
تجهیزات
rig
U
تجهیزات
parrot
U
تجهیزات ای اف اف
parroting
U
تجهیزات ای اف اف
parrots
U
تجهیزات ای اف اف
parroted
U
تجهیزات ای اف اف
transfer equipment
U
تجهیزات
device
U
تجهیزات
devices
U
تجهیزات
acoutrement
U
تجهیزات
accouterments
U
تجهیزات
accouterment
U
تجهیزات
rigged
U
تجهیزات
extra equipment
U
تجهیزات اضافی
garage equipment
U
تجهیزات گاراژ
plants
U
تجهیزات کارگاه
accessory equipment
U
تجهیزات یدکی
illuminating device
U
تجهیزات روشنایی
critical materials
U
تجهیزات مهم
equipment logbook
U
دفتر تجهیزات
assembly fixture
U
تجهیزات مونتاژ
ancillary equipment
U
تجهیزات اضافی
auxiliary equipment
U
تجهیزات کمکی
mobilization
U
تجهیزات قوا
capital equipments
U
تجهیزات سرمایهای
cryptoequipment
U
تجهیزات رمز
plant
U
تجهیزات کارگاه
ancillary equipment
U
تجهیزات پیرامونی
electric equipment
U
تجهیزات الکتریکی
individual aquipment
U
تجهیزات انفرادی
machine equipment
U
تجهیزات ماشین
telephone equipment
U
تجهیزات تلفن
technical equipment
U
تجهیزات فنی
switching device
U
تجهیزات سوئیچینگ
peripheral equipment
U
تجهیزات جنبی
standby equipment
U
تجهیزات جانشینی
radar equipment
U
تجهیزات رادار
handling equipment
U
تجهیزات بار
mechanical equipment
U
تجهیزات مکانیکی
protective equipment
U
تجهیزات حفافتی
turning attachment
U
تجهیزات تراشکاری
outfit
U
تجهیزات حفاری
ventilating equipment
U
تجهیزات تهویه
output equipment
U
تجهیزات خروجی
outfits
U
تجهیزات حفاری
war material
U
تجهیزات جنگی
flank observation
U
دیدبانی جانبی دیدبانی از دیدگاه جانبی
cam turning attachment
U
تجهیزات تراش بادامک
oil reclamation equipment
U
تجهیزات احیا روغن
original equipment manufacturer
U
سازنده تجهیزات اصلی
basic end item
U
تجهیزات ووسایل اولیه
pattern milling attachment
U
تجهیزات فرز مدل
paint spraying equipment
U
تجهیزات رنگ پاشی
plant records
U
امار تجهیزات کارگاه
precision measuring equipment
U
تجهیزات سنجش دقیق
producer durable equipment
U
تجهیزات با دوام تولیدی
arsenal
U
ساختمان تجهیزات نظامی
shuttle
U
بردن افرادو تجهیزات
shuttled
U
بردن افرادو تجهیزات
shuttles
U
بردن افرادو تجهیزات
panoply
U
تجهیزات و ارایش کامل
table of organization and equipment (toe
U
جدول سازمان و تجهیزات
measuring device
U
تجهیزات اندازه گیری
x ray equipment
U
تجهیزات اشعه رونتگن
accoutre
U
با تجهیزات اماده نمودن
nitriting equipment
U
تجهیزات ازت دهی
equipment logbook
U
دفترچه خدمتی تجهیزات
forming attachment
U
تجهیزات تراش پروفیل
emergency brake equipment
U
تجهیزات ترمز اضطراری
ingot conveying device
U
تجهیزات انتقال شمش
grinding attachment
U
تجهیزات سنگ سمباده
die sinking attachment
U
تجهیزات فرز حدیده
defense articles
U
اماد و تجهیزات دفاعی
honing equipment
U
تجهیزات سنگ زنی
data terminal equipment
U
تجهیزات ترمینال داده
mold making equipment
U
تجهیزات قالب سازی
induction melting equipment
U
تجهیزات ذوب القائی
mobile lubricating equipment
U
تجهیزات روغنکاری متحرک
magazine feeding attachment
U
تجهیزات تغذیه مخزن
core blowing equipment
U
تجهیزات دمیدن هسته
data communications equipment
U
تجهیزات ارتباطات داده ها
component end item
U
قطعات و اقلام تجهیزات عمده
stacks
U
ردیف کردن وسایل و تجهیزات
well-appointed
U
دارای تجهیزات یا اثاثیهی خوب
cam grinding attachment
U
تجهیزات سنگ زنی قوسی
back drilling attachment
U
تجهیزات سوراخ کردن از پشت
assets
U
ابزار تجهیزات مایملک و دارایی
honeywell
U
یک سازنده بزرگ تجهیزات کامپیوتری
unisys
U
یک سازنده بزرگ تجهیزات کامپیوتری
stack
U
ردیف کردن وسایل و تجهیزات
stacked
U
ردیف کردن وسایل و تجهیزات
dead storage
U
انبار وسایط نقلیه و تجهیزات
deadlined equipment
U
لوازم و تجهیزات از کار افتاده
friendly interface
U
ترکیب تجهیزات ترمینالی وبرنامههای کامپیوتری
integrated revision
U
بررسی نهایی جداول سازمان و تجهیزات
motorola
U
سازنده تجهیزات الکترونیکی شامل ریزپردازنده ها
control data corporation
U
یک سازنده بزرگ تجهیزات کامپیوتری cyber
equipment
U
تجهیزات جنگی وسایل الات و ابزار
cutter grinding attachment
U
تجهیزات سنگ زنی قلم تراش
equipment bay
U
محفظه یا جعبهای که تجهیزات الکترونیکی در ان نصب میشود
aircraft role equipment
U
تجهیزات لازم برای انجام ماموریت هواپیما
showdown
U
چیدن کلیه تجهیزات برای بازدید نمایشی
showdowns
U
چیدن کلیه تجهیزات برای بازدید نمایشی
tweaking
U
تنظیم عالی ومیزان نمودن یک قطعه تجهیزات
tweak
U
تنظیم عالی ومیزان نمودن یک قطعه تجهیزات
tweaked
U
تنظیم عالی ومیزان نمودن یک قطعه تجهیزات
tweaks
U
تنظیم عالی ومیزان نمودن یک قطعه تجهیزات
trigraph
U
حروف رمز سه گانه مربوط به کد فنی تجهیزات انفرادی
footprint
U
شکل و سطح لازم برای قطعهای از تجهیزات جای کامپیوتر
downtime
U
پریودی که تجهیزات موردنظردراثر نقص فنی از فعالیت بازمانده است
so
U
علامتی برای معین کردن قابلیتهای فقط فرستادنی تجهیزات
radio sheck
U
یک سازنده و توزیع کننده تجهیزات الکترونیکی شامل سیستمهای ریزکامپیوتر
footprints
U
شکل و سطح لازم برای قطعهای از تجهیزات جای کامپیوتر
pcm
U
تلفیق رمزضربان Compatible Plug شرکت تولید تجهیزات کامپیوتری anufacturerodulation
power house building
U
ساختمانهائی که برای نصب ونگهداری تجهیزات نیروی برق بکار می روند
decus
U
Society Users EqupmentComputer Digital انجمن استفاده کنندگان تجهیزات کامپیوتری
foreign excess
U
تجهیزات نظامی که از مصرف داخلی اضافه تر بوده و به خارج ارسال یا فروخته می شوند
fallout
U
خرابی مولفههای الکترونیکی که به هنگام کنترل کیفی یک قطعه جدید از تجهیزات به وقوع می پیوندد
accumulated depreciation
U
کل مقدار پولی که شرکت یا سازمان می تواند از ارزش ماشین یا تجهیزات به دلیل مستهلک شدن کسر کند
spillover effect
U
اثر جانبی
secondary effect
U
اثر جانبی
fall-out
[side effect]
U
اثر جانبی
byeffect
U
اثر جانبی
by-effect
U
اثر جانبی
bilateral
U
دو جانبی
adverse reaction
U
اثر جانبی
sidelong
U
جانبی
lateral
U
جانبی
laterad
U
جانبی
accessory
U
جانبی
contour line
U
خط جانبی
collimate
U
تنظیم کردن هرنوع تجهیزات اپتیکی برای داشتن پرتو نوری موازی از یک منبع نقطهای نور یا برعکس
sideband
U
باندهای جانبی
end gable
U
نمای جانبی
side reaction
U
واکنش جانبی
side group
U
گروه جانبی
side friction
U
اصطکاک جانبی
side circuit
U
مدار جانبی
device
U
وسیله جانبی
side-effects
U
اثر جانبی
dorsolateral
U
پشتی و جانبی
side-effects
U
نتیجه جانبی
cross wind
U
باد جانبی
sideways sum
U
مجموع جانبی
sidelooking airborne radar
U
رادار جانبی
units
U
وسیله جانبی
side view
U
نمای جانبی
side effect
U
نتیجه جانبی
unit
U
وسیله جانبی
side chain
U
زنجیر جانبی
lateral yield
U
له شدگی جانبی
lateral dispersion
U
پراکندگی جانبی
lateral shifts
U
حرکت جانبی
ancillary equipment
U
وسیله جانبی
lateral pressure
U
فشار جانبی
lateral load
U
بار جانبی
lateral inversion
U
معکوس جانبی
lateral fissure
U
شیار جانبی
laterality
U
برتری جانبی
lateral control
U
کنترل جانبی
lateral buckling
U
کمانکش جانبی
input/output
U
وسیله جانبی
devices
U
وسیله جانبی
peripherals
U
دستگاههای جانبی
oblique fire
U
اتش جانبی
marginal bund
U
خاکریز جانبی
lateral surface
U
سطح جانبی
peripheral
U
دستگاه جانبی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com