Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
data communications equipment
U
تجهیزات ارتباطات داده ها
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
db/dc
U
DataCommunication/Base Data پایگاه داده- ارتباطات داده
data communication system
U
سیستم ارتباطات داده
data communications processor
U
پردازنده ارتباطات داده ها
dce
U
CommunicationsEquipment Dataتجهیزات ارتباطات داده
adccp
U
پروتکل پیشرفته کنترل ارتباطات داده
data terminal equipment
U
تجهیزات ترمینال داده
office of the future
U
ارتباطات داده و سایر تکنولوژیهای الکترونیکی بعمل می اورد
Manchester coding
U
روش کدگذاری داده و سیگنالهای زمانی که در ارتباطات به کار می رود
integral controller
U
واحد ارتباطات که درون یک کامپیوتر قرار داده شده است
rs c
U
استاندارد صنعتی برای مخابره غیر همزمان داده سری میان دستگاههای ترمینالی مجموعهای از استانداردهادر ارتباطات داده که کاراکترهای مکانیکی والکتریکی مختلفی را برای رابط بین کامپیوترها ترمینالها و تلفیق و تفکیک کننده ها مشخص میکند
ccitt v.
U
در ارتباطات داده سری ای ازاستانداردها است که خصوصیات رابط را توصیف میکند
byte
U
پتروکل ارتباطات که داده رابه صورت حروف و نه رشتههای بیتی ارسال میکند
down line processor
U
پردازندهای که در ترمینال یک شبکه ارتباطات قرار دارد وانتقال داده را اسان میکند
bytes
U
پتروکل ارتباطات که داده رابه صورت حروف و نه رشتههای بیتی ارسال میکند
dual
U
حافظه با دو مجموعه از داده و خط وط حافظه که ارتباطات بین CPU ها را ممکن می سازد
voice grade channel
U
ارتباطات کامپیوتر به کامپیوتر بااستفاده از خطوط عادی بکاربرده شده در ارتباطات تلفنی مجرای از دریچه صدایی
data scope
U
یک دستگاه مخصوص نمایش که کانال ارتباطات داده راکنترل نموده و محتوای اطلاعات منتقل شده روی ان را نمایش میدهد
carriers
U
پروتکل ارتباطات شبکهای که از ارسال دو منبع در یک زمان جلوگیری میکند و باید منتظر شوند و سپس ارسال کنند. قابل استفاده برای کنترل ارسال داده روی شبکه ایترنت
carrier
U
پروتکل ارتباطات شبکهای که از ارسال دو منبع در یک زمان جلوگیری میکند و باید منتظر شوند و سپس ارسال کنند. قابل استفاده برای کنترل ارسال داده روی شبکه ایترنت
enquiry
U
تقاضا برای داده یا اطلاع از وسیله یا پایگاه داده . دستیابی به داده در حافظه کامپیوتر بدون تغییر داده
adopted types
U
انواع تجهیزات مورد قبول انواع تجهیزات قبول شده
parallels
U
داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
paralleling
U
بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
paralleling
U
داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
paralleled
U
بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
paralleled
U
داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
parallelled
U
داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
parallel
U
داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
parallelled
U
بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
parallel
U
بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
parallelling
U
داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
parallelling
U
بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
parallels
U
بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
source
U
حرکت داده بین دو شبکه که داده را با Taken بررسی میکند و داده را به ایستگاه صحیح می فرستد
searchingly
U
روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند
search
U
روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند
searches
U
روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند
searching storage
U
روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند
searched
U
روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند
foreign military sales
U
فروش نظامی خارجی فروش مواد و تجهیزات فروش مواد و تجهیزات نظامی به خارجیان
communications
U
ارتباطات
comms
U
ارتباطات
communication
U
ارتباطات
telecommunication
U
ارتباطات
telecommunication traffic
U
ترافیک ارتباطات
voice communications
U
ارتباطات صوتی
telecommunications
U
ارتباطات از دور
communication chief
U
رئیس ارتباطات
communication theory
U
نظریه ارتباطات
communications program
U
برنامه ارتباطات
comunications parameters
U
پارامترهای ارتباطات
telecommunication technique
U
تکنیک ارتباطات
telecommunication network
U
پبکه ارتباطات
telecommunication installation
U
تاسیسات ارتباطات
telecommunication engineer
U
مهندس ارتباطات
telecommunication tower
U
برج ارتباطات
communication
U
ارتباطات مواصلات
communications protocol
U
پروتکل ارتباطات
digital communications
U
ارتباطات دیجیتالی
signal communications
U
ارتباطات مخابراتی
electrical communications
U
ارتباطات الکترونیکی
avionics
U
ارتباطات فضایی
agency of communications
U
شعبه ارتباطات
avionics
U
ارتباطات هوایی
optical communications
U
ارتباطات نوری
logic
U
مراحل و تصمیمات و ارتباطات
communications
U
خطوط مواصلاتی ارتباطات
main center office
U
مرکز اصلی ارتباطات
binary synchronous communication
U
ارتباطات همزمان دودویی
communications controller
U
کنترل کننده ارتباطات
telecommunications
U
ارتباطات راه دور
telecommunication
U
ارتباطات از راه دور
data preparation
U
امایش داده ها اماده سازی داده مهیاسازی داده ها
tail
U
داده تشخیص داده شده در انتهای لیست داده
data processing
U
پبشرفت تدریجی داده ها فرایند داده ها روند داده ها
tails
U
داده تشخیص داده شده در انتهای لیست داده
tailed
U
داده تشخیص داده شده در انتهای لیست داده
tcam
U
TelecommunicationsAccessروش دستیابی ارتباطات دورethod
signal security
U
حفافت امور مخابراتی یا ارتباطات
telemedicine
U
استفاده از ارتباطات راه دور
telecommunications specialist
U
متخصص ارتباطات راه دور
logical
U
مراحل و تصمیمات و ارتباطات آنها
accouterments
U
تجهیزات
rigged
U
تجهیزات
device
U
تجهیزات
devices
U
تجهیزات
accouterment
U
تجهیزات
rigs
U
تجهیزات
transfer equipment
U
تجهیزات
parroting
U
تجهیزات ای اف اف
equipment
U
تجهیزات
equipments
U
تجهیزات
rig
U
تجهیزات
parrot
U
تجهیزات ای اف اف
parroted
U
تجهیزات ای اف اف
parrots
U
تجهیزات ای اف اف
fixture
U
تجهیزات
appliance
U
تجهیزات
appliances
U
تجهیزات
materiel
U
تجهیزات
instrumentation
U
تجهیزات
acoutrement
U
تجهیزات
tariff
U
شارژ کاربر سیستم کامپیوتری یا ارتباطات
tariffs
U
شارژ کاربر سیستم کامپیوتری یا ارتباطات
We are living in the age of mass communication.
U
ما در دوران ارتباطات جمعی زندگی می کنیم.
combined communication board
U
هیئت ارتباطات ستاد یکانهای مرکب
telecommunications access method
U
روش دستیابی ارتباطات ازراه دور
mechanical equipment
U
تجهیزات مکانیکی
auxiliary equipment
U
تجهیزات کمکی
cryptoequipment
U
تجهیزات رمز
auxiliary equipment
U
تجهیزات جانبی
critical materials
U
تجهیزات مهم
machine equipment
U
تجهیزات ماشین
output equipment
U
تجهیزات خروجی
outfit
U
تجهیزات حفاری
outfits
U
تجهیزات حفاری
protective equipment
U
تجهیزات حفافتی
accessory equipment
U
تجهیزات یدکی
radar equipment
U
تجهیزات رادار
mobilization
U
تجهیزات قوا
peripheral equipment
U
تجهیزات جنبی
ancillary equipment
U
تجهیزات اضافی
ancillary equipment
U
تجهیزات جانبی
ancillary equipment
U
تجهیزات پیرامونی
assembly fixture
U
تجهیزات مونتاژ
standby equipment
U
تجهیزات جانشینی
war material
U
تجهیزات جنگی
switching device
U
تجهیزات سوئیچینگ
technical equipment
U
تجهیزات فنی
plants
U
تجهیزات کارگاه
plant
U
تجهیزات کارگاه
garage equipment
U
تجهیزات گاراژ
handling equipment
U
تجهیزات بار
ventilating equipment
U
تجهیزات تهویه
illuminating device
U
تجهیزات روشنایی
equipment logbook
U
دفتر تجهیزات
turning attachment
U
تجهیزات تراشکاری
electric equipment
U
تجهیزات الکتریکی
individual aquipment
U
تجهیزات انفرادی
capital equipments
U
تجهیزات سرمایهای
extra equipment
U
تجهیزات اضافی
telephone equipment
U
تجهیزات تلفن
micros
U
طرح و ارتباطات سخت افزار داخلی ریزکامپیوتر
basic telecommunications access method
U
روش دستیابی ارتباطات راه دور اساسی
advanced
U
Protocol CommunicationControl Dataپروتکل پیشرفته کنترل ارتباطات
micro
U
طرح و ارتباطات سخت افزار داخلی ریزکامپیوتر
microcomputer
U
طرح و ارتباطات سخت افزار داخلی ریزکامپیوتر
privacy
U
قانونی که کاربران غیر محغاز نمیتوانند درباره افراد خصوصی از پایگاه داده ها داده دریافت کنند یا هر شخص فقط میتواند اطلاعات مربوط به خودش را در پایگاه داده بداند
honing equipment
U
تجهیزات سنگ زنی
grinding attachment
U
تجهیزات سنگ سمباده
arsenal
U
ساختمان تجهیزات نظامی
accoutre
U
با تجهیزات اماده نمودن
producer durable equipment
U
تجهیزات با دوام تولیدی
panoply
U
تجهیزات و ارایش کامل
precision measuring equipment
U
تجهیزات سنجش دقیق
forming attachment
U
تجهیزات تراش پروفیل
plant records
U
امار تجهیزات کارگاه
peripheral equipment operator
U
متصدی تجهیزات جانبی
equipment logbook
U
دفترچه خدمتی تجهیزات
cam turning attachment
U
تجهیزات تراش بادامک
pattern milling attachment
U
تجهیزات فرز مدل
paint spraying equipment
U
تجهیزات رنگ پاشی
shuttle
U
بردن افرادو تجهیزات
die sinking attachment
U
تجهیزات فرز حدیده
defense articles
U
اماد و تجهیزات دفاعی
basic end item
U
تجهیزات ووسایل اولیه
measuring device
U
تجهیزات اندازه گیری
x ray equipment
U
تجهیزات اشعه رونتگن
mobile lubricating equipment
U
تجهیزات روغنکاری متحرک
induction melting equipment
U
تجهیزات ذوب القائی
ingot conveying device
U
تجهیزات انتقال شمش
magazine feeding attachment
U
تجهیزات تغذیه مخزن
shuttled
U
بردن افرادو تجهیزات
shuttles
U
بردن افرادو تجهیزات
emergency brake equipment
U
تجهیزات ترمز اضطراری
original equipment manufacturer
U
سازنده تجهیزات اصلی
oil reclamation equipment
U
تجهیزات احیا روغن
table of organization and equipment (toe
U
جدول سازمان و تجهیزات
nitriting equipment
U
تجهیزات ازت دهی
mold making equipment
U
تجهیزات قالب سازی
core blowing equipment
U
تجهیزات دمیدن هسته
frameworks
U
صفحه گسترده ارتباطات و گرافیکهای تجاری را فراهم میکند
fcc
U
CommunicationCommision Federalسازمان امریکایی مسئول منظم کردن ارتباطات
framework
U
صفحه گسترده ارتباطات و گرافیکهای تجاری را فراهم میکند
Ergonomics
U
[مطالعه در ارتباطات بین کارهای انسانی، کار پژوهی]
EDAC
U
سیستم تصحیح خطای مقابل برای ارتباطات دادهای
ack
U
علامتی در ارتباطات و بی سیم و تلفن که بجای حرف A بکارمیرود
back drilling attachment
U
تجهیزات سوراخ کردن از پشت
assets
U
ابزار تجهیزات مایملک و دارایی
unisys
U
یک سازنده بزرگ تجهیزات کامپیوتری
deadlined equipment
U
لوازم و تجهیزات از کار افتاده
component end item
U
قطعات و اقلام تجهیزات عمده
stack
U
ردیف کردن وسایل و تجهیزات
dead storage
U
انبار وسایط نقلیه و تجهیزات
stacked
U
ردیف کردن وسایل و تجهیزات
cam grinding attachment
U
تجهیزات سنگ زنی قوسی
stacks
U
ردیف کردن وسایل و تجهیزات
honeywell
U
یک سازنده بزرگ تجهیزات کامپیوتری
well-appointed
U
دارای تجهیزات یا اثاثیهی خوب
transborder
U
ارتباطات میان سیستمهای کامپیوتری که در کنارمرزهای ملی قرار دارند
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com