English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
turout U تجمع پرسنل
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
operating strenght U پرسنل حاضر به خدمت پرسنل موجود یکان
staffing guide U کتاب راهنمای پرسنل ستاد یاکتاب راهنمای انتخاب وتشکیل پرسنل ستادی
clandestine assembly area U منطقه تجمع قوای زیرزمینی منطقه تجمع نیروی پنهانی
bureau of naval personnel U اداره پرسنل نیروی دریایی دفتر پرسنل دریایی
personnel U پرسنل
staff U پرسنل
staffed U پرسنل
staffs U پرسنل
assembly U تجمع
accumulation U تجمع
association U تجمع
public meeting U تجمع
congestion U تجمع
associations U تجمع
forming up U تجمع
aggregation U تجمع
accumulations U تجمع
all hands U کلیه پرسنل
crews U پرسنل ناو
crewing U پرسنل ناو
crewed U پرسنل ناو
crew U پرسنل ناو
operating personnel U پرسنل فعال
operations personal U پرسنل عملیات
trooping U پرسنل دار
personnel officer U افسر پرسنل
permanent party U پرسنل دایمی
trooped U پرسنل دار
ship's company U پرسنل ناو
adjutant general U دایره پرسنل
shipmate U پرسنل هم ناو
cadres U پرسنل پیمانی
cadre U پرسنل پیمانی
troop U پرسنل دار
complements U پرسنل سازمانی
intransit strenth U پرسنل سیال
complement U پرسنل سازمانی
complementing U پرسنل سازمانی
complemented U پرسنل سازمانی
assembly area U منطقه تجمع
assembling area U منطقه تجمع
trafficking U تجمع مدافعان
accumulation point U نقطه تجمع
capital agglomeration U تجمع سرمایه
collecting point U منطقه تجمع
traffics U تجمع مدافعان
swarmer U تجمع کننده
rendezvous area U منطقه تجمع
line official U داور خط تجمع
traffic U تجمع مدافعان
trafficked U تجمع مدافعان
hive U مرکز تجمع
furunculosis U تجمع چندکورک
evacuee U پرسنل تخلیه شده
military pay order U لیست حقوقی پرسنل
lag rate U میزان کسری پرسنل
nonoperating strength U پرسنل غیر فعال
station complement U پرسنل ثابت یک پایگاه
manpower cieling U سطح استعداد پرسنل
administrative acceptees U پرسنل پذیرفته شده
carreer personnel U پرسنل کادر ثابت
evacuees U پرسنل تخلیه شده
regulars U پرسنل کادر منظم
quarters U محل اسایشگاه پرسنل
ration method U روش تغذیه پرسنل
service number U شماره خدمتی پرسنل
staff U پرسنل ستاد ستادی
staffed U پرسنل ستاد ستادی
staffs U پرسنل ستاد ستادی
proceed time U زمان انتقال پرسنل
turout U جمع شدن پرسنل
station complement U پرسنل خدماتی پایگاه
regular U پرسنل کادر منظم
unlawful assembly U تجمع غیر قانونی
pigmentation U تجمع رنگدانه ها در بافتها
rallying point U محل تجمع مجدد
rendezvous area U منطقه تجمع موقت
rallying points U محل تجمع مجدد
association U تداعی معانی تجمع
boat rendezvous area U منطقه تجمع قایقها
dust laden U تجمع گرد وغبار
coagulation U تجمع مواد در یک ناحیه
concentration camp U منطقه تجمع اسرا
line backing U دفاع پشت خط تجمع
concentration camps U منطقه تجمع اسرا
line backer U مدافع پشتیبان خط تجمع
loose forward U مهاجم تک رو پشت خط تجمع
associations U تداعی معانی تجمع
pipe the side U تجمع گارد احترام
number forward U مهاجمان تک رو پشت خط تجمع
safeguarded U مامور حفافت پرسنل و یا اموال
airman U پرسنل نیروی هوایی هوانورد
airmen U پرسنل نیروی هوایی هوانورد
military pay order U جدول تغییرات حقوقی پرسنل
battlefield evacuation U تخلیه پرسنل اسیب دیده
debarkation net U تور پیاده شدن پرسنل
debarkation net U پل تخلیه پرسنل ازکشتی به ساحل
enlisted personnel U پرسنل سرباز و درجه دار
safeguards U مامور حفافت پرسنل و یا اموال
overhead personnel U پرسنل اضافی یا اضافه برسازمان
blinds U بدون دید مستقیم پرسنل
transport area U منطقه حمل و نقل پرسنل
reimbursable personnel U پرسنل حقوق بگیر نظامی
release denial U جلوگیری از ترخیص پرسنل یاکالا
blind U بدون دید مستقیم پرسنل
blinded U بدون دید مستقیم پرسنل
replacement factor U ضریب جایگزینی پرسنل ووسایل
retrofit action U بهبودسازی وسایل وتجهیزات و پرسنل
sending state U کشور اعزام کننده پرسنل
safeguarding U مامور حفافت پرسنل و یا اموال
safeguard U مامور حفافت پرسنل و یا اموال
registrant U پرسنل ثبت نام کننده
casual water U تجمع موقتی اب روی زمین
coil up U تجمع ستون در راحت باش
pipe the side U فرمان تجمع گارد احترام
broken field U محوطه دفاعی فراسوی خط تجمع
hiking U گرفتن توپ درشروع تجمع
bomb cemetery U محل تجمع بمبهای فاسد
sacking U حمله به مهاجم پشت خط تجمع
hike U گرفتن توپ درشروع تجمع
hikes U گرفتن توپ درشروع تجمع
dummy U گول زدن حریف در تجمع
dummies U گول زدن حریف در تجمع
sick call U تجمع برای رفتن به بهداری
hiked U گرفتن توپ درشروع تجمع
recalls U دستور تجمع قوا دادن
recalled U دستور تجمع قوا دادن
recall U دستور تجمع قوا دادن
hydrothorax U تجمع مایع در حفره جنب
administrative acceptees U پرسنل قبول شده از نظر اداری
station bill U لوحه نشان دهنده محلهای پرسنل
air tropping U ترابری هوایی غیر تاکتیکی پرسنل
army deposit fund U سپرده پولی پرسنل نیروی زمینی
conus residents U پرسنل ارتشی مقیم قاره امریکا
to recall the troops from Mali U دستور تجمع قوا را از کشورمالی دادن
convoy assembly port U بندر محل تجمع ستون موتوری
huddle U گردهمایی کوتاه بازیگران پیش از تجمع
hookup U تجمع بعضی چیزها برای منظورخاصی
prisoner of war cage U محل تجمع اولیه اسرای جنگی
huddles U گردهمایی کوتاه بازیگران پیش از تجمع
convoy assembly port U بندر محل تجمع کاروان دریایی
snaps U روش بازگرداندن توپ به بازی از تجمع
snapped U روش بازگرداندن توپ به بازی از تجمع
snap U روش بازگرداندن توپ به بازی از تجمع
rioted U تجمع سه نفر یا بیشتر جهت ایجاداغتشاش
huddling U گردهمایی کوتاه بازیگران پیش از تجمع
snapping U روش بازگرداندن توپ به بازی از تجمع
flare U پاس کوتاه به مدافع پشت تجمع
riot U تجمع سه نفر یا بیشتر جهت ایجاداغتشاش
flares U پاس کوتاه به مدافع پشت تجمع
huddled U گردهمایی کوتاه بازیگران پیش از تجمع
rioting U تجمع سه نفر یا بیشتر جهت ایجاداغتشاش
riots U تجمع سه نفر یا بیشتر جهت ایجاداغتشاش
quarantining U اردوگاه ضد عفونی کردن پرسنل از نظر امراض
quarantines U اردوگاه ضد عفونی کردن پرسنل از نظر امراض
quarantine U اردوگاه ضد عفونی کردن پرسنل از نظر امراض
constructive school credit U بورس تحصیلی برای پرسنل شایسته نظامی
quarantined U اردوگاه ضد عفونی کردن پرسنل از نظر امراض
spermatheca U کیسه محل تجمع منی درحشرات ماده
nails U حمله به توپ دار به ویژه درپشت خط تجمع
encroaching U قرار دادن غیرمجاز بدن جلوتراز خط تجمع
spermathecal U کیسه محل تجمع منی درحشرات ماده
assembly order U دستورتعمیر دستور جمع شدن درنقطه تجمع
gabfest U تجمع غیر رسمی جهت گفتگوهای عمومی
nail U حمله به توپ دار به ویژه درپشت خط تجمع
nailed U حمله به توپ دار به ویژه درپشت خط تجمع
forming up U تجمع و سازمان دادن یکان جمع شدن
stage U سوار کردن پرسنل و وسایل در خودرو یاهواپیما یا کشتی
triage U سیستم ارزیابی خدمات پزشکی و نیازهای درمانی پرسنل
rest and recuperation U عقب بردن پرسنل برای استراحت و تجدید قوا
stages U سوار کردن پرسنل و وسایل در خودرو یاهواپیما یا کشتی
regulating station U پست تنظیم حرکات و عبور ومرور پرسنل و خودروها
escape line U مسیر نجات پرسنل درگیر در عملیات پنهانی وچریکی
wing forward U هریک از دومهاجم بیرون ردیف دوم یاسوم در تجمع
backfield line U خطی که یک یارد پشت خط تجمع مهاجمان قرار دارد
ashless dispersant oil U نوعی روغن معدنی که مانع تجمع ناخالصیها میگردد
standoff half U بازیگر میانی پشت خط تجمع برای دریافت توپ
cosmopolis U شهر بین المللی مرکز تجمع نژادهای مختلف
blockhouse U ساختمان محکمی نزدیک سکوی پرتاب برای محافظت پرسنل
rail loading U سوار کردن بار یا پرسنل روی درزینهای راه اهن
bareboat charter U ضمانت نامه تضمین حرکت کشتی و پرداخت مخارج پرسنل ان
manning the rail U گماردن پرسنل به دور ناو یاوسیله برای انجام تشریفات
staged crews U پرسنل هوایی یا دریایی مستقر درپایگاههای مسیر ناو یاهواپیما
manning level U درصد پرسنل موجود ناو سطح استعداد پرسنلی وسیله
accretion هر تجمع لای شن ماسه و غیره که بوسیله جریان آب ایجاد شود
blind side U سمتی که بازیگر متوجه ان نیست سمت خط تجمع نزدیک به خط مماس
dispatch route U جاده تحت کنترل خودی درزمان مشخص مسیر اعزام پرسنل
sacks U حمله کردن به مهاجم پشت خط تجمع پیش از انکه بتواندپاس بدهد
sacked U حمله کردن به مهاجم پشت خط تجمع پیش از انکه بتواندپاس بدهد
sack U حمله کردن به مهاجم پشت خط تجمع پیش از انکه بتواندپاس بدهد
ball back U ضربه تصادفی با پا به توپ که از مرز بیرون برود ومنتج به تجمع شود
glaciology U علمی که در باره تجمع برف ویخ و انجماد در دورههای یخبندان بحث میکند
square in U پاس با دویدن دریافت کننده توپ به جلو و تغییر مسیر به کنار و به موازات خط تجمع
coalition U در ارتباطات بین المللی این کلمه به تجمع چنددولت به منظور وصول به هدف مشترک
coalitions U در ارتباطات بین المللی این کلمه به تجمع چنددولت به منظور وصول به هدف مشترک
commitment board U هیئت بررسی وضع پرسنل شرکت کننده در رزم کمیته تشخیص سلامت فکری افرادجنگی
salvage group U تیم نجات پرسنل و افراد غرق شده گروه مخصوص جمع اوری اقلام بازیافتی
technical escort U پرسنل فنی متخصصی که همراه یک وسیله برای نصب یا اموزش یا کار انداختن ان حرکت می کنند
scramble U دویدن مهاجم به پشت خط تجمع و به دور ان برای دوری از حمله کنندگان صعود با چهار دست و پا
scrambled U دویدن مهاجم به پشت خط تجمع و به دور ان برای دوری از حمله کنندگان صعود با چهار دست و پا
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com