English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 209 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
chemical analyse U تجزیه شیمیایی
chemical analysis U تجزیه شیمیایی
homolysis U تجزیه شیمیایی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
electroanalysis U تجزیه شیمیایی بوسیله جریان برق
photolysis U تجزیه شیمیایی بر اثر نیروی تابشی
pyrolysis U تغییر شیمیایی در اثر حرارت تجزیه در اثر حرارت اتشکافت
pyrolyze U تحت عمل تجزیه شیمیایی در اثر حرارت قراردادن
thermolysis U تجزیه شیمیایی در اثرحرارت
urinalysis U تجزیه شیمیایی ادرار
Other Matches
chemical survey U بررسی منطقه از نظر شیمیایی تجسس از نظر وجود عوامل شیمیایی
v , series U سری عوامل شیمیایی بی بو وبی رنگ عصبی سری عوامل شیمیایی عصبی
analysis staff U ستاد تجزیه و تحلیل کننده گروه تجزیه و تحلیل کننده
spectrophotometry U اسپکتروفتومتر [در این روش با تجزیه رنگ ها و مقایسه آن نمونه های مرجع، نوع رنگینه بکار رفته مشخص می شود. این روش خصوصا در تجزیه رنگ های فرش های قدیمی و شناخت رنگینه های آن مورد استفاده قرار می گیرد.]
crater analysis U تجزیه و تحلیل قیف انفجار تجزیه و تحلیل قیف حاصله از انفجار گلوله ها
chemic U شیمیایی
chemical sense U حس شیمیایی
chemical U شیمیایی
chemicals U شیمیایی
chemical biological and radiological U شیمیایی
chemical fuel U سوخت شیمیایی
proportioner U مخلوط کن شیمیایی
chemical physics U فیزیک شیمیایی
chemical exchange U تبادل شیمیایی
chemical shift U جابجایی شیمیایی
chemical herbicide U علف کش شیمیایی
quasichemical U شبه شیمیایی
chemical industries U صنایع شیمیایی
chemical kinetics U سینتیک شیمیایی
chemical operations U عملیات شیمیایی
chemical munition U سلاح شیمیایی
chemical equivalent U هم ارز شیمیایی
chemical agent U عامل شیمیایی
chemical combination U ترکیب شیمیایی
chemical bond U پیوند شیمیایی
chemical agent U ماده شیمیایی
precipitating U رسوب شیمیایی
chemical ammunition U مهمات شیمیایی
precipitates U رسوب شیمیایی
precipitated U رسوب شیمیایی
chemical compound U ترکیب شیمیایی
chemical equilibrium U تعادل شیمیایی
chemical energy U انرژی شیمیایی
chemical element U عنصر شیمیایی
chemical deposits U نهشتهای شیمیایی
chemical defense U پدافند شیمیایی
chemical injection U تزریق شیمیایی
chemical grouting U تزریق شیمیایی
chemical consolidation U تزریق شیمیایی
precipitate U رسوب شیمیایی
chemical pollution U الودگی شیمیایی
compound U ترکیب شیمیایی
mulches U ماده شیمیایی
mulch U ماده شیمیایی
chemical weathering U هوازدگی شیمیایی
chemiluminescence U نورتابی شیمیایی
chemism U خاصیت شیمیایی
chemisorption U جذب شیمیایی
chemoreceptor U گیرنده شیمیایی
galvanic cell U پیل شیمیایی
chemotropism U گرایش شیمیایی
cloud attack U تک با ابر شیمیایی
electrochemical U برقی- شیمیایی
chemical security U تامین شیمیایی
decomposition U هوازدگی شیمیایی
compounds U ترکیب شیمیایی
compounded U ترکیب شیمیایی
chemical survey U تجسس شیمیایی
chemical species U گونههای شیمیایی
narcosis U خواب شیمیایی
chemical reaction U واکنش شیمیایی
chemical reactor U واکنشگاه شیمیایی
man-made fiber U الیاف شیمیایی
biochemical U زیستی- شیمیایی
organic compound U مواد شیمیایی
chemical properties U خواص شیمیایی
chemical research U پژوهش شیمیایی
fertilisers U کود شیمیایی
fertilizer U کود شیمیایی
fertilizers U کود شیمیایی
oxide U ماده شیمیایی از اکسیژن
biochemical catalyst U کاتالیزور زیست شیمیایی
nuclear biological chemical U شیمیایی میکربی هستهای
chemical U ماده شیمیایی دارویی
petrochemicals U مواد شیمیایی نفتی
petrolum chemicals U مواد شیمیایی نفتی
nerve agent U عامل شیمیایی عصبی
chemical alarm U اعلام خطر شیمیایی
c.o.d U نیاز شیمیایی به اکسیژن
immunochemistry U علم ایمنی شیمیایی
photochemical smog U دود مه نور شیمیایی
photochemical smog U دود مه فتو شیمیایی
oxides U ماده شیمیایی از اکسیژن
smoke agent U عامل شیمیایی دودانگیز
chemical affinity U میل ترکیبی شیمیایی
chemicals U ماده شیمیایی دارویی
chemical weapon U جنگ افزار شیمیایی
chemical oxygen demand U نیاز شیمیایی اکسیژن
toxic agent U عامل شیمیایی سمی
chemical bonding U تشکیل پیوند شیمیایی
chemosynthesis U سنتز باکتری شیمیایی
acid equivalent U معادل شیمیایی اسید
vesicant agent U عامل شیمیایی تاول زا
cloud attack U تک شیمیایی با مواد سمی
chemical feedstock U مواد اولیه شیمیایی
agent U نماینده عامل شیمیایی خرج
synthetic U مواد شیمیایی و پروسس شده
b.o.d U نیاز زیست شیمیایی به اکسیژن
immunochemistry U مبحث ایمنی شناسی شیمیایی
biochemical oxygen demand U نیاز زیست شیمیایی به اکسیژن
agents U نماینده عامل شیمیایی خرج
chemical security U حفافت برعلیه مواد شیمیایی
chemical shift non equivalent protons U پروتونهای با جابجایی شیمیایی نابرابر
oxime U ماده ضد اثرعامل عصبی شیمیایی
actinolagy U معرفت بخواص شیمیایی نور
chemical warfare U جنگ بوسیله گازهای شیمیایی
absorption compound U ترکیب شیمیایی جذب کننده
chemotrophic treatment U تسویه خوراک ساخت شیمیایی
flavone U ماده شیمیایی بیرنگ ومتبلور
corrosion U زنگ خوردگی فرسایش شیمیایی
biological oxygen demand U نیاز زیست شیمیایی به اکسیژن
galvanic battery U دستگاه تولیدالکتریک با عمل شیمیایی
neutralising U بطور شیمیایی خنثی کردن
stabilizer U ماده ثبات دهنده شیمیایی
neutralises U بطور شیمیایی خنثی کردن
neutralised U بطور شیمیایی خنثی کردن
tetrahydrate U ترکیب شیمیایی شامل چهارمولکول اب
chemical shift equivalent protons U پروتونهای با جابجایی شیمیایی برابر
stabilisers U ماده ثبات دهنده شیمیایی
trihydrate U ترکیب شیمیایی دارای سه ملکول اب
boron water U ابی که عنصر شیمیایی بردارد
goechemical U وابسته به تغییرات شیمیایی زمین
neutralizing U بطور شیمیایی خنثی کردن
neutralizes U بطور شیمیایی خنثی کردن
neutralize U بطور شیمیایی خنثی کردن
chemical defense U پدافند بر علیه مواد شیمیایی سمی
pyrocondensation U تغلیظ یا تکاثف شیمیایی بوسیله حرارت
galvanism U جریان مستقیم برق الکتریسیته شیمیایی
tartan U ماده شیمیایی مورد استفاده در پیست
pyrolyze U در اثر حرارت تغییر شیمیایی دادن
pyrochemical U وابسته به فعالیت شیمیایی درگرمای زیاد
doping U افزودن ماده شیمیایی خاص به یک قطعه
fibroin U جرم شیمیایی ابریشم وتارعنکبوت ومانندانها
drysalter U فروشنده مواد شیمیایی وگوشت وترشی
latensify U بوسیله مواد شیمیایی تقویت کردن
inert U که با سایر مواد شیمیایی کار نمیکند
leaker U گلوله یا بمب شیمیایی فاسد یاخراب
AC U مخفف اصطلاح شیمیایی alicyclic میباشد
catalytic agent U عامل فعل وانفعال شیمیایی بوسیله اثرمجاورتی
actinic U دارای خواص پرتوافکنی مربوط به تاثیر شیمیایی
biosynthesis U تهیه مواد شیمیایی بوسیله موجودات زنده
matrass U شیشه گردن دراز که درازمونهای شیمیایی بکارمیبرند
metamerism U برابری در ترکیب و وزن ودگرگونی در خواص شیمیایی
battery U وسیله شیمیایی که جریان الکتریکی ایجاد میکند
batteries U وسیله شیمیایی که جریان الکتریکی ایجاد میکند
photochemical oxidant U اکسید کننده نور شیمیایی اکساینده فتوشیمیایی
bleach U سفید شدن بوسیله شستن باوسایل شیمیایی
bleached U سفید شدن بوسیله شستن باوسایل شیمیایی
bleaches U سفید شدن بوسیله شستن باوسایل شیمیایی
autocatalysis U اثر مجاورتی خود بخودجسمی در فعل و انفعال شیمیایی
catalysts U عامل فعل وانفعال اجسام شیمیایی دراثر مجاورت
radiochemistry U یک شاخه از شیمی که بااثرات شیمیایی رادیواکتیوسرو کار دارد
mags U ماده شیمیایی برای جذب رطوبت دست ژیمناست
catalyst U عامل فعل وانفعال اجسام شیمیایی دراثر مجاورت
catalysis U اثر مجاورت جسمی دریک فعل وانفعال شیمیایی
alodine U نوعی روکش شیمیایی جهت قطعات الیاژ الومینیوم
mag U ماده شیمیایی برای جذب رطوبت دست ژیمناست
doped U قطعهای که به آن ماده شیمیایی خاصی اضافه شده است
smog U مه غلیظی که در اثر دود یا بخارهای شیمیایی ایجاد میشود
metameric U در وزن و ترکیب برابر و درخواص شیمیایی دگرگون حلقهای
bleaching materiel U پودر شستشو برای رفع الودگی عوامل شیمیایی
decoupling U تجزیه
dissection U تجزیه
break down U تجزیه
dialysis U تجزیه
cracking U تجزیه
dissociation U تجزیه
analyzer U تجزیه گر
break up U تجزیه
decays U تجزیه
separate U تجزیه
separated U تجزیه
separates U تجزیه
resolutions U تجزیه
resolution U تجزیه
shake down U تجزیه
sequestration U تجزیه
break U تجزیه
decaying U تجزیه
breaks U تجزیه
analysis U تجزیه
catalysis U تجزیه
decay U تجزیه
decayed U تجزیه
segregation U تجزیه
dissolution U تجزیه
decomposition U تجزیه
separation U تجزیه
severance U تجزیه
parsing U تجزیه
disintegration U تجزیه
anatomy U تجزیه
anatomies U تجزیه
separations U تجزیه
latensification U تقویت عکس فاهر شده عکاسی بوسیله مواد شیمیایی
danc solution U نوعی محلول شیمیایی برای رفع الودگی عوامل تاول زا
histochemistry U علمی که درباره پدیدههای شیمیایی سلول وبافت بحث میکند
to paynize wood U چوب را با محلول ویژه شیمیایی اندون برای اینکه زودنپوسد
osmose U نفوذ کردن در بوسیله تراوش تجزیه کردن بوسیله نفوذ تجزیه کردن
study U تجزیه کردن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com