English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
commutating pole converter U تبدیل گر قطب کمکی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
file conversion utility U برنامه کمکی تبدیل فایل
Other Matches
auxiliary storage U حافظه کمکی ذخیره سازی کمکی
auxiliary operation U عملیات کمکی عملکرد کمکی
auxiliary machinery U دستگاههای کمکی ماشینهای فرعی ماشینهای کمکی
novatio non presumiter U تبدیل تعهد یا تبدیل مدیون نمیتواند مفروض یا ضمنی باشد
transiguration U تبدیل صورت تبدیل هیئت
conversion scale U مقیاس تبدیل ضریب تبدیل
restitution U تبدیل مختصات نقاط از عکس یا نقشهای به نقشه دیگر تبدیل مختصات
assembler U اسمبلی که برنامه به زبان اسمبلی را در دو مرحله به کد ماشین تبدیل میکند. ابتدا آدرسهای ابتدایی ذخیره می شوند و در مرحله دوم آن را به آدرس مطلق تبدیل می کنند
binary to octal conversion U تبدیل دودوئی به مبنای 8 تبدیل دودوئی به هشت هشتی
binary to hexadecimal conversion U تبدیل دودوئی به مبنای 61 تبدیل دودوئی به شانزده شانزدهی
ancillary U کمکی
supplementary U کمکی
secondary U کمکی
subsidiary U کمکی
auxiliaries U کمکی
subsidiaries U کمکی
auxiliary U کمکی
auxiliary storage U انباره کمکی
auxiliary landing field U فرودگاه کمکی
reserve accumulator U انباره کمکی
auxiliary operatich U عمل کمکی
back up frequency U فرکانس کمکی
auxiliary view U نمای کمکی
accessory U لوازم کمکی
user interface U میانجی کمکی
auxiliary target U هدف کمکی
auxiliary operation U عمل کمکی
auxiliary rotor U رتور کمکی
utilitu program U برنامه کمکی
auxiliary storage U انبار کمکی
auxiliary target U نقطه کمکی
booster magneto U دینام کمکی
commutating pole U قطب کمکی
prony motor U موتور کمکی
auxiliary U امدادی کمکی
auxiliaries U امدادی کمکی
coprocessor U پردازنده کمکی
operating supplies U مواد کمکی
intermediate grid U شبکه کمکی
interpole U قطب کمکی
communicating pole U قطب کمکی
relieving arch U طاق کمکی
split pole motor U موتور کمکی
booster pump U پمپ کمکی
slack variable U متغیر کمکی
boostes pump U پمپ کمکی
boostes transformer U ترانسفورماتور کمکی
by pass valve U شیر کمکی
sabot U خرج کمکی
remedial measure U اندازه کمکی
relieving tackle U تاکل کمکی
interpoles U قطبهای کمکی
artificial antenna U انتن کمکی
auxiliary equipment U وسائل کمکی
auxiliary equipment U وسایل کمکی
auxiliary equipment U تجهیزات کمکی
auxiliary base line U باز کمکی
auxiliary electrode U الکترود کمکی
auxiliary ego U خود کمکی
auxiliary charger U شارژکننده کمکی
dummy antenna U انتن کمکی
artificial aids U وسایل کمکی
accommodator U کارگر کمکی
auxiliary forces U قوای کمکی
auxiliary forces U نیروی کمکی
auxiliary memory U حافظه کمکی
auxiliary memory U حافظ کمکی
layshaft U محور دندانه کمکی
accessory cells یاخته های کمکی
sabot U خرج موشکی کمکی
afforce U نیروی کمکی فرستادن به
kedge anchor U لنگر کمکی ناو
interpole motor U موتور با قطب کمکی
visual aids U ابزارهای کمکی دیداری
aid U کمک وسایل کمکی
wills U فعل کمکی "خواهم "
pitman U عضو گروه کمکی
willed U فعل کمکی "خواهم "
backup utility U برنامه کمکی پشتیبان
igniter pad U کیسه خرج کمکی
norton utilities U برنامههای کمکی نورتن
dozzle U مخزن کمکی تغذیه
navigational grid U شبکه کمکی ناوبری
mace utilities U برنامه کمکی میس
downloading utility U برنامه کمکی استقرار
guiding U عضلات کمکی مجاور
lee helm U سکان کمکی ناو
will U فعل کمکی "خواهم "
astrocyteo U نوعی یاخته کمکی
undelete utility U برنامه کمکی احیاء
auxiliary flight surfaces U سطوح پرواز کمکی
back end processor U پردازنده کمکی تک منظوره
auxiliary power unit U واحد قدرت کمکی
aided U کمک وسایل کمکی
table utility U برنامه کمکی جدولی
auxiliary control surfaces U سطوح فرامین کمکی
aiding U کمک وسایل کمکی
I can't help it. <idiom> U من نمیتونم کمکی کنم.
document comparison utility U برنامه کمکی مقایسه مدارک
frapping lines U طناب تعادل کمکی ناو
file transfer utility U برنامه کمکی انتقال فایل
build-ups U نیروی کمکی تقویت نیروها
build-up U نیروی کمکی تقویت نیروها
outline utility U برنامه یا ویژگی کمکی اختصاری
I'm glad I could help. U خوشحالم که تونستم کمکی بکنم.
boot U پوشش کمکی روی سم اسب
build up U نیروی کمکی تقویت نیروها
ingot feeder head U مخزن کمکی تغذیه شمش
I'm really not responsible for it. <idiom> U من واقعا نمیتونم کمکی بکنم.
communicating pole winding U سیم پیچی قطب کمکی
audiovisual aids U ابزارهای کمکی دیداری-شنیداری
file compression utility U برنامه کمکی فشرده کردن فایل
My hands are tied. <idiom> U نمی توانم [کاری] کمکی بکنم.
screen saver utility U برنامه کمکی محافظ صفحه نمایش
banderillero U عضو تیم کمکی گاوبازماموراستفاده از نیزه
bowsight U وسیله کمکی هدفگیری وصل به کمان
conversion U 1-برنامهای که برنامه نوشته شده در یک کامپیوتر را به حالت مناسب برای دیگری تبدیل میکند. 2-برنامهای که فرمت داده و کد گذاری و... را برای استفاده در یک برنامه دیگر تبدیل میکند
conversions U 1-برنامهای که برنامه نوشته شده در یک کامپیوتر را به حالت مناسب برای دیگری تبدیل میکند. 2-برنامهای که فرمت داده و کد گذاری و... را برای استفاده در یک برنامه دیگر تبدیل میکند
comment U نکات کمکی در برنامه برای راهنمایی کاربر
commenting U نکات کمکی در برنامه برای راهنمایی کاربر
drum sorting U مرتب کردن با حافظه کمکی استوانهای مغناطیسی
commented U نکات کمکی در برنامه برای راهنمایی کاربر
helped U کلید تابع F برای نمایش اطلاعات کمکی
pickup man U اسب سوار کمکی به گاوسواربرای پیاده شدن او
helps U کلید تابع F برای نمایش اطلاعات کمکی
helps U کلید مخصوص برای نمایش اطلاعات کمکی . 2-
helped U کلید مخصوص برای نمایش اطلاعات کمکی . 2-
help U کلید تابع F برای نمایش اطلاعات کمکی
baby siphon U سیفون کمکی که در هوابند ابی بکار میرود
air traffic control radar system U راداری کمکی در سیستم کنترلی ترافیک هوایی
help U کلید مخصوص برای نمایش اطلاعات کمکی . 2-
context sensitive help key U کلید فهور مطالب کمکی درمورد مسئله معین
blitzed U حمله کمکی به مدافع برای گرفتن گوی ازحریف
blitz U حمله کمکی به مدافع برای گرفتن گوی ازحریف
blitzes U حمله کمکی به مدافع برای گرفتن گوی ازحریف
blitzing U حمله کمکی به مدافع برای گرفتن گوی ازحریف
common U تواتع کمکی که توسط هر برنامهای قابل استفاده است
commoners U تواتع کمکی که توسط هر برنامهای قابل استفاده است
commonest U تواتع کمکی که توسط هر برنامهای قابل استفاده است
heading select feature U عرشه کمکی برای انتخاب سمت حرکت هواپیما
augmentation U افزایش نیروی جلوبرنده باوسایل کمکی از جمله پس سوز
compound helicopter U هلی کوپتری که مجهز به سیستم جلو برنده کمکی است
stick bridge U پل دراز چوبی و فلزی کمکی برای رسیدن به گوی بیلیارد
transaction trailing U ایجاد یک فایل کمکی برای پی گیری به روز دراوردن تمام فایلها
All of which doesn't really help us very much in our day-to-day lives. U تمامی این موارد به زندگی روزانه ما واقعا کمکی نمی کند.
pit board U تخته برای دادن اطلاعات لازم به راننده معین در گروه کمکی
blue key U نقطه کمکی ابی برای تنظیم عکس در موقع فاهر کردن فیلم
admixtures U موادی بجز سیمان شن ماسه و اب که گاهی به عنوان ماده کمکی به بتن اضافه میکنند
find U برنامه کمکی در ویندوز که در همه دیسکها دنبال یک فایل یا پوشه یا کامپیوتر مشخص می گردد
finds U برنامه کمکی در ویندوز که در همه دیسکها دنبال یک فایل یا پوشه یا کامپیوتر مشخص می گردد
escape character U ترتیب ارسال کد که به گیرنده اعلام میکند که حروف مقابل کمکی برای اعمال کنترلی هستند
f key U برنامه کمکی مکینتاش که توسط فشار دادن کلیدهای Command و Shift باکلیدهای عددی از صفر تا 9اجرا میشود
font da/mover U یک برنامه کمکی است که توسط شرکت اپل تهیه گردیده است و در محیط مکینتاش بکار می رود
paradrag drop U سقوط ازاد از ارتفاع کم سقوط با چتر کمکی
code conversion U تبدیل کد
changing U تبدیل
changes U تبدیل
transform U تبدیل
changed U تبدیل
adapter U تبدیل
transmutation U تبدیل
change U تبدیل
toggles U تبدیل
reducer U تبدیل
converter U تبدیل گر
transformed U تبدیل
transforms U تبدیل
connector U تبدیل
conversion U تبدیل
translation U تبدیل
toggle U تبدیل
conversions U تبدیل
transforming U تبدیل
commutation U تبدیل
panification U تبدیل
converted U تبدیل
move U تبدیل
permutations U تبدیل
convert U تبدیل
permutation U تبدیل
reducing U تبدیل
shift U تبدیل
interconversion U تبدیل
reforming U تبدیل
reduces U تبدیل
converts U تبدیل
reduction U تبدیل
cinversion U تبدیل
alteration U تبدیل
modification U تبدیل
reductions U تبدیل
transformation U تبدیل
converting U تبدیل
reduce U تبدیل
aux U در DOS اختصار پورت یادرگاه کمکی است که پورت ارتباطات را در DOS به عنوان پیش فرض استفاده میکند
access road U راه دستیابی راه کمکی
ignition anode U اند کمکی اند احتراق
basify U تبدیل به قلیاکردن
to change for the better U تبدیل به بهترشدن
toggle key U کلید تبدیل
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com