English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
transubstantiation U تبدیل جسمی بجسم دیگر
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
transubstantiate U بجسم دیگری تبدیل کردن
transubstantiation U اعتقادباینکه نان وشراب مصرفی درایین عشای ربانی مسیحیان هنگام ورود ببدن شخص تبدیل بجسم وخون عیسی میگردد
dispersoid U پخش کامل ذرات جسمی درجسم دیگر
metamer U جسمی که در ترکیب و سنگینی با جسم دیگر برابرولی درخواص شیمیایی است
conversion U وسیلهای که داده را از یک فرمت به فرمت دیگر تبدیل میکند. مناسب برای سیستم دیگر بدون تغییر محتوای
conversions U وسیلهای که داده را از یک فرمت به فرمت دیگر تبدیل میکند. مناسب برای سیستم دیگر بدون تغییر محتوای
restitution U تبدیل مختصات نقاط از عکس یا نقشهای به نقشه دیگر تبدیل مختصات
code U تبدیل دستورات یا داده به فرم دیگر
conversions U 1-برنامهای که برنامه نوشته شده در یک کامپیوتر را به حالت مناسب برای دیگری تبدیل میکند. 2-برنامهای که فرمت داده و کد گذاری و... را برای استفاده در یک برنامه دیگر تبدیل میکند
conversion U 1-برنامهای که برنامه نوشته شده در یک کامپیوتر را به حالت مناسب برای دیگری تبدیل میکند. 2-برنامهای که فرمت داده و کد گذاری و... را برای استفاده در یک برنامه دیگر تبدیل میکند
fluidic U وابسته بجسم سیال
readers U وسیلهای که داده ذخیره شده روی یک رسانه را می خواند و به قالب دیگر تبدیل میکند
reader U وسیلهای که داده ذخیره شده روی یک رسانه را می خواند و به قالب دیگر تبدیل میکند
luteal U وابسته بجسم زردتخمدان یا زرده تخم مرغ
languages U برنامهای که را در یک زبان به دستور مشابه در زبان دیگر تبدیل میکند
language U برنامهای که را در یک زبان به دستور مشابه در زبان دیگر تبدیل میکند
convertor U وسیله یا برنامهای که داده را از یک حالت به حالت دیگر تبدیل میکند
translate U تبدیل داده از یک نوع به نوع دیگر
translated U تبدیل داده از یک نوع به نوع دیگر
translates U تبدیل داده از یک نوع به نوع دیگر
translating U تبدیل داده از یک نوع به نوع دیگر
crash conversion U تبدیل یک سیستم به سیستم دیگر به وسیله به پایان بردن عملیات سیستم قدیمی به هنگام اجرا شدن سیستم جدید
interface U مداری که داده موازی را در کامپیوتر به سریال تبدیل میکند و برعکس تا به داده سریال امکان ارسال یا دریافت از وسایل دیگر بدهد.
interfaces U مداری که داده موازی را در کامپیوتر به سریال تبدیل میکند و برعکس تا به داده سریال امکان ارسال یا دریافت از وسایل دیگر بدهد.
somatic U جسمی
carnal U جسمی
bodily pain U جسمی
substantial U جسمی
corporals U جسمی
corporal U جسمی
corporeal U جسمی
novatio non presumiter U تبدیل تعهد یا تبدیل مدیون نمیتواند مفروض یا ضمنی باشد
physically handicapped U معلول جسمی
physical psychological U جسمی- روانی
materials U کلی جسمی
material U کلی جسمی
so matic U طبیعی جسمی
superphysical U ابر جسمی
corporeity U خاصیت جسمی یامادی
somatotypic U نوع جسم ساختمان جسمی
somatotype U نوع جسم ساختمان جسمی
the colouring p of a substance U ماده رنگ دهنده جسمی
whaleback U هر جسمی شبیه پشت بالن
embolic U مربوط به انسداد رگ بوسیله جسمی
electrolysis U تجزیه جسمی بوسیله جریان برق
heredity U رسیدن خصوصیات جسمی وروحی بارث
allotrope U جسمی که مستعدتبدیل بچند صورت یا ماده باشد
radio activity U خاصیت جسمی که از خودپرتو مجهول بیرون دهد
radioactivity U خاصیت جسمی که از خودپرتو مجهول بیرون میدهد
gyrostat U التی که جنبش وضعی جسمی رانشان میدهد
hemihydrate U هیدرات جسمی که دارای نیم ملکول اب است
declination U فاصله زاویهای تا جسمی روی کره سماوی
tags U جسمی براق در انتهای قلاب برای جلب ماهی
tag U جسمی براق در انتهای قلاب برای جلب ماهی
emulsion U تعلیق جسمی بصورت ذرات ریز وپایدار در محلولی
emulsions U تعلیق جسمی بصورت ذرات ریز وپایدار در محلولی
emulsioning U تعلیق جسمی بصورت ذرات ریز وپایدار در محلولی
penance U تحمل عذاب جسمی برای بخشوده شدن گناه
emulsioned U تعلیق جسمی بصورت ذرات ریز وپایدار در محلولی
catalysis U اثر مجاورت جسمی دریک فعل وانفعال شیمیایی
chips U قطعهای که حاوی مدارهایی برای بررسی آزمایش روی مدارهای دیگر یا قط عات دیگر است
chip U قطعهای که حاوی مدارهایی برای بررسی آزمایش روی مدارهای دیگر یا قط عات دیگر است
transiguration U تبدیل صورت تبدیل هیئت
conversion scale U مقیاس تبدیل ضریب تبدیل
otherwise <adv.> U به ترتیب دیگری [طور دیگر] [جور دیگر]
luminescence U پدیده نورافشانی جسمی پس ازقرار گرفتن درمعرض تابش اشعه
variable incidence U جسمی که بصورت لولایی نصب شده بطوریکه زاویه برخورد ان تغییر میکند
antimatter U جسمی که حاوی مادهء ضد خود نیز باشد مثل ضدالکترون بجای الکترون
acetolysis U تجزیهء جسمی در اثراضافه شدن جوهر سرکه حالت استیله و هیدرولیز پیداکردن در ان واحد
jet propulsion U جهش و کشش جسمی بطرف جلو در اثر خروج مایع جهندهای در جهت عقب
variable pitch U جسمی که بصورت لولایی به ملخ نصب شده که در ان زاویه برخورد گام نامیده میشود
assembler U اسمبلی که برنامه به زبان اسمبلی را در دو مرحله به کد ماشین تبدیل میکند. ابتدا آدرسهای ابتدایی ذخیره می شوند و در مرحله دوم آن را به آدرس مطلق تبدیل می کنند
polymer U جسمی که از ترکیب ذرات متشابه الترکیب وازتکرار واحدهای ساختمانی یکنوخت ایجاد شده باشد بسپار
polymers U جسمی که از ترکیب ذرات متشابه الترکیب وازتکرار واحدهای ساختمانی یکنوخت ایجاد شده باشد بسپار
reference U نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
references U نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
binary to hexadecimal conversion U تبدیل دودوئی به مبنای 61 تبدیل دودوئی به شانزده شانزدهی
binary to octal conversion U تبدیل دودوئی به مبنای 8 تبدیل دودوئی به هشت هشتی
some other time U دفعه دیگر [وقت دیگر]
tunnelling U روش بستن یک بسته داده از یک نوع شبکه دربسته دیگر به طوری که روی شبکه دیگر و ناسازگار قابل ارسال باشد
he was otherwise ordered U جور دیگر مقدر شده بود سرنوشت چیز دیگر بود
bow wave U موج ضربهای در سرعتهای مافوق صوت که جلوتر از لبه حمله جسمی که فاقد لبههای تیز میباشد بوجود می اید
shifted U تغییر از یک مجموعه حروف به دیگر , که امکان استفاده از حروف دیگر
shifts U تغییر از یک مجموعه حروف به دیگر , که امکان استفاده از حروف دیگر
shift U تغییر از یک مجموعه حروف به دیگر , که امکان استفاده از حروف دیگر
isomer U جسمی که ترکیب ان با ترکیب جسم دیگریکی است
isomerous U جسمی که ترکیب ان با ترکیب جسم دیگریکی است
metafile U 1-فایلی که حاوی فایلهای دیگر باشد. 2-فایلی که داده مربوط به فایلهای دیگر را معرفی کند یا شامل شود
he had no more no to say U دیگر سخنی نداشت که بگوید دیگر حرفی نداشت
HTML U مجموعهای از کدهای مخصوص که نحوه و نوعی که برای نمایش متن به کار می رود نشان میدهد و امکان ارتباط از طریق کلمات خاص درون متن به بخشهای دیگر متن یا متنهای دیگر میدهد
nucleole U جسمی که در درون هسته یاخته ها یافت میشود هسته هسته
trans shipment U انتقال بکشتی دیگر انتقال بنقلیه دیگر
flying status U وضعیت پرواز از نظر جسمی و روحی وضعیت امادگی خدمه برای پرواز
connector U تبدیل
converting U تبدیل
conversion U تبدیل
converted U تبدیل
changing U تبدیل
move U تبدیل
reducer U تبدیل
changes U تبدیل
shift U تبدیل
changed U تبدیل
reduce U تبدیل
change U تبدیل
reducing U تبدیل
transformation U تبدیل
code conversion U تبدیل کد
conversions U تبدیل
reductions U تبدیل
reduction U تبدیل
commutation U تبدیل
reforming U تبدیل
converts U تبدیل
cinversion U تبدیل
transform U تبدیل
toggles U تبدیل
permutation U تبدیل
translation U تبدیل
toggle U تبدیل
panification U تبدیل
modification U تبدیل
transformed U تبدیل
transforming U تبدیل
transforms U تبدیل
interconversion U تبدیل
converter U تبدیل گر
convert U تبدیل
alteration U تبدیل
permutations U تبدیل
adapter U تبدیل
transmutation U تبدیل
reduces U تبدیل
to change for the better U تبدیل به بهترشدن
direct conversion U تبدیل مستقیم
solidification U تبدیل به جامد
substitution of an obligation U تبدیل تعهد
media conversion U تبدیل رسانه ها
double conversion U تبدیل دوگانه
substitution of a different obligation U تبدیل تعهد
toggle key U کلید تبدیل
decimalize U تبدیل به اعشارکردن
direct reading galvanometer U گالوانومتر بی تبدیل
symmetry transformation U تبدیل تقارنی
three way switch U کلید تبدیل
lapidification U تبدیل به سنگ
silicification U تبدیل به درکوهی
similarity transformation U تبدیل مشابهتی
current transformation U تبدیل جریان
data conversion U تبدیل داده ها
silicification U تبدیل بسنگ
money exchange U تبدیل پول
incommutability U تبدیل ناپذیری
monarchize U تبدیل به سلطنت
laplace transformation U تبدیل لاپلاس
demodulator U تبدیل میکند
liquefaction U تبدیل به مایع
reducer U تبدیل کننده
convertor U الت تبدیل
convertor U تبدیل کننده
impedance transformation U تبدیل امپدانس
process conversion U تبدیل فرایند
prtrifaction U تبدیل به سنگ
glassy transition U تبدیل شیشهای
internal conversion U تبدیل باطنی
gamma transition U تبدیل شیشهای
frequency converter U تبدیل گر بسامد
frequency translation U تبدیل فرکانس
transmutation U تبدیل هستهای
transmutation U تبدیل عناصر
frequency transformation U تبدیل فرکانس
multi way switch U کلید تبدیل
convert U تبدیل کردن
power converter station U پست تبدیل
interpretative U تبدیل میکند
image transformation U تبدیل تصویر
hepatization U تبدیل بجگر
heat of transformation U گرمای تبدیل
nuclear transformation U تبدیل هستهای
incommutably U تبدیل ناپذیر
interconversion U تبدیل متقاطع
gleization U تبدیل به خاک رس
parallel conversion U تبدیل موازی
phase transition U تبدیل فاز
gear level U تبدیل کردن
interconvertible U قابل تبدیل
internal conversion U تبدیل درونی
platiforming U تبدیل با پلاتین
lamp bulb adapter U تبدیل لامپ
rotary converter U تبدیل گر گردان
saccharification U تبدیل به قند
file conversion U تبدیل فایل
fiel conversion U تبدیل فایل
salification U تبدیل به نمک
fiel conversion U تبدیل پرونده
turns U تبدیل کردن
turn U تبدیل کردن
scorify U تبدیل به کف کردن
converts U تبدیل کردن
frequency change U تبدیل بسامد
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com