English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 209 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
current transformation U تبدیل جریان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
invert U جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
inverting U جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
inverts U جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
acoustic coupler وسیله ای که به یک دستگاه تلفن وصل است و دادههای دوتایی را به سیگنالهای صوتی تبدیل میکند تا در خط تلفن جریان پیدا کند
critical raynold's number U عددی رینولدی که در ان تغییرات قابل توجهی از قبیل تبدیل جریان اشفته یا کاهش ناگهانی پسا صورت میگیرد
direct current converter U تبدیل گر جریان مستقیم
inverter U وسیلهای که جریان متناوب را به مستقیم با برعکس تبدیل میکند
transformator U الت تبدیل شکل جریان الکتریکی
Other Matches
marking current U جریان نشان دهنده مسیرعبور جریان الکتریسیته جریان مشخص کننده مدار
leakage current U جریان خطا جریان خزنده جریان پراکندگی
novatio non presumiter U تبدیل تعهد یا تبدیل مدیون نمیتواند مفروض یا ضمنی باشد
flowed U سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
all mains receiver U گیرنده جریان دائم و جریان متناوب رادیوی برق و باطری
flow U سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
flows U سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
push pull U وابسته بدولوله الکترونی که جریان برق در انها دردوجهت متضاد جریان یابد
room circuit U جریان الکتریکی که دردستگاههای رمزکردن وکشف مورد استفاده میباشد جریان دستگاه رمز
currents U جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
current U جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
amp U واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
amps U واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
ampere U واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
heterodyne U ترکیب دو جریان متناوب برای تولید جریانی با فرکانسی برابر مجموع یا تفاضل فرکانس دو جریان مزبور
genemotor U مبدل جریان دائم به جریان دوار دیناموتور
transiguration U تبدیل صورت تبدیل هیئت
conversion scale U مقیاس تبدیل ضریب تبدیل
constrictor U گرفتگی در یک لوله یا جریان سیال که دارای سوراخ کوچکی میباشد و جریان معینی را در ازای هر واحداختلاف فشاراز خود عبورمیدهد
counter current U جریان مخالف دریایی جریان متضاد اب
induction current U جریان القاء شده جریان تحریک
constant current U جریان مستقیم جریان ثابت باطری
restitution U تبدیل مختصات نقاط از عکس یا نقشهای به نقشه دیگر تبدیل مختصات
runoff coefficient U ضریب جریان که برابراست باارتفاع اب جریان یافته درزمین به ارتفاع بارندگی این ضریب کوچکتر از واحدمیباشد
reynold's number U این عددنشاندهنده رژیم جریان است یعنی اگر این عدد کمتراز 032باشد جریان متلاطم میباشد
assembler U اسمبلی که برنامه به زبان اسمبلی را در دو مرحله به کد ماشین تبدیل میکند. ابتدا آدرسهای ابتدایی ذخیره می شوند و در مرحله دوم آن را به آدرس مطلق تبدیل می کنند
current compensation U کمپنزاسیون جریان تعدیل جریان
parasitic current U جریان نشتی جریان خارجی
current flow U سیلان جریان فلوی جریان
three phase current U جریان سه فاز جریان دوار
binary to hexadecimal conversion U تبدیل دودوئی به مبنای 61 تبدیل دودوئی به شانزده شانزدهی
binary to octal conversion U تبدیل دودوئی به مبنای 8 تبدیل دودوئی به هشت هشتی
gresham's law U پول بد پول خوب را از جریان خارج میکند از دو نوع پول با ارزش قانونی یکسان انکه پشتوانه اش طلاست در جریان می ماند
unstart U انفجاری جریان صحیح هوا داخل ورودی مافوق صوت موتورمکنده هوا که بطور بارزی باپیدایش ناگهانی موجهای ضربهای و معکوس شدن انی جریان همراه است
idle current meter U دستگاه اندازه گیری جریان کور امپرمتر جریان کور
circuitry U شدت جریان برق اجزاء ترکیب کننده جریان برق
vortex ring state U حالت کاری رتور اصلی رتورکرافت که در ان جهت جریان رتور در خلاف جریان نسبی قائم خارج دیسک رتور وتراست رتور میباشد
fet U وسیله الکترونیکی که به عنوان کنترل جریان متغییر بکار می رود : یک سیگنال خارجی مقاومت وسیله و جریان جاری را تغییر میدهد به وسیله تغییر پهنای کانال هدایت
conversions U 1-برنامهای که برنامه نوشته شده در یک کامپیوتر را به حالت مناسب برای دیگری تبدیل میکند. 2-برنامهای که فرمت داده و کد گذاری و... را برای استفاده در یک برنامه دیگر تبدیل میکند
conversion U 1-برنامهای که برنامه نوشته شده در یک کامپیوتر را به حالت مناسب برای دیگری تبدیل میکند. 2-برنامهای که فرمت داده و کد گذاری و... را برای استفاده در یک برنامه دیگر تبدیل میکند
alternator U ماشین جریان متناوب ژنراتور جریان متناوب
alternators U ماشین جریان متناوب ژنراتور جریان متناوب
d.c. transformer U ترانسفورماتور جریان دائم مبدل جریان دائم
d.c. machine U ماشین جریان مستقیم ماشین جریان دائم
electromagnetism U پدیده ایجاد قوه اهن ربایی بوسیله جریان الکتریسته وهمچنین تاثیر قوه اهن ربایی بر جریان برق
isotach U خطوط میزان منحنی سرعت جریان اب خطوط جریان هم سرعت
heavy current engineering U مهندسی جریان قوی مهندسی قدرت تکنولوژی جریان قوی
permutations U تبدیل
reductions U تبدیل
toggle U تبدیل
transmutation U تبدیل
reforming U تبدیل
modification U تبدیل
permutation U تبدیل
cinversion U تبدیل
interconversion U تبدیل
reduction U تبدیل
toggles U تبدیل
alteration U تبدیل
conversion U تبدیل
converter U تبدیل گر
code conversion U تبدیل کد
move U تبدیل
transform U تبدیل
transforms U تبدیل
transforming U تبدیل
adapter U تبدیل
connector U تبدیل
reducer U تبدیل
conversions U تبدیل
transformed U تبدیل
commutation U تبدیل
translation U تبدیل
reduce U تبدیل
converts U تبدیل
converted U تبدیل
changing U تبدیل
convert U تبدیل
change U تبدیل
changed U تبدیل
reducing U تبدیل
changes U تبدیل
transformation U تبدیل
panification U تبدیل
shift U تبدیل
converting U تبدیل
reduces U تبدیل
conversion cost U هزینه تبدیل
c.r. U تبدیل کاتالیزوری
media conversion U تبدیل رسانه ها
symmetry transformation U تبدیل تقارنی
prtrifaction U تبدیل به سنگ
substitution of a different obligation U تبدیل تعهد
multi way switch U کلید تبدیل
reducer U تبدیل کننده
money exchange U تبدیل پول
converts U تبدیل کردن
monarchize U تبدیل به سلطنت
calcination U تبدیل باهک
calcification U تبدیل به اهک
substitution of an obligation U تبدیل تعهد
double conversion U تبدیل دوگانه
conversion efficiency U بازده تبدیل
combust U تبدیل بخاکسترکردن
toggle key U کلید تبدیل
phase transition U تبدیل فاز
conversion of data U تبدیل عناصر
conversion of shares U تبدیل سهام
transformed U تبدیل کردن
transfiguration U تبدیل صورت
transformation function U تابع تبدیل
code conversion U تبدیل رمز
transformation curve U منحنی تبدیل
transformation of coordinates U تبدیل مختصات
evaporate U تبدیل به بخارکردن
transform U تبدیل کردن
convertibles U قابل تبدیل
evaporated U تبدیل به بخارکردن
demodulator U تبدیل میکند
evaporates U تبدیل به بخارکردن
rotary converter U تبدیل گر گردان
convertible U قابل تبدیل
interchangeable U قابل تبدیل
evaporating U تبدیل به بخارکردن
three way switch U کلید تبدیل
conversion factor U ضریب تبدیل
to change for the better U تبدیل به بهترشدن
transformation of energy U تبدیل انرژی
scorify U تبدیل به کف کردن
process conversion U تبدیل فرایند
decimalize U تبدیل به اعشارکردن
direct reading galvanometer U گالوانومتر بی تبدیل
compiler U تبدیل میکند
transformer U تبدیل کننده
solidification U تبدیل به جامد
reductions U اختصار تبدیل
saccharification U تبدیل به قند
cineration U تبدیل بخاکستر
parallel conversion U تبدیل موازی
salification U تبدیل به نمک
interpretative U تبدیل میکند
reduction U اختصار تبدیل
transformation U تبدیل صورت
commutability U تبدیل پذیری
change over switch U کلید تبدیل
direct conversion U تبدیل مستقیم
power converter station U پست تبدیل
transmutation U تبدیل عناصر
silicification U تبدیل بسنگ
silicification U تبدیل به درکوهی
changer U کلید تبدیل
transformers U تبدیل کننده
similarity transformation U تبدیل مشابهتی
changer U تبدیل میکند
catforming U تبدیل با کاتالیزور
vaporization U تبدیل به بخار
converted U تبدیل کردن
transmutation U تبدیل هستهای
converting U تبدیل کردن
reduction coefficient U ضریب تبدیل
platiforming U تبدیل با پلاتین
compound converter U تبدیل گر مرکب
nuclear transformation U تبدیل هستهای
convert U تبدیل کردن
data conversion U تبدیل داده ها
catalytic reforming U تبدیل کاتالیزوری
reductional U تبدیل کاهش
turns U تبدیل کردن
turn U تبدیل کردن
commutes U تبدیل کردن
toggles U تبدیل کردن
toggle U تبدیل کردن
internal conversion U تبدیل باطنی
internal conversion U تبدیل درونی
interconvertible U قابل تبدیل
turnover U تغییرو تبدیل
interconversion U تبدیل متقاطع
approach transition U تبدیل ورودی
animalization U تبدیل به حیوان
fiel conversion U تبدیل پرونده
fiel conversion U تبدیل فایل
transact U تبدیل کردن
reset U تبدیل کردن
move U تبدیل صورت
frequency conversion U تبدیل فرکانس
commuting U تبدیل کردن
frequency transformation U تبدیل فرکانس
laplace transformation U تبدیل لاپلاس
lapidification U تبدیل به سنگ
lamp bulb adapter U تبدیل لامپ
frequency converter U تبدیل گر بسامد
galss transition U تبدیل شیشهای
gamma transition U تبدیل شیشهای
glassy transition U تبدیل شیشهای
shift U تبدیل صورت
redeploy [staff] U تبدیل کردن
upturn U تبدیل به احسن
to turn something into something U تبدیل کردن به
to convert something into something U تبدیل کردن به
gear level U تبدیل کردن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com