English Persian Dictionary - Beta version |
|
||||||||||||||||||||
|
Login | Sign up | ||||||||||||||||||||
|
||||||||||||||||||||||
|
||||||||||||||||||||||
|
|
||||||||||||||||||||||
| Total search result: 4 (3 milliseconds) | ارسال یک معنی جدید |
||
Menu |
English | Persian | Menu |
|---|---|---|---|
 |
To some (cetain)extent. U | تا حدودی | |
|
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
|
|||
| Search result with all words | |||
|
hard clip area U | حدودی که خارج از ان خطوط نمیتوانند روی یک رسام دیجیتالی رسم شوند | |
|
lappets U  |
[حواشی و نقوش بکار رفته در انتهای فرش بافته شده در ترکیه که شکل اصلی بصورت بندی پنج ضلعی است و در آن اشکال هندسی یکسان که انتهای آن تا حدودی به نرمه گوش شباهت دارد استفاده می شود.] | |
|
motif U |
گلی خاص در زمینه فرش [این طرح ها با توجه به منطقه بافت دارای اشکال و ابعاد مختلفی بوده و تا حدودی مشخص کننده منطقه بافت می باشد.] | |
| Partial phrase not found. | |||
| Recent search history | Forum search | ||
|
|||
|