Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
so much for that
U
تا اینجاراجع باین موضوع بس است
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
queued
U
فایل اندیس دار ترتیبی که موضوع به موضوع به تاخر خوانده میشود
queueing
U
فایل اندیس دار ترتیبی که موضوع به موضوع به تاخر خوانده میشود
queues
U
فایل اندیس دار ترتیبی که موضوع به موضوع به تاخر خوانده میشود
sequential access
U
فایل ترتیبی اندیس دار که موضوع به موضوع در بافر خوانده میشود
queue
U
فایل اندیس دار ترتیبی که موضوع به موضوع به تاخر خوانده میشود
It is formed by alternatively lifting and lowering one warp thread across one weft thread
U
این است که توسط روش دیگر بلند کردن و پایین آوردن موضوع یکی پیچ و تاب در سراسر یک موضوع پود تشکیل
red herring
U
شاه ماهی سرخ موضوع مطرح شده برای فرار از طرح موضوع موردبحث
red herrings
U
شاه ماهی سرخ موضوع مطرح شده برای فرار از طرح موضوع موردبحث
that is not the proposition
U
موضوع چیز دیگر است موضوع این نیست
hereto
U
باین
hereat
U
باین
hereunto
U
باین
so soon
U
باین زودی
In this order. In this way.
U
باین ترتیب
hereat
U
باین دلیل
so large
U
باین بزرگی
to this effect
U
باین معنی
hereaway
U
باین طرف
hereof
U
متعلق باین
many happy returns of the day
U
صد سال باین سالهابرسید
so
U
خیلی باین زیادی
gibes
U
ناگهان باین سو و ان سو حرکت کردن
jibe
U
ناگهان باین سو و ان سو حرکت کردن
I have finally come to the conclusion that…
U
با لاخره باین نتیجه رسیدم که ...
jibes
U
ناگهان باین سو و ان سو حرکت کردن
jibing
U
ناگهان باین سو و ان سو حرکت کردن
jibed
U
ناگهان باین سو و ان سو حرکت کردن
infallibilism
U
اعتقاد باین اصل که پاپ خطانمیکند
guillemot
U
نشان نقل قول باین شکل " " گیومه
bar mitzvah
U
جشنی که برای رسیدن پسر باین سن بر پامیشود
We shall look into the matter in due ( good ) time .
U
درموقع مناسب باین مطلب رسیدگه خواهد شد
bar mitzvahs
U
جشنی که برای رسیدن پسر باین سن بر پامیشود
reverses
U
روش طراحی محصول که موضوع که موضوع خاتمه یافته طوری طراحی میشودکه نحوه ساخت آن را نشان دهد
reversed
U
روش طراحی محصول که موضوع که موضوع خاتمه یافته طوری طراحی میشودکه نحوه ساخت آن را نشان دهد
reversing
U
روش طراحی محصول که موضوع که موضوع خاتمه یافته طوری طراحی میشودکه نحوه ساخت آن را نشان دهد
reverse
U
روش طراحی محصول که موضوع که موضوع خاتمه یافته طوری طراحی میشودکه نحوه ساخت آن را نشان دهد
animalism
U
نفس پرستی اعتقاد باین که انسان جانوری بیش نیست
circular
U
فایل دادهای که شروع و خاتمه قابل دیدن ندارد. هر موضوع به محل موضوع بعد اشاره میکند و آخرین به اولین اشاره میکند
circulars
U
فایل دادهای که شروع و خاتمه قابل دیدن ندارد. هر موضوع به محل موضوع بعد اشاره میکند و آخرین به اولین اشاره میکند
subjects
U
موضوع
themes
U
موضوع ها
subjects
U
موضوع ها
motif
U
موضوع
topic
U
موضوع
motifs
U
موضوع
themes
U
موضوع
subject
[topic]
U
موضوع
subjecting
U
موضوع
issues
U
موضوع
questions
U
موضوع
questioned
U
موضوع
question
U
موضوع
subject
U
موضوع
theme
U
موضوع
text
U
موضوع
texts
U
موضوع
issue
U
موضوع
point
U
موضوع
subjected
U
موضوع
head
U
موضوع
issued
U
موضوع
afair
U
موضوع
object
U
موضوع
indirect objects
U
موضوع
propositions
U
موضوع
objected
U
موضوع
criteria
U
موضوع
objects
U
موضوع
objecting
U
موضوع
propositioning
U
موضوع
mattered
U
موضوع
topics
U
موضوع ها
topic
U
موضوع
direct objects
U
موضوع
topics
U
موضوع
plotless
U
بی موضوع
matter
U
موضوع
propositioned
U
موضوع
proposition
U
موضوع
matters
U
موضوع
mattering
U
موضوع
recitations
U
تعریف موضوع
in contestation
U
موضوع بحث
recitation
U
تعریف موضوع
universe of discourse
U
موضوع بحث
sides of the question
U
اطراف موضوع
problems
U
معما موضوع
problem
U
معما موضوع
subject of debate
U
موضوع دعوی
subject and predicate
U
موضوع و محمول
subjecting
U
شیی موضوع
out of question
U
خارج از موضوع
subjecting
U
رعایا موضوع
subjects
U
شیی موضوع
side show
U
موضوع فرعی
subjects
U
رعایا موضوع
objective complement
U
مکمل موضوع
off the track
U
از موضوع پرت
side issues
U
موضوع فرعی
side issue
U
موضوع فرعی
privity
U
موضوع محرمانه
res ipsa loquitur
U
موضوع گویاست
subjected
U
رعایا موضوع
affaire d'honneur
U
موضوع شرافتی
beside the question
U
خارج از موضوع
subduce
U
موضوع کردن
in question
U
موضوع بحث
it is a question of money
U
موضوع بسته به
lemma
U
مقدمه موضوع
subject
U
شیی موضوع
at issue
U
موضوع بحث
matter on hand
U
موضوع بحث
monomaniac
U
دیوانه یک موضوع
not to point
U
بیرون از موضوع
subject
U
رعایا موضوع
subjected
U
شیی موضوع
not to the point
U
خارج از موضوع
sign position
U
موضوع علامت
case
U
موضوع حالت
cases
U
موضوع حالت
postulate
U
اصل موضوع
grievance
U
موضوع شکایت
What gives?
U
موضوع چه است؟
What is happening?
U
موضوع چه است؟
What's on?
U
موضوع چه است؟
What's up?
U
موضوع چه است؟
What's wrong?
U
موضوع چه است؟
What's going on?
U
موضوع چه است؟
What is the matter?
U
موضوع چه است؟
What's cooking?
U
موضوع چه است؟
fair game
<idiom>
U
موضوع تهاجم
issue
U
موضوع شماره
neither here nor there
<idiom>
U
بیربط به موضوع
a horse of another colour
[different colour]
U
موضوع علیحده
decade
U
ده موضوع یا رویداد
decades
U
ده موضوع یا رویداد
business
U
موضوع تجارت
businesses
U
موضوع تجارت
postulating
U
اصل موضوع
postulates
U
اصل موضوع
postulated
U
اصل موضوع
issue
U
موضوع دعوی
subject matter
U
موضوع اصلی
subject matter
U
مطلب موضوع
irrelevant
U
خارج از موضوع
What's behind all this?
U
موضوع چه است؟
objects
U
موضوع منظره
objecting
U
موضوع منظره
objected
U
موضوع منظره
object
U
موضوع منظره
indirect objects
U
موضوع منظره
issues
U
موضوع شماره
direct objects
U
موضوع منظره
What is it all about ?
U
موضوع چیست ؟
issues
U
موضوع دعوی
What's the matter?
U
موضوع چیه؟
issued
U
موضوع دعوی
issued
U
موضوع شماره
It dawned on me.
U
بعدش من
[آن موضوع را]
فهمیدم.
at stake
U
نامعلوم موضوع بحث
It deals with ...
U
موضوع در باره ... است.
i a with you on that matter
U
من در ان موضوع با شماموافق هستم
remind me ofit
U
ان موضوع را بخاطرمن بیاورید
reagent
U
موضوع ازمایش روانی
contested area
U
منطقه موضوع اختلاف
deviate from the main subject
U
از موضوع خارج شدن
embroglio
U
گیر موضوع غامض
matter in hand
U
موضوع مورد بحث
permit goods coveredby
U
کالای موضوع پروانه
obiter dictum
U
خارج از موضوع دعوی
it is a question of money
U
موضوع پول است
monographs
U
رساله درباره یک موضوع
donnee
U
موضوع داستان یا درام
question in dispute
U
موضوع متنازع فیه
object of worship
U
موضوع پرستش یاستایش
vexata questio
U
موضوع متنازع فیه
causes
U
موضوع منازع فیه
causing
U
موضوع منازع فیه
bets
U
موضوع شرط بندی
content
U
موضوع یک برنامه یا متن
contenting
U
موضوع یک برنامه یا متن
that is a matter of habit
U
موضوع عادت است
dawn on
<idiom>
U
روشن شدن (موضوع)
stick to the point
U
از موضوع خارج نشوید
plotted
U
موضوع اصلی توط ئه
cause
U
موضوع منازع فیه
that is not the question
U
موضوع این نیست
the matter in hand
U
موضوع مورد بحث
topicality
U
موضوع موردبحث روز
there
U
دراین موضوع انجا
The contrary was proved.
U
عکس موضوع ثابت شد
thematic apperception test
U
ازمون اندریافت موضوع
the tax in question
U
مالیات موضوع بحث
bet
U
موضوع شرط بندی
The topic of our discussion . The subject of our talk (argument).
U
موضوع بحث وصحبت ما
the matter is perplexed
U
موضوع درهم است
That is beside the point. It is irrelevant ( inconsequential , immaterial ) .
U
ربطی به موضوع ندارد
plots
U
موضوع اصلی توط ئه
plot
U
موضوع اصلی توط ئه
subject
U
مبحث موضوع مطالعه
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com