English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 67 (1 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
he is something of a musician U تا اندازهای میتوان اوراموسیقی دان شمرد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
incomputably U بطوریکه نتوان شمرد
his money is more than can U ازانست که بتوان شمرد
he seized upon the chance U فرصت راغنیمت شمرد
One must take time by the forelock . U وقت را باید غنیمت شمرد
no enemy is insignificant U دشمن نتوان حقیر و بیچاره شمرد
he ia as leanas a rake U ازلاغری دنده هایش رامیتوان شمرد
somewise U تا اندازهای
somedeal U تا اندازهای
in a sense U تا اندازهای
part way U تا اندازهای
in a way U تا اندازهای
in amanner U تا اندازهای
in somewise U تا اندازهای
insomuch U به اندازهای که
countering U 1-وسیلهای که می شمرد 2-ثبات یا متغیری که محتوای آن با اعمالی که رخ میدهد افزایش یاکاهش مییابد
countered U 1-وسیلهای که می شمرد 2-ثبات یا متغیری که محتوای آن با اعمالی که رخ میدهد افزایش یاکاهش مییابد
counter U 1-وسیلهای که می شمرد 2-ثبات یا متغیری که محتوای آن با اعمالی که رخ میدهد افزایش یاکاهش مییابد
rawish U تا اندازهای خام
whitish U تا اندازهای سفید
flattish U تا اندازهای پهن
voluntary savings U پس اندازهای اختیاری
coldish U تا اندازهای سرد
something U تا اندازهای قدری
palish U تا اندازهای رنگ پریده
metric U اندازهای استاندارد یامعیارمتری متری
i kind of liked it U من تا اندازهای انرا دوست داشتم
one may say U میتوان گفت
as much as possible U هرچه میتوان
may U ممکن است میتوان
presumedly U بجرات میتوان گفت
it is safe to say U بخوبی میتوان گفت
sure enough U میتوان یقین کردکه
can one pass it with safety? U ایا میتوان بیخطر ازانجاگذرنمود
penny bank U بانکی که تا یک پنی هم میتوان در ان گذاشت
the best thatone can do U بهترین کاری که میتوان کرد
not give someone the time of day <idiom> U تنفر به اندازهای که از دیدن آنها چشم پوشی کنید
ell U نام اندازهای که در انگلیس نزدیک 511 سانتیمتر است
opera bouffe U اپرای خنده دار که تا اندازهای مسخره امیز باشد
penny worth U انچه برابر یک پنی میتوان خرید
it can safely be said that... U بدون ترس از اشتباه میتوان گفت که
it may be presumed that U احتمال قوی میرود که میتوان فرض که
milch cow U کسیکه باسانی میتوان پول از او در اورد
platinum metal U ترکیب نیکل و روی و مس که تا اندازهای خواص پلاتین راپیدا میکند
rocking stone U سنگ بزرگی که باندک زوری میتوان انراغلتانید
extensiontable U میزی که میتوان دوطرف انراکشیدوقسمتی درمیان ان گذاشت
demand deposit U سپرده بانکی که بدون چک میتوان برداشت کرد
short clothes U جامه کوتاه که به بچهای که تا اندازهای بزرگ شده بپوشانندچون نیم تنه
that fruit packs easily U ان میوه را باسانی میتوان توی فرف یا حلبی ریخت
reversible propeller U ملخی که میتوان گام تیغههای انرا معکوس کرد
it is safe to say U بدون ترس ازاشتباه یا اغراق گویی میتوان گفت
clevis pin U پینی که یک طرف ان رزوه شده و میتوان به ان مهره بست
short coats U جامه کوتاه که به بچهای که تا اندازهای بزرگ شده بپوشانند چون نیم تنه
dowsing rod U چوبی که برخی برانندکه بوسیله ان میتوان باب یافلزات زیرزمین پ
passing lane U فاصله بین دو یار که میتوان از انجا توپ را پاس داد
variable sweep U ایرفویلی که چنان لوله شده که میتوان زاویه سویپ ان راتغییر داد
intuitionalism U عقیده به اینکه برخی حقایق را میتوان مستقیما وبدون استدلال دریافت
hyperfocal distance U نزدیک ترین فاصلهای که ازانجا میتوان عکس برداری واضح وروشن نمود
free float U مدت زمانی که یک فعالیت را میتوان به تعویق انداخت بدون اینکه در سایرفعالیتها اثر کند
controllable twist U تیغه رتورهلیکوپتر که میتوان زاویه برخورد انرا درحال پرواز از ریشه تا نوک تغییرداد
thermoplastics U پلیمرهای ساختگی که میتوان انها را به دفعات نرم کرده وبه شکل دیگری دراورد
ground adjustable propeller ملخی که گام آنرا تنها ازخارج و روی زمین میتوان تغییر داد و نه در حال پرواز
sample size U بیتی استفاده میشود. بدست آوردن اندازهای از سیگنال که برای تامین اطلاعات درباره سیگنال به کار می رود
wheatstone bridge U مداری متشکل از مقاومتهای معلوم و مجهول که توسط ان میتوان مقاومت مجهول رادقیقا اندازه گیری کرد
we must see what can be done U به ببینم چه میتوان کرد بایددید چه میشود کرد
mathematical school U مکتبی که مسائل اقتصادی را از دیدگاه ریاضی مورد تجزیه و تحلیل قرار میدهد از جمله اقتصاددانان این مکتب میتوان از استانلی جونز و لئون والراس نام برد
quantity theory of money U حاصلضرب حجم در سرعت گردش پول برابر است باحاصلضرب سطح عمومی قیمت و تولید واقعی نظریه مقداری پول که درحقیقت عقیده اقتصاددانان کلاسیک را درباره پول نشان میدهد را میتوان بصورت زیرنوشت : یعنی PQ = V
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com