English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
action deferred U تامل در عملیات
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
farmgate type operations U رهبری اموزش و عملیات نیروی هوایی یک کشور تامرحله عملیات جنگی
buffered computer U کامپیوتری که عملیات ورودی و خروجی و عملیات پردازشی را بطور همزمان ارائه میدهد
counter air operations U عملیات ضد هواپیمایی عملیات ضد برتری هوایی دشمن
anticrop operations U عملیات کاربرد افات کشاورزی در عملیات نظامی
counter air U عملیات ضدهواپیمایی عملیات ضد فعالیت هوایی دشمن
ill a U بی تامل
offhand U بی تامل
hesitation U تامل
contemplation U تامل
indecision U تامل
straight away U بی تامل
deliberately U با تامل
advisement U تامل
like a shot U بی تامل
reflection U تامل
deliberation U اندیشه تامل
consideration U توجه تامل
hesitatingly U از روی تامل
unhesitatingly U بی درنگ بی تامل
hesitating U تامل کردن
haltingly U تامل کنان
hesitant U تامل کننده
hesitates U تامل کردن
wait a second U تامل کنید
considerations U توجه تامل
hesitate U تامل کردن
devisable U شایسته تامل
hesitated U تامل کردن
deliberations U اندیشه تامل
to make observations [about] [on] U تامل کردن [در مورد] [به]
deliberative U مبنی بر تامل و مشاوره
he hestate to say it U درگفتن ان تامل میکند
to reflect [on] U تامل کردن [درباره]
hurried U هول هولکی بی تامل
headily U بتندی بدون تامل
critical U وخیم انتقادی قابل تامل
well a U خردمندانه مقرون به تامل خردمند
action deferred U تامل در به کار بردن جنگ افزار
statements U 2-دستور برنامه که CPU را هدایت میکند تا عملیات کنترلی انجام دهد یا عملیات CPU را کنترل کند
statement U 2-دستور برنامه که CPU را هدایت میکند تا عملیات کنترلی انجام دهد یا عملیات CPU را کنترل کند
propagates U خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
propagating U خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
propagated U خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
propagate U خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
land control operation U عملیات کنترل زمین عملیات
code panel U رمز ارتباطات در عملیات هوایی و زمینی کلید رمزارتباطات در عملیات هوایی وزمینی
housekeeping U عملیات کامپیوتری که مستقیما" کمکی برای بدست اوردن نتایج مطلوب نمیکنداما قسمت ضروری یک برنامه مانند راه اندازی مقدمه چینی و عملیات پاکسازی است خانه داری
air-sea rescue U عملیات نجات هوا دریایی عملیات نجات هوایی ودریایی
air sea rescue U عملیات نجات هوا دریایی عملیات نجات هوایی ودریایی
component U اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
components U اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
m U مگا عملیات اعشاری در ثانیه . معیار اندازه گیری توان و سرعت معادل یک میلیون عملیات اعشاری در ثانیه
army operations center U مرکز عملیات نیروی زمینی مرکز عملیات ارتش
time resolution U جزییات زمان اجرای عملیات نشان دادن جزییات اجرای زمانی عملیات
beachmaster's unit U یکان عملیات بارانداز یکان عملیات اسکله
airhead operations U عملیات مخصوص گرفتن سرپل هوایی عملیات تهیه سرپل هوایی
operation U 1-عملیات روی دو عملوند. 2-عملیات روی عملوند به صورت دودویی
combined operations U عملیات رستههای مرکب عملیات مرکب
to make a pause U درنگ کردن تامل کردن
reflect U تامل کردن منعکس کردن
reflecting U تامل کردن منعکس کردن
reflects U تامل کردن منعکس کردن
armistise U متارکه جنگ عبارت است از توقف عملیات جنگی با موافقت طرفین محاربه اتش بس ممکن است کامل یعنی شامل کلیه عملیات جنگی و در جمیع میدانهای نبرد باشد و نیز ممکن است محلی یعنی فقط مربوط به قسمت معینی از میدان جنگ وبه مدت محدود باشد
aerospace projection operations U عملیات مخصوص گسترش منطقه فضای هوایی عملیات مخصوص توسعه منطقه فضای هوایی
boggle U رم کردن تامل کردن
op U عملیات
operations U عملیات
treatments U عملیات
treatment U عملیات
operation U عملیات
delay action U عملیات تاخیری
conversational operation U عملیات محاورهای
business type operation U عملیات کامپیوتری
counter military U ضد عملیات نظامی
divert action U عملیات مخالف
counter battery U عملیات ضد اتشبار
centre of activities U مرکز عملیات
business type operation U عملیات تجارتی
dry run U عملیات جنگی
earth work U عملیات خاکی
electrochemical treatment U عملیات الکتروشیمایی
espial U عملیات جاسوسی
countermine U عملیات ضد مین
continuity of operations U تسلسل عملیات
delaying action U عملیات تاخیری
computer operation U عملیات کامپیوتر
denial operations U عملیات ممانعتی
deputy for operations U معاونت عملیات
concept of operations U تدبیر عملیات
covert operations U عملیات پنهانی
combat information center U اطاق عملیات
covert operations U عملیات مخفی
destructive operation U عملیات مخرب
concrete operations U عملیات عینی
continuity of operations U مداومت عملیات
chemical operations U عملیات شیمیایی
phase U مرحله عملیات
flow chart U شمای عملیات
flow charts U شمای عملیات
subversive U عملیات براندازی
subversives U عملیات براندازی
radius U شعاع عملیات
hostilities U عملیات خصمانه
hostility U عملیات خصمانه
arithmetic operation U عملیات حسابی
counter-espionage U عملیات ضدجاسوسی
counter espionage U عملیات ضدجاسوسی
phased U مرحله عملیات
terrain U زمین عملیات
phases U مرحله عملیات
sabotage U عملیات تخریبی
sabotages U عملیات تخریبی
sabotaging U عملیات تخریبی
earthworks U عملیات خاکی
closing U خاتمه عملیات
offensive U عملیات افندی
offensives U عملیات افندی
air operations U عملیات هوایی
actions U عملیات جنگی
delaying U عملیات تاخیری
delay U عملیات تاخیری
phasing U مراحل عملیات
assistant chief of staff, g (operations U معاونت عملیات
offence U عملیات تعرضی
autonomous operation U عملیات مستقل
autonomous operation U عملیات ازاد
base of operations U پایگاه عملیات
base operation U عملیات پایگاهی
block operation U عملیات بلوک
delays U عملیات تاخیری
area of operation U منطقه عملیات
actions U جنگ عملیات
action U عملیات جنگی
action U جنگ عملیات
airborne battlefield U عملیات هوابرد
offenses U عملیات افندی
offenses U عملیات تعرضی
offence U عملیات افندی
sabotaged U عملیات تخریبی
airmobile operations U عملیات هوارو
amphibious operation U عملیات اب خاکی
building operations U عملیات ساختمانی
infiltration U عملیات نفوذی
immediate action U عملیات فوری
operation center U مرکز عملیات
finishing U عملیات تکمیل
operation manager U مدیر عملیات
over the beach operations U عملیات کرانهای
operation map U نقشه عملیات
operation overlay U کالک عملیات
operationally ready U حاضر به عملیات
operations personal U پرسنل عملیات
operating program U برنامه عملیات
initiative U ابتکار عملیات
initiatives U ابتکار عملیات
rehearsals U تکرار عملیات
rehearsal U تکرار عملیات
limiting operation U عملیات محدودکننده
scope U منظور از عملیات
scope U هدف عملیات
logical operations U عملیات منطقی
manual operation U عملیات دستی
nature of the operation U ماهیت عملیات
night operations U عملیات شبانه
operations research U تحقیق در عملیات
operations room U اتاق عملیات
over the beach operations U عملیات ساحلی
terminal operations U عملیات بارانداز
terminal operations U عملیات اسکلهای
theater of operations U صحنه عملیات
thermal treatment U عملیات گرمایی
war room U اتاق عملیات
Counter – espionage operations k. U عملیات ضد جاسوسی
Military operations. U عملیات نظامی
Construction works . U عملیات ساختمانی
regions U ناحیه عملیات
synchronous operation U عملیات همزمان
surface treatment U عملیات سطحی
spial U عملیات جاسوسی
parallel operation U عملیات موازی
plan of action U طرح عملیات
preliminary treatment U عملیات مقدماتی
process chart U نقشه عملیات
pseudooperation U شبه عملیات
psychological operations U عملیات روانی
rescue operation U عملیات نجات
scene of action U صحنه عملیات
serial operation U عملیات سری
region U ناحیه عملیات
campaigns U عملیات جنگی
harassing actions U عملیات ایذایی
flight operations U عملیات پرواز
campaign U عملیات جنگی
f.of operations U حوزه عملیات
heat treatment U عملیات حرارتی
formal operations U عملیات صوری
campaigned U عملیات جنگی
hot dogging U عملیات نمایشی
campaigning U عملیات جنگی
global operation U عملیات سراسری
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com