English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 207 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
high head plant U تاسیسات فشار قوی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
impluse voltage testing plant U ازمایشگاه فشار ضربهای تاسیسات ازمایش فشارضربهای
low head plant U نیروگاه ابی فشار ضعیف تاسیسات فشار ضعیف
low voltage distribution system U شبکه پخش فشار ضعیف تاسیسات پخش فشار ضعیف
low voltage installation U تاسیسات فشار ضعیف
low voltage plant U تاسیسات فشار ضعیف
low voltage system U شبکه ی فشار ضعیف تاسیسات فشارضعیف
Other Matches
noncontiguous facility U تاسیسات دور از یکان یاقسمت مربوط تاسیسات خارج از محوطه قسمتی
air landing facility U تاسیسات مخصوص پیاده شدن از راه هوا تاسیسات فرودهوایی
caretaker status U وضعیت منتظر استفاده تاسیسات ذخیره تاسیسات منتظر اشغال
cabin pressure U فشار مطلق داخل هواپیما اختلاف فشار بین کابین واتمسفر پیرامون
pressurized cabin U اطاق فشار هوای هواپیما کابین فشار
compensating relief valve U شیر رها کننده فشار با شیرترمواستاتیک برای کاهش فشار تنظیم شده هنگامیکه روغن داغ است
pitot static system U سیستم نشان دهندهای که باترکیبی از فشار محلی تغذیه میشود اختلاف این دو فشار باسرعت نسبی فاهری متناسب است
pore pressure U فشارمنفذی فشار اب منفذی فشار خنثی
cabin pressurization safety valve U شیری مرکب از شیر خلاص فشار و خلاء و شیر تخلیه برای جلوگیری از افزایش بیش از حد فشار داخل کابین
compressor pressure ratio U نسبت فشار سیال بعد ازکمپرسوز یا در خروجی ان به فشار سیال قبل از ورودیا در ورودی ان
isopiestic U دارای فشار یکسان خط هم فشار
services U تاسیسات
facilities U تاسیسات
installation U تاسیسات
installations U تاسیسات
plant U تاسیسات
facility U تاسیسات
maintenance U تاسیسات
plants U تاسیسات
physical security U حفافت تاسیسات
physical security U تامین تاسیسات
confinement facility U تاسیسات زندان
active installation U تاسیسات فعال
radar installation U تاسیسات رادار
shore stablishment U تاسیسات ساحلی
border installations U تاسیسات مرزی
sintering plant U تاسیسات زینتر
air inst alations U تاسیسات هوایی
air facility U تاسیسات هوایی
port installations U تاسیسات بندری
hospital benefit U تاسیسات بیمارستانی
cooling plant U تاسیسات سردکننده
fiscal station U تاسیسات سریال
sports facility U تاسیسات ورزشی
naval establishment U تاسیسات دریایی
heating installation U تاسیسات حرارتی
built in engine U موتور تاسیسات
telecommunication installation U تاسیسات ارتباطات
three phase installation U تاسیسات سه فاز
renewals U نوسازی تاسیسات
renewal U نوسازی تاسیسات
training facilities U تاسیسات اموزشی
critical facility U تاسیسات حساس
crane installation U تاسیسات بالابر
treatment facility U تاسیسات بهداری
treatment facility U تاسیسات پزشکی
lighting plant U تاسیسات روشنایی
nuclear power plant U تاسیسات انرژی هستهای
maintenance U نگهداری از تاسیسات یاساختمان
class i installation U تاسیسات اماد طبقه 1
gurantee period U دوره نگهداری تاسیسات
heat treating equipment U تاسیسات عملیات حرارتی
blast furnace plant U تاسیسات کوره بلند
ancillary facilities U تاسیسات پشتیبانی تقویتی تاسیسات تقویتی پشتیبانی
granulating plant U تاسیسات یا واحد گرانولاسیون
physical U فیزیکی مربوط به تاسیسات
power plant U تاسیسات جریان قوی
power installation U تاسیسات جریان قوی
inhouse work U کارهای داخلی تاسیسات
power plants U تاسیسات جریان قوی
public works U تاسیسات عام المنفعه
inactive installation U تاسیسات یا یکانهای بلااستفاده
class ii installation U تاسیسات اماد طبقه 2
agglomerating plant U واحد یا تاسیسات زینتر
power generating plant U تاسیسات تولید نیرو
air conditioning plant U تاسیسات تهویه مطبوع
continous casting plant U تاسیسات ریخته گری دائمی
cryptofacility U تاسیسات مربوط به مخابرات رمز
dressing plant U تاسیسات تهیه سنگ معدن
high frequency heating equipment U تاسیسات حرارتی فرکانس بالا
continous tinning line U تاسیسات قلع کاری دائمی
roll up U جمع اوری کردن تاسیسات
open hearth plant U تاسیسات کوره زیمنس مارتین
air facility U تاسیسات مخصوص هدایت عملیات هوایی
air inst alations U تاسیسات مخصوص هدایت عملیات هوایی
inactive beds U میزان تاسیسات بلااستفاده پزشکی یا بیمارستانی
sewerage requipment U تاسیسات شبکه جمع اوری فاضلاب
capital budget U بودجه اصلاحات و ایجاد تاسیسات جدید
utility U تاسیسات ووسایل رفاهی کارهای عمومی یا خدماتی
wharfage U استفاده ازاسکله وبارانداز و تاسیسات وابسته به اسکله یالنگرگاه
piezoelectric U ویژگی برخی کریستالها که به هنگام اعمال ولتاژ به انهاتحت فشار قرار می گیرند یابه هنگام قرار گرفتن درمعرض فشار مکانیکی یک ولتاژ تولید می کنند
target array U نمودار گرافیک نیروها و تاسیسات و وضعیت دشمن در منطقه هدف
energy absorber U مکانیسم ضربه گیری مکانیسم دفع فشار حرکت دستگاه دفع فشار
high voltage transformer U ترانسفورماتور فشار قوی مبدل فشار قوی
impluse level U سطح فشار ضربهای استحکام فشار ضربهای
checks U دستگاهی که روی تاسیسات ابی جهت تنظیم سطح اب ساخته میشود
check U دستگاهی که روی تاسیسات ابی جهت تنظیم سطح اب ساخته میشود
checked U دستگاهی که روی تاسیسات ابی جهت تنظیم سطح اب ساخته میشود
mysticism U در عرصه سیاست به استفاده ازروشهای پیچیده و اسرارامیزدر تاسیسات سیاسی اطلاق میشود
pitot pressure U فشار وارد به انتن فشارسنج هواپیما یا ناو فشار انتن فشارسنج
clear one's ears U متعادل کردن فشار نسبت به پرده گوشها هنگام شیرجه فشار متعادل در طرفین هنگام شیرجه در اب
aprons U لایه حفافتی از سنگ یا مواددیگر که در کنار تاسیسات ابی جهت جلوگیری از فرسایش ساخته میشود
apron U لایه حفافتی از سنگ یا مواددیگر که در کنار تاسیسات ابی جهت جلوگیری از فرسایش ساخته میشود
hypobaric U مربوط به ارزیابی اثار کم شدن فشار جو مربوط به کم شدن فشار جو
beach marker U علامت یا وسیله مشخص کننده ساحل یا تاسیسات ساحلی شاخص خط ساحل
roll up U پیاده کردن و یا جمع کردن تاسیسات یا وسایل در حال کار
two way telephone equipment U تجهیزات مکالمه متقابل تاسیسات مکالمه تلفنی
civil works U امور ساختمانی و تاسیسات امور شهرسازی و تاسیساتی
infrastructures U تاسیسات ثابت پادگانی ساختمانهای پادگانی
physical inspection U بازدید سطحی از بدنه جنگ افزار یا وسیله بازدید بدنی بازدید تاسیسات
stock watering U سهام تاسیسات گرانقیمتی رابا قیمت اختیاری در بورس فروختن که مالا" به تقلیل قیمت سایر سهام منتهی شود
critical facility U تاسیسات حیاتی قسمت حیاتی
bureaucracies U تاسیسات اداری حکومت اداری
bureaucrasy U حکومت اداری تاسیسات اداری
naval activity U تاسیسات دریایی قسمت دریایی
three phase system U شبکه سه فاز تاسیسات سه فاز
bureaucracy U تاسیسات اداری حکومت اداری
key facility U بخش مهم تاسیسات مهم اداره مهم
pressuring U فشار
hydraulic pressure U فشار اب
isobare U هم فشار
pressing U فشار
isopiestic U هم فشار
water pressure U فشار اب
ice push U فشار یخ
line of thrust U خط فشار
pressure curve U خم فشار
barometric pressure U فشار جو
bunt U فشار با سر
pressure sense U حس فشار
sense of pressure U حس فشار
atmospheric pressure U فشار جو
back iron U بن فشار
pressor U فشار زا
distraint U فشار
low pressure U فشار کم
thrust U فشار
total pressure U فشار کل
thrusting U فشار
thrusts U فشار
fantod U فشار
weight U فشار
back pressure U پی فشار
pushed U فشار
isobar U تک فشار
isobar U هم فشار
push U فشار
impact U فشار
pressure vessel U فشار
isobars U هم فشار
pressure U فشار
zipped U فشار
presses U فشار
zip U فشار
isobars U تک فشار
exertions U فشار
impacts U فشار
tension U فشار
pushes U فشار
tensions U فشار
atmospheres U فشار جو
atmosphere U فشار جو
compression U فشار
exertion U فشار
brunt U فشار
growing pains U فشار
strain U فشار
strains U فشار
pressured U فشار
press U فشار
stress U فشار
stressing U فشار
stresses U فشار
stroke U فشار با پا
pressures U فشار
strokes U فشار با پا
stroking U فشار با پا
constraint U فشار
violence U فشار
zips U فشار
zipping U فشار
stroked U فشار با پا
utopiannism U اعتقاد به مدینه فاضله روش فکری افلاطون فرانسیس بیکن سر توماس مور و ..... که در اثار خودجامعهای با تاسیسات مطلوب و افراد بی عیب و درحد کمال مطلوب ایجاد و ان را به عنوان الگویی برای جوامع جهان معرفی کرده اند
molding pressure U فشار قالب
direct pressure U فشار مستقیم
deflationary pressure U فشار انقباضی
overpressure U فشار بیش از حد
pressure above the atmosphere U فشار بالای جو
drag mark U محل فشار
discharge pressure U فشار تخلیه
diffraction loading U منتجه فشار
deflationary pressure U فشار ضدتورمی
stresses U فشار روانی
molding pressure U فشار پرس
diastolic pressure U فشار دیاستولی
compressor U ماشین فشار
pressure adjustment U تنظیم فشار
high pressure U فشار زیاد
osmotic pressure U فشار اسمزی
drag loading U فشار کششی
contact pressure U فشار تماسی
rams U راندن با فشار
central head U فشار مرکزی
centre of pressure U مرکز فشار
pore pressure U فشار درونی
compressive stress U فشار تراکمی
ciderpress U سیب فشار
piezometry U فشار سنجی
piston pressure U فشار پیستون
ciderpress U میوه فشار
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com