Perdic | تاریخ قرون وسطی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (11 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	medizeval history U	تاریخ قرون وسطی

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	medieval U	قرون وسطی قرون وسطایی
	mediaeval U	قرون وسطی قرون وسطایی
	medival ages U	قرون وسطی
	mediaeval ages U	قرون وسطی
	Middle Ages U	قرون وسطی
	the dark ages U	قرون وسطی
	galley U	کشتی پارویی یا بادبانی قرون وسطی
	medievalist U	متخصص درتاریخ وهنروفرهنگ قرون وسطی
	pennon U	پرچم مثلثی شکل قرون وسطی
	longbow U	کمان بلند در انگلستان قرون وسطی
	dromond U	کشتی جنگی یا بازرگانی قرون وسطی
	wimple U	روسری زنان قرون وسطی چرخ
	longbows U	کمان بلند در انگلستان قرون وسطی
	schoolastic U	پیرو روش تحقیقی قرون وسطی مدرسه یی
	chien-assis U	[پنجره زیر شیروانی مینیاتوری در قرون وسطی]
	templar U	عضو فرقهای ازصلیبیون نظامی قرون وسطی
	schoolman U	پیرو روش تحقیقی قرون وسطی مدرسه یی
	balistraria U	[قابی به شکل صلیب در دیوارهای قرون وسطی]
	ballistraria U	[قابی به شکل صلیب در دیوارهای قرون وسطی]
	scholasticism U	شیوه تعلیم وفلسفه مذهبی قرون وسطی
	canterius U	[تیر اصلی خرپا در خانه های قرون وسطی]
	cantherius U	[تیر اصلی خرپا در خانه های قرون وسطی]
	tower house U	قلعه مستحکم قرون وسطی خانه بالای برج
	to be broken on the wheel U	روی چرخ گاری مردن [نوعی مجازات اعدام در قرون وسطی]
	calf's tongue U	[برجسته کاری های دکوری قرون وسطی با زبانه هایی شبیه تیرهای موازی]
	controvrsism U	روش فکری گروهی ازروشنفکران قرون وسطی که بدون اعتقاد به هدفهای انقلابی به دفاع از حقوق افراد در مقابل پادشاهان می پرداختند
	angle-leaf U	[یکی از چهارشاخه، گوشه ستون ها یا برگ های بیرون زده کنده کاری شده در ته ستون های معماری قرون وسطی]
	backdates U	تاریخ قبل از تاریخ واقعی را ذکر کردن
	backdating U	تاریخ قبل از تاریخ واقعی را ذکر کردن
	backdated U	تاریخ قبل از تاریخ واقعی را ذکر کردن
	backdate U	تاریخ قبل از تاریخ واقعی را ذکر کردن
	antedates U	پیش از تاریخ حقیقی تاریخ گذاشتن
	antedated cheque U	چک به تاریخ مقدم بر تاریخ واقعی صدور
	antedated U	پیش از تاریخ حقیقی تاریخ گذاشتن
	antedate U	پیش از تاریخ حقیقی تاریخ گذاشتن
	martyrology U	تاریخ شهدا تاریخ شهدای مسیحی
	prehistory U	ماقبل تاریخ تاریخ قبلی
	dates U	تاریخ گذاردن تاریخ گذاشتن
	hagiology U	تاریخ مقدس تاریخ انبیاء
	date U	تاریخ گذاردن تاریخ گذاشتن
	protohistory U	تاریخ ماقبل تاریخ
	medial U	وسطی
	mediating U	وسطی
	mediates U	وسطی
	middle finger U	وسطی
	median U	وسطی
	meanest U	وسطی
	meaner U	وسطی
	mean U	وسطی
	mediated U	وسطی
	mediate U	وسطی
	centric U	وسطی
	d. ages U	قرون دور
	after ages U	قرون آتیه
	mid- U	میانی وسطی
	middle succession U	توالی وسطی
	mid U	میانی وسطی
	meddles U	میانی وسطی
	middles U	میانی وسطی
	middle U	میانی وسطی
	meddle U	میانی وسطی
	medius U	انگشت وسطی
	meddled U	میانی وسطی
	medievalism U	عقاید قرون وسطایی
	middle lintel in window U	الت وسطی پنجره
	middle name U	نام وسطی-اسموسطین
	galligaskins U	نوعی جوراب یا پاپوش قرون 61 و 71
	medievalism U	دارای وضعیت قرون وسطایی
	mediaevalism U	رسم ها وعقیدههای قرون میانه
	mesoderm U	لایه وسطی جرثومه میانپوست
	rigadoon U	رقص نشاط انگیزدو نفری قرون 71 و 81
	rigaudon U	رقص نشاط انگیزدو نفری قرون 71 و 81
	galleass U	کشتی بادبانی و پارویی بزرگ قرون 71 و 81
	minuet U	رقص گام اهسته قرون 71 و81 میلادی
	backsteingotit U	[آجری با ساختار ساده در معماری قرون وسطایی]
	goliard U	دانجشوی اواره قرون 21 و31 که اشعار هجایی میخوانده
	troubadour U	شاعر بزمی ونوازنده دوره گرد قرون 11 الی 31فرانسه
	troubadours U	شاعر بزمی ونوازنده دوره گرد قرون 11 الی 31فرانسه
	justiciar U	قاضی عالیرتبهء دادگاههای عالی قرون وسطایی انگلیس دادرس عالیرتبه
	tilt U	شیب داشتن مسابقه نیزه سواری شمشیربازی سواره درقرون وسطی
	tilted U	شیب داشتن مسابقه نیزه سواری شمشیربازی سواره درقرون وسطی
	tilts U	شیب داشتن مسابقه نیزه سواری شمشیربازی سواره درقرون وسطی
	ruff U	یقه گرد و حلقوی چین دار مردان و زنان قرون 61و 71 میلادی
	ruffs U	یقه گرد و حلقوی چین دار مردان و زنان قرون 61و 71 میلادی
	ruffe U	یقه گرد و حلقوی چین دار مردان و زنان قرون 61و 71 میلادی
	chess board rug U	قالی با طرح خانه شطرنجی که بیشتر در قرون ۱۶ و ۱۷ میلادی مرسوم بوده و از نقوش ماهی و گل در ذوزنقه ها استفاده شده است
	cross-wing U	[بال های پیوسته در تالار خانه های قرون وسطایی]
	with effect from U	از تاریخ ...
	histories U	تاریخ
	history U	تاریخ
	date U	تاریخ
	coetaneous U	هم تاریخ
	coeval U	هم تاریخ
	dates U	تاریخ
	dateless U	بی تاریخ
	appointed day U	تاریخ
	appointment U	تاریخ
	era U	تاریخ
	date [appointment] U	تاریخ
	eras U	تاریخ
	appointed days U	تاریخ ها
	appointments U	تاریخ ها
	dates [appointments] U	تاریخ ها
	no date U	بی تاریخ
	as from U	از تاریخ ,
	undated U	بی تاریخ
	as of U	از تاریخ
	dragon sumak U	طرح سومک اژدهایی [این طرح در قرون نوزدهم و بیستم میلادی در قفقاز بافته شده و زمینه اصلی آن جلوه ای از اژدها را نشان می دهد.]
	dated U	تاریخ دار
	modern history U	تاریخ معاصر
	historicity U	تاریخ گرایی
	Ancient history U	تاریخ باستان
	postdate U	تاریخ ماقبل
	postdated U	تاریخ ماقبل
	date of birth U	تاریخ تولد
	maturity date U	تاریخ سررسید
	expiry date U	تاریخ انقضاء
	expiration date U	تاریخ انقضا
	in chronological order U	به ترتیب تاریخ
	natural historian U	تاریخ نویس
	dates U	نخل تاریخ
	the date was not specified U	تاریخ ان معلوم
	termination date U	تاریخ پایان
	date U	نخل تاریخ
	chronological U	به ترتیب تاریخ
	maintenance history U	تاریخ تعمیرات
	system date U	تاریخ سیستم
	literary history U	تاریخ ادبیات
	prehistory U	ماقبل تاریخ
	julain date U	تاریخ ژولین
	stale cheque U	چک تاریخ گذشته
	value date U	تاریخ ارزش
	intellectual history U	تاریخ اندیشه ها
	effective date U	تاریخ اجرا
	economic history U	تاریخ اقتصادی
	epoch U	مبدا تاریخ
	backdating date U	پیش تاریخ
	basic date U	تاریخ ترفیع
	chronogram U	ماده تاریخ
	closing date U	تاریخ انقضاء
	completion date U	تاریخ تکمیل
	creation date U	تاریخ افرینش
	creation date U	تاریخ ایجاد
	current date U	تاریخ جاری
	historian U	تاریخ نویس
	acceptance date U	تاریخ قبولی
	epochs U	مبدا تاریخ
	out of date U	از تاریخ گذشته
	historians U	تاریخ گزار
	historians U	تاریخ نویس
	historian U	تاریخ گزار
	prehistory U	پیش تاریخ
	shelf life U	تاریخ مصرف
	datable U	تاریخ گذاردنی
	dateline U	تاریخ گذاری
	delivery date U	تاریخ تحویل
	natural history U	تاریخ طبیعی
	postdating U	تاریخ ماقبل
	postdates U	تاریخ ماقبل
	due date U	تاریخ سررسید
	due date U	تاریخ تادیه
	date of shipment U	تاریخ حمل
	dateable U	تاریخ گذاردنی
	date of acquisition U	تاریخ خریداری
	date of maturity U	تاریخ انقضاء
	date of issuance U	تاریخ صدور
	date of maturity U	تاریخ سررسید
	date in issuing U	تاریخ صدور
	the christian era U	مبدا تاریخ میلادی
	date of change of acountability U	تاریخ تسویه حساب
	early German history U	تاریخ ابتدایی آلمان
	Death keeps no calendar. <proverb> U	مرگ تاریخ ندارد.
	the Classical World [the Ancient World] U	جهان باستانی [تاریخ]
	Antiquity U	جهان باستانی [تاریخ]
	to go down in history U	در تاریخ ثبت شدن
	An Out line of European history . U	کلیات تاریخ اروپ؟
	value date U	تاریخ اجرا والور
	up to now U	تا کنون تا این تاریخ
	Date and place of departure. U	تاریخ ؟ محل حرکت
	The prehistoric creatures . U	موجودات ماقبل تاریخ
	What is todays date ? U	تاریخ امروز چیست ؟
	effective date U	تاریخ شروداجرای دستورالعمل
	datable U	قابل تعیین تاریخ
	dateable U	قابل تعیین تاریخ
	even U	دارای همان تاریخ
	date time group U	گروه تاریخ و زمان
	eras U	اغاز تاریخ عصر
	dateline U	محل تاریخ گذاری
	era U	اغاز تاریخ عصر
	expiry date of the credit U	تاریخ انقضای اعتبار
	historical determinism U	اعتقاد به جبر تاریخ
	historians U	تاریخ دان مورخ
	hagiologist U	نویسنده تاریخ اولیاوپیغمبران
	historian U	تاریخ دان مورخ
	historically U	بشکل تاریخ دراوردن
	from the date on wards U	از این تاریخ به بعد
	economic interpretation of history U	تفسیر اقتصادی تاریخ
	letter of even date U	نامه همین تاریخ
	morphology U	تاریخ تحولات لغوی
	misdate U	تاریخ غلط گذاشتن