Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
chronology
U
تاریخ شماری جدول یا شرح وقایع یاتاریخهای وابسته بانها
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
multiplication tables
U
جدول بس شماری
multiplication table
U
جدول بس شماری
chronicles
U
شرح وقایع بترتیب تاریخ تاریخچه
chronicle
U
شرح وقایع بترتیب تاریخ تاریخچه
chronicled
U
شرح وقایع بترتیب تاریخ تاریخچه
chronicling
U
شرح وقایع بترتیب تاریخ تاریخچه
chronology
U
شرح وقایع بترتیب زمانی علم ترتیب تاریخ
fatidic
U
وابسته به پیش گویی حوادث و وقایع
underestimation
U
سبک شماری سهل گیری ناچیز شماری
naturalistic
U
وابسته به تاریخ علوم طبیعی
them
U
بانها
prehistorical
U
پیش تاریخی وابسته به قبل از تاریخ ماقبل تاریخی
ambrosia
U
خوراک خدایان که زندگی جاوید بانها میداده مائدهء بهشتی
backdate
U
تاریخ قبل از تاریخ واقعی را ذکر کردن
backdating
U
تاریخ قبل از تاریخ واقعی را ذکر کردن
backdates
U
تاریخ قبل از تاریخ واقعی را ذکر کردن
backdated
U
تاریخ قبل از تاریخ واقعی را ذکر کردن
manning table
U
جدول تعیین مشاغل جدول وفایف پرسنل
grader
U
ماشینی که برای درجه بندی کردن مواد و محصول بکارمیرودو بانها شیب منظم میدهد
antedates
U
پیش از تاریخ حقیقی تاریخ گذاشتن
antedated cheque
U
چک به تاریخ مقدم بر تاریخ واقعی صدور
antedate
U
پیش از تاریخ حقیقی تاریخ گذاشتن
martyrology
U
تاریخ شهدا تاریخ شهدای مسیحی
antedated
U
پیش از تاریخ حقیقی تاریخ گذاشتن
hagiology
U
تاریخ مقدس تاریخ انبیاء
date
U
تاریخ گذاردن تاریخ گذاشتن
prehistory
U
ماقبل تاریخ تاریخ قبلی
dates
U
تاریخ گذاردن تاریخ گذاشتن
symbol table
U
جدول نمادها جدول نمادی
dive schedule
U
جدول حداکثر زمان و عمق استخر برای شیرجه جدول نشاندهنده عمق و زمان ماندن زیر اب غواص
tonnage
U
تن شماری
multiplication
U
بس شماری
enumerative
U
شماری
goal average
U
گل شماری
correction index
U
جدول تصحیح خطای توپ جدول تصحیح یا تصحیحات
spelling table
U
جدول کلمات تهجی رمزی جدول تهجی رمز
protohistory
U
تاریخ ماقبل تاریخ
slighter
U
ناچیز شماری
slightest
U
ناچیز شماری
slighting
U
ناچیز شماری
slights
U
ناچیز شماری
slight
U
ناچیز شماری
trivialization
U
ناچیز شماری
isomer couting
U
همپار شماری
slighted
U
ناچیز شماری
foliation
U
برگ شماری
chronometry
U
گاه شماری
poll
U
رای شماری
self contempt
U
خوددون شماری
enumeratoin
U
یکایک شماری
word count
U
واژه شماری
polled
U
رای شماری
polls
U
رای شماری
linage
U
سطر شماری
self consequence
U
خود فزون شماری
self depreciation
U
کوچک شماری خود
self effacement
U
ناچیز شماری خود
To be counting the days .
U
روز شماری کردن
block counting test
U
ازمون مهره شماری
disparagement
U
خوار شماری کاهش
lineages
U
سطر شماری سویه
lineage
U
سطر شماری سویه
self incrimination
U
مقصر شماری خود
self imprtance
U
خود رابزرگ شماری
royalty tonnage
U
ی که حق الامتیازبدان تعلق میگیردبتن شماری
to pace off
U
با گام شماری جدا کردن
minimization
U
کوچک شماری کمینه سازی
self glorification
U
بزرگ شماری خود لاف
Persian
[Iranian ]
calendar
U
گاه شماری ایرانی
[تقویم فارسی]
sound off
قدم شماری درهنگام رژه رفتن
minute
U
یادداشت وقایع
minute
U
گزارش وقایع
minute book
U
دفتر وقایع
chronology
U
وقایع نگاری
log
U
ثبت وقایع
happenstance
U
وقایع اتفاقی
historify
U
وقایع نگار
annalist
U
وقایع نگار
chronicler
U
وقایع نویس
record of events
U
ثبت وقایع
logs
U
ثبت وقایع
flight log
U
دفتر وقایع پرواز
deck log
U
دفتر وقایع دریانوردی
deck log
U
دفتر وقایع ناو
log
U
ثبت کردن وقایع
the occurrences of the day
U
رویداهای یا وقایع روز
sportswriter
U
وقایع نگار ورزشی
annals
U
وقایع سالیانه سالنامه
logs
U
ثبت کردن وقایع
record of events
U
دفتر ثبت وقایع
pro-active
U
گرایش به ایجاد وقایع
rough log
U
دفترچه وقایع ناو
phallic
U
وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
vertical events numbering
U
شماره گذاری عمودی وقایع
Trifling ( small) happenings of life .
U
اتفاقات ( وقایع )کوچک زندگی
refit book
U
دفتر یادداشت وقایع دریایی
daybook
U
دفتر ثبت وقایع روزانه
flight log
U
دفتر ثبت وقایع پرواز
station log
U
دفتر وقایع ایستگاه مخابراتی
parish register
U
دفتر ثبت وقایع سه گانه
muster book
U
دفتر ثبت وقایع روزانه
horizontal event numbering
U
شماره گذاری افقی وقایع
station log
U
دفتر ثبت وقایع پست مخابراتی
trends
U
مسیر انجام کار سیر وقایع
trend
U
مسیر انجام کار سیر وقایع
diary
U
دفترروزانه یکان دفتر وقایع روزانه
trains
U
سلسله وقایع توالی حیله جنگی
trained
U
سلسله وقایع توالی حیله جنگی
log engineering
U
دفتر ثبت وقایع موتور ناو
diaries
U
دفترروزانه یکان دفتر وقایع روزانه
train
U
سلسله وقایع توالی حیله جنگی
anachronism
U
اشتباه در ترتیب حقیقی وقایع و فهور اشخاص
slates
U
ذغال سنگ سخت وسنگی شرح وقایع
anachronisms
U
اشتباه در ترتیب حقیقی وقایع و فهور اشخاص
slate
U
ذغال سنگ سخت وسنگی شرح وقایع
slated
U
ذغال سنگ سخت وسنگی شرح وقایع
Give me a full account of the events.
U
جریان کامل وقایع را برایم تعریف کنید
penny a liner
U
کسیکه مقالات ارزان برای روزنامه می فرستد و ازروی سطر شماری پول می گیرد
geochronology
U
شرح وقایع تاریخی گذشته برمبنای اطلاعات زمین شناسی
supervening impossibility of performance
U
غیر ممکن شدن اجرای قراردادبه دلیل دخالت وقایع غیرمترقبه
dialectic materialism
U
دیالکتیک مادی مبتنی بر قبول جبرتاریخ به عنوان یک سائق عمده وقایع
frustration
U
غیر ممکن شدن اجرای قراردادبه دلیل دخالت وقایع غیرمترقبه
frustrations
U
غیر ممکن شدن اجرای قراردادبه دلیل دخالت وقایع غیرمترقبه
syzygial
U
وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
olympian
U
اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
bureaucratic
U
وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
dialectological
U
وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
subglacial
U
وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
choral
U
وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
telepathic
U
وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
dynamic analisis
U
تجزیه و تحلیل وقایع اقتصادی با در نظرگرفتن تغییرات گذشته و حال و احتمالا" اینده
phylar
U
وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
lexicographic
U
وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
rectal
U
وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
sothic
U
وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
vehicular
U
وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
puritanical
U
وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
forward chaining
U
روش استدلال مبتنی بر وقایع که از شرایط شناخته شده به هدف مطلوب می رسد زنجیره پیشرو
cliquey
U
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
monarchic
U
وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
erotic
U
وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
kinetic
U
وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
supervisory
U
وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
cliquy
U
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
electronic journal
U
فایل خلاصه شرح وقایع دریک ترتیب زمانی فعالیتهای پردازشی انجام شده توسط کامپیوتر
sister services
U
یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
frontal
U
وابسته به پیشانی وابسته بجلو
zygose
U
وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
lithic
U
وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
calculating
U
دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
appointed days
U
تاریخ ها
coetaneous
U
هم تاریخ
as of
U
از تاریخ
appointed day
U
تاریخ
as from
U
از تاریخ ,
date
[appointment]
U
تاریخ
appointments
U
تاریخ ها
dates
[appointments]
U
تاریخ ها
appointment
U
تاریخ
no date
U
بی تاریخ
date
U
تاریخ
era
U
تاریخ
dateless
U
بی تاریخ
with effect from
U
از تاریخ ...
eras
U
تاریخ
undated
U
بی تاریخ
dates
U
تاریخ
coeval
U
هم تاریخ
histories
U
تاریخ
history
U
تاریخ
date of maturity
U
تاریخ سررسید
date of issuance
U
تاریخ صدور
value date
U
تاریخ ارزش
date of shipment
U
تاریخ حمل
prehistory
U
پیش تاریخ
shelf life
U
تاریخ مصرف
dateline
U
تاریخ گذاری
prehistory
U
ماقبل تاریخ
date of maturity
U
تاریخ انقضاء
date of acquisition
U
تاریخ خریداری
date in issuing
U
تاریخ صدور
chronogram
U
ماده تاریخ
natural history
U
تاریخ طبیعی
date of birth
U
تاریخ تولد
the date was not specified
U
تاریخ ان معلوم
historians
U
تاریخ گزار
historians
U
تاریخ نویس
historian
U
تاریخ گزار
historian
U
تاریخ نویس
termination date
U
تاریخ پایان
acceptance date
U
تاریخ قبولی
stale cheque
U
چک تاریخ گذشته
basic date
U
تاریخ ترفیع
system date
U
تاریخ سیستم
closing date
U
تاریخ انقضاء
dateable
U
تاریخ گذاردنی
datable
U
تاریخ گذاردنی
current date
U
تاریخ جاری
postdate
U
تاریخ ماقبل
postdated
U
تاریخ ماقبل
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com