Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
Date and place of departure.
U
تاریخ ؟ محل حرکت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
sailing date
U
تاریخ شروع سفر دریایی زمان حرکت
Date of departure . Departure date.
U
تاریخ عزیمت (روز حرکت )
Other Matches
backdate
U
تاریخ قبل از تاریخ واقعی را ذکر کردن
backdating
U
تاریخ قبل از تاریخ واقعی را ذکر کردن
backdates
U
تاریخ قبل از تاریخ واقعی را ذکر کردن
backdated
U
تاریخ قبل از تاریخ واقعی را ذکر کردن
antedated cheque
U
چک به تاریخ مقدم بر تاریخ واقعی صدور
antedated
U
پیش از تاریخ حقیقی تاریخ گذاشتن
antedates
U
پیش از تاریخ حقیقی تاریخ گذاشتن
antedate
U
پیش از تاریخ حقیقی تاریخ گذاشتن
martyrology
U
تاریخ شهدا تاریخ شهدای مسیحی
hagiology
U
تاریخ مقدس تاریخ انبیاء
date
U
تاریخ گذاردن تاریخ گذاشتن
prehistory
U
ماقبل تاریخ تاریخ قبلی
dates
U
تاریخ گذاردن تاریخ گذاشتن
protohistory
U
تاریخ ماقبل تاریخ
differential ailerons
U
ارتباط شهپرها به قسمتی که زاویه حرکت شهپری که به طرف بالا حرکت میکند اززاویه شهپر دیگر که بطرف پایین حرکت میکند بیشتر است
waving
U
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waves
U
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waved
U
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
wave
U
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
feint
U
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinted
U
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinting
U
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feints
U
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
mouses
U
نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
mouse
U
نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
route order
U
ترتیب حرکت در روی جاده حرکت به ستون راه
trackball
U
وسیلهای برای حرکت نشانه گر روی صفحه که با حرکت دادن توپ موجود در محفظه کنترل می شوند
taped
U
وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
tape
U
وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
cruises
U
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruising
U
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
stroked
U
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
tapes
U
وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
move off the ball
U
حرکت سریع از نقطه معین پس از حرکت توپ
cruised
U
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
stroking
U
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
stroke
U
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
cruise
U
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
strokes
U
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
fish tailing
U
حرکت نوسانی یا تاب
[تریلر در حال حرکت]
compound motion
U
حرکت صلیبی حرکت عرضی و طولی
transfers
U
حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
counter clockwise
U
حرکت عکس حرکت عقربههای ساعت
transferring
U
حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
transfer
U
حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
aberration
جابجائی زاویه ای فاهری در جهت حرکت نافر که نتیجه ترکیب سرعت حرکت نافر و سیر نورمیباشد
drag
U
حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
drags
U
حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
dragged
U
حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
mouse
U
وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
mouses
U
وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
relative
U
که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
momentum
U
سرعت حرکت شتاب حرکت
no date
U
بی تاریخ
undated
U
بی تاریخ
coeval
U
هم تاریخ
date
[appointment]
U
تاریخ
date
U
تاریخ
appointed days
U
تاریخ ها
appointments
U
تاریخ ها
as of
U
از تاریخ
dates
U
تاریخ
dateless
U
بی تاریخ
era
U
تاریخ
history
U
تاریخ
eras
U
تاریخ
as from
U
از تاریخ ,
appointed day
U
تاریخ
dates
[appointments]
U
تاریخ ها
coetaneous
U
هم تاریخ
histories
U
تاریخ
with effect from
U
از تاریخ ...
appointment
U
تاریخ
angle of depression
U
میدان حرکت لوله توپ در زیرافق زاویه حرکت زیر افق لوله
closing date
U
تاریخ انقضاء
postdates
U
تاریخ ماقبل
in chronological order
U
به ترتیب تاریخ
intellectual history
U
تاریخ اندیشه ها
date of shipment
U
تاریخ حمل
julain date
U
تاریخ ژولین
completion date
U
تاریخ تکمیل
postdating
U
تاریخ ماقبل
date of maturity
U
تاریخ انقضاء
historicity
U
تاریخ گرایی
due date
U
تاریخ سررسید
date of acquisition
U
تاریخ خریداری
prehistory
U
ماقبل تاریخ
delivery date
U
تاریخ تحویل
dateline
U
تاریخ گذاری
datable
U
تاریخ گذاردنی
date of issuance
U
تاریخ صدور
dateable
U
تاریخ گذاردنی
due date
U
تاریخ تادیه
current date
U
تاریخ جاری
date of maturity
U
تاریخ سررسید
date of birth
U
تاریخ تولد
effective date
U
تاریخ اجرا
creation date
U
تاریخ افرینش
creation date
U
تاریخ ایجاد
expiry date
U
تاریخ انقضاء
expiration date
U
تاریخ انقضا
chronological
U
به ترتیب تاریخ
economic history
U
تاریخ اقتصادی
date in issuing
U
تاریخ صدور
prehistory
U
پیش تاریخ
stale cheque
U
چک تاریخ گذشته
dated
U
تاریخ دار
historians
U
تاریخ گزار
historians
U
تاریخ نویس
historian
U
تاریخ گزار
epoch
U
مبدا تاریخ
epochs
U
مبدا تاریخ
date
U
نخل تاریخ
dates
U
نخل تاریخ
out of date
U
از تاریخ گذشته
natural history
U
تاریخ طبیعی
termination date
U
تاریخ پایان
system date
U
تاریخ سیستم
Ancient history
U
تاریخ باستان
value date
U
تاریخ ارزش
historian
U
تاریخ نویس
shelf life
U
تاریخ مصرف
natural historian
U
تاریخ نویس
chronogram
U
ماده تاریخ
modern history
U
تاریخ معاصر
the date was not specified
U
تاریخ ان معلوم
backdating date
U
پیش تاریخ
literary history
U
تاریخ ادبیات
maintenance history
U
تاریخ تعمیرات
maturity date
U
تاریخ سررسید
postdate
U
تاریخ ماقبل
basic date
U
تاریخ ترفیع
acceptance date
U
تاریخ قبولی
postdated
U
تاریخ ماقبل
moving havens
U
مناطق ازاد از نظر حرکت زیردریاییها مناطق امن حرکت دریایی
skull
U
حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
skulls
U
حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
medizeval history
U
تاریخ قرون وسطی
the christian era
U
مبدا تاریخ میلادی
historically
U
بشکل تاریخ دراوردن
hagiologist
U
نویسنده تاریخ اولیاوپیغمبران
date time group
U
گروه تاریخ و زمان
An Out line of European history .
U
کلیات تاریخ اروپ؟
letter of even date
U
نامه همین تاریخ
The prehistoric creatures .
U
موجودات ماقبل تاریخ
dateline
U
محل تاریخ گذاری
up to now
U
تا کنون تا این تاریخ
Death keeps no calendar.
<proverb>
U
مرگ تاریخ ندارد.
from the date on wards
U
از این تاریخ به بعد
effective date
U
تاریخ شروداجرای دستورالعمل
historical determinism
U
اعتقاد به جبر تاریخ
economic interpretation of history
U
تفسیر اقتصادی تاریخ
of even date
U
دارای همان تاریخ
What is todays date ?
U
تاریخ امروز چیست ؟
post date
U
تاریخ اینده گذاشتن
post date
U
پیش تاریخ کردن
even
U
دارای همان تاریخ
morphology
U
تاریخ تحولات لغوی
prehistoric times
U
ازمنه ماقبل تاریخ
misdate
U
تاریخ غلط گذاشتن
value date
U
تاریخ اجرا والور
expiry date of the credit
U
تاریخ انقضای اعتبار
eras
U
اغاز تاریخ عصر
chronological
U
دارای تسلسل تاریخ
historic
U
معروف مبنی بر تاریخ
chronologically
U
به ترتیب زمان یا تاریخ
the Classical World
[the Ancient World]
U
جهان باستانی
[تاریخ]
datable
U
قابل تعیین تاریخ
to go down in history
U
در تاریخ ثبت شدن
cryptodate
U
کلید تاریخ رمز
completion date
U
تاریخ انجام کار
historian
U
تاریخ دان مورخ
azoic
U
دوران ماقبل تاریخ
historians
U
تاریخ دان مورخ
back dated
U
پیش تاریخ شده
landmarks
U
نقطه تحول تاریخ
dateable
U
قابل تعیین تاریخ
early German history
U
تاریخ ابتدایی آلمان
era
U
اغاز تاریخ عصر
date of change of acountability
U
تاریخ تسویه حساب
Antiquity
U
جهان باستانی
[تاریخ]
landmark
U
نقطه تحول تاریخ
travelling overwatch
U
راهپیمایی با پوشش حرکت راهپیمایی با استفاده ازمراقبت حرکت با اتش
accommodation date
U
تاریخ آغاز و پایان خوابگاه
History is the best testimony.
U
تاریخ بهترین شاهد است
dates
U
تاریخ روز و ماه و سال
afterdate
U
تاریخ چیزیرا موخر گذاردن
From the historic times.
U
اززمانیکه تاریخ نشان می دهد
basic date
U
تاریخ شروع خدمت در هردرجه
international date line
U
خط بین المللی تغییر تاریخ
mythologically
U
از روی افسانه یا تاریخ اساطیر
A prehistoric fossil.
U
یک سنگواره (فسیل ) ماقبل تاریخ
to cast
[throw]
somebody into the dungeon
U
به زندان انداختن کسی
[تاریخ]
In chronological order.
U
بترتیب تاریخ ( بطور مسلسل )
naturalistic
U
وابسته به تاریخ علوم طبیعی
historicize
U
بعنوان تاریخ نشان دادن
phylogeny
U
تاریخ نژادی جانور یا گیاه
date
U
تاریخ روز و ماه و سال
write-up
U
به تاریخ روز رساندن بدیوارزدن
write-ups
U
به تاریخ روز رساندن بدیوارزدن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com