English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
crown U تاج گذاری کردن پوشاندن
crowns U تاج گذاری کردن پوشاندن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
fuze U ماسوره گذاری کردن چاشنی مواد منفجره چاشنی چاشنی گذاری کردن
camouflaged U استتار کردن پوشاندن پنهان کردن وسایل جنگی
camouflage U استتار کردن پوشاندن پنهان کردن وسایل جنگی
camouflages U استتار کردن پوشاندن پنهان کردن وسایل جنگی
camouflaging U استتار کردن پوشاندن پنهان کردن وسایل جنگی
fan U پوشاندن پوشش کردن
coated U پوشاندن روکش کردن
coatings U پوشاندن روکش کردن
suffusing U پوشاندن اشباع کردن
camouflage U مخفی کردن پوشاندن
camouflaging U مخفی کردن پوشاندن
camouflages U مخفی کردن پوشاندن
suffused U پوشاندن اشباع کردن
suffuses U پوشاندن اشباع کردن
coat U پوشاندن روکش کردن
camouflaged U مخفی کردن پوشاندن
coats U پوشاندن روکش کردن
fanning U پوشاندن پوشش کردن
immersing U زیر اب کردن پوشاندن
immerses U زیر اب کردن پوشاندن
sheath U غلافدار کردن پوشاندن
immersed U زیر اب کردن پوشاندن
concealment U پنهان کردن پوشاندن
sheaths U غلافدار کردن پوشاندن
immerse U زیر اب کردن پوشاندن
fanned U پوشاندن پوشش کردن
sheathe U غلافدار کردن پوشاندن
sheathed U غلافدار کردن پوشاندن
sheathes U غلافدار کردن پوشاندن
fans U پوشاندن پوشش کردن
suffuse U پوشاندن اشباع کردن
liquor U با روغن پوشاندن چرب کردن
liquors U با روغن پوشاندن چرب کردن
becloud U با ابر پوشاندن تاریک کردن
carbonize U باذغال پوشاندن یاترکیب کردن
tinplate U با قلع پوشاندن حلبی کردن
papered U یادداشت کردن با کاغذ پوشاندن
papering U یادداشت کردن با کاغذ پوشاندن
papers U یادداشت کردن با کاغذ پوشاندن
paper U یادداشت کردن با کاغذ پوشاندن
ablest U لباس پوشاندن قوی کردن
abler U لباس پوشاندن قوی کردن
able U لباس پوشاندن قوی کردن
armor plate U زره دار کردن پوشاندن بازره
inundating U زیر سیل پوشاندن اشباع کردن
souse U بطور کامل پوشاندن حمله کردن
mats U بوریا پوش کردن باحصیر پوشاندن
mat U بوریا پوش کردن باحصیر پوشاندن
inundates U زیر سیل پوشاندن اشباع کردن
inundated U زیر سیل پوشاندن اشباع کردن
inundate U زیر سیل پوشاندن اشباع کردن
fuzing U چاشنی گذاری چاشنی گذاری کردن
overwatch U مراقبت کردن پوشاندن حرکت یکانهای دیگربا اتش
stripping U نواربندی کردن نقشه برای عکس برداری علامت گذاری کردن
pooled U ائتلاف کردن سرمایه گذاری مشترک ومساوی کردن
pool U ائتلاف کردن سرمایه گذاری مشترک ومساوی کردن
pools U ائتلاف کردن سرمایه گذاری مشترک ومساوی کردن
loads U پر کردن تفنگ یا توپ فشنگ گذاری کردن
load U پر کردن تفنگ یا توپ فشنگ گذاری کردن
synthesizing U هم گذاری کردن
synthesize U هم گذاری کردن
synthesizes U هم گذاری کردن
synthesising U هم گذاری کردن
synthesised U هم گذاری کردن
synthesized U هم گذاری کردن
synthesises U هم گذاری کردن
tracklaying U شنی گذاری کردن
load U خرج گذاری کردن
christen U نام گذاری کردن
punctuating U نقطه گذاری کردن
cost U قیمت گذاری کردن
paragraphs U فاصله گذاری کردن
point U نقطه گذاری کردن
load U ذخیره گذاری کردن
investing U سرمایه گذاری کردن
mark U علامت گذاری کردن
invests U سرمایه گذاری کردن
christened U نام گذاری کردن
christens U نام گذاری کردن
marks U علامت گذاری کردن
loads U خرج گذاری کردن
funded U سرمایه گذاری کردن
fund U سرمایه گذاری کردن
primming U چاشنی گذاری کردن
to lay the track U ریل گذاری کردن
invest U سرمایه گذاری کردن
mining U مین گذاری کردن
paragraph U فاصله گذاری کردن
deposits U سرمایه گذاری کردن
invested U سرمایه گذاری کردن
punctuated U نقطه گذاری کردن
loads U ذخیره گذاری کردن
punctuate U نقطه گذاری کردن
to sow mines U مین گذاری کردن
punctuates U نقطه گذاری کردن
paginate U صفحه گذاری کردن
deposit U سرمایه گذاری کردن
charges U خرج گذاری کردن شارژ کردن
charge U خرج گذاری کردن شارژ کردن
residential investments U سرمایه گذاری مسکن سرمایه گذاری به شکل خانههای مسکونی
page U صفحات را نمره گذاری کردن
mark U نمره گذاری کردن علامت
overcapitalize U بیش از حد سرمایه گذاری کردن
marks U نمره گذاری کردن علامت
color codig U علامت گذاری کردن مهمات
loading U خرج گذاری کردن سلاح
wattle U نرده گذاری کردن بستن
recapitalize U سرمایه گذاری مجدد کردن
point U نقطه گذاری کردن ممیز
paged U صفحات را نمره گذاری کردن
pages U صفحات را نمره گذاری کردن
punctuate U نشان گذاری کردن نقطه دار
discrete U الگوریتم کد گذاری و فشرده کردن تصاویر
punctuated U نشان گذاری کردن نقطه دار
to lodge a complaint U عرضحال گله گذاری تسلیم کردن
punctuating U نشان گذاری کردن نقطه دار
punctuates U نشان گذاری کردن نقطه دار
acceleration principle U یعنی سرمایه گذاری مساوی است باحاصلضرب ضریب شتاب میزان سرمایه گذاری لازم برای افزایش یک واحد تولید در تغییرات در تولید
milestones U بامیل خود شمار نشان گذاری کردن
To put money into somethings. U درکاری پول ریختن (سرمایه گذاری کردن )
milestone U بامیل خود شمار نشان گذاری کردن
overcapitalization U سرمایه گذاری بیش ازحد سرمایه گذاری افراطی
punctuation mark U علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
desired investment U سرمایه گذاری مطلوب سرمایه گذاری مورد نظر
punctuation marks U علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
cooperative scorer U بهره گیرنده از روش سرمایه گذاری مشترک استفاده کننده از سرمایه گذاری مشترک
misprision U گناه فرو گذاری از فاش کردن تبه کاری دیگران
tick mark U علامت گذاری در طول یک ترازو برای معین کردن مقادیر
incrust U با قشر و پوست پوشاندن دارای پوشش سخت کردن قشر تشکیل دادن
to space out letters [text] U فاصله گذاری [بین حروف را بیشتر کردن] [رایانه شناسی ] [چاپ]
unintended investment U سرمایه گذاری برنامه ریزی نشده سرمایه گذاری پیش بینی نشده
bedim U با ابر پوشاندن ابری یا مانند ابر کردن
tetragraph U کلمه رمز چهار حرفی برای اسم گذاری و مشخص کردن وسایل
mines U مین گذاری کردن عمل کردن به صورت مین
mine U مین گذاری کردن عمل کردن به صورت مین
mined U مین گذاری کردن عمل کردن به صورت مین
public U روش رمز گذاری داده که از یک کلید برای رمز گذاری و کلید دیگر برای رمز گشایی استفاده میکند
mine watching U عملیات تجسس و پیدا کردن مین یا مراقبت از مین گذاری دشمن
weather board U تخته گذاری کردن تخته بندی کردن
zeros U پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
zeroes U پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
zero U پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
shroud U پوشاندن
coats U پوشاندن
coverings U پوشاندن
covers U پوشاندن
coatings U پوشاندن
coated U پوشاندن
shrouded U پوشاندن
to d. with snow U پوشاندن
sods U پوشاندن
cases U پوشاندن
to cover in U پوشاندن
case U پوشاندن
mask U پوشاندن
obscure U پوشاندن
sheet U پوشاندن
sheets U پوشاندن
to cover up U پوشاندن
cover U پوشاندن
belay U پوشاندن
inwrap U پوشاندن
obscuring U پوشاندن
lines U پوشاندن
dress U پوشاندن
dresses U پوشاندن
curtains U پوشاندن
to go to the shades U پوشاندن
overrunning U پوشاندن
overrun U پوشاندن
overruns U پوشاندن
bestrew U پوشاندن
coat U پوشاندن
deck U پوشاندن
jackets U پوشاندن
batten down U پوشاندن
jacket U پوشاندن
masks U پوشاندن
decked U پوشاندن
decks U پوشاندن
line U پوشاندن
obscures U پوشاندن
incase etc U پوشاندن
submerging U پوشاندن
roof U پوشاندن
revet U پوشاندن
encase U پوشاندن
roofs U پوشاندن
encases U پوشاندن
envelops U پوشاندن
enveloping U پوشاندن
enveloped U پوشاندن
clothe U پوشاندن
encased U پوشاندن
enshroud U پوشاندن
submerge U پوشاندن
shingle U پوشاندن
masking U پوشاندن
submerged U پوشاندن
obscurer U پوشاندن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com