Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 82 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
scoreboard
U
تابلوی امتیازات
scoreboards
U
تابلوی امتیازات
board
U
تابلوی امتیازات
boarded
U
تابلوی امتیازات
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
casualty board
U
تابلوی نمودار ضایعات یکان تابلوی تلفات
LCD
U
چاپگر کاغذ که از تابلوی CCD در مقابل نور روشن استفاده میکند تا تصاویری را روی رسانه حساس به عکس نشان دهد. تابلوی CCD عبور نور را متوقف میکند بجز در پیکس هایی که تصور را شرح می دهند
privileges and immunities
U
امتیازات
regalia
U
امتیازات سلطنتی
diplomatic privileges
U
امتیازات سیاسی
diplomatic privileges
U
امتیازات دیپلماتیک
apanage
U
امتیازات و اموالی که بفرزندارشد
rehabilitate
U
دارای امتیازات اولیه کردن
rehabilitates
U
دارای امتیازات اولیه کردن
evil favoured
U
طرف توجه دارای امتیازات
rehabilitating
U
دارای امتیازات اولیه کردن
score
U
امتیاز گرفتن حساب امتیازات
rehabilitated
U
دارای امتیازات اولیه کردن
scored
U
امتیاز گرفتن حساب امتیازات
scores
U
امتیاز گرفتن حساب امتیازات
count palatine
U
قلمرو خود امتیازات شاهانه داشت
assert oneself
U
حقوق و امتیازات خود را بزوربدیگران قبولاندن
royalty
U
حق تالیف امتیازات و مزایای مخصوص پادشاه
royalties
U
حق تالیف امتیازات و مزایای مخصوص پادشاه
occupations
U
حقوق و امتیازات ناشیه از تصرف اعیان غیرمنقول
palating
U
مجلل امیری که دارای امتیازات سلطنتی بوده
postliminy or minium
U
حق دوباره یدست اوردن امتیازات و حقوق کشوری
occupation
U
حقوق و امتیازات ناشیه از تصرف اعیان غیرمنقول
built in panel
U
تابلوی نصب
feeder panel
U
تابلوی تغذیه
control panel
U
تابلوی کنترل
control panel
U
تابلوی فرمان
distribution pannel
U
تابلوی تقسیم
control pannel
U
تابلوی فرمان
control pannel
U
تابلوی کنترل
control pannel
U
تابلوی دستگاهها
demonstration chessboard
U
تابلوی نمایش
distribution panel
U
تابلوی توزیع
distribution board
U
تابلوی اتصالات
panel board
U
تابلوی برق
maintenance panel
U
تابلوی نگهداشت
panels
U
تابلوی برق
switch board
U
تابلوی برق
status board
U
تابلوی وضعیت
fuse panel
U
تابلوی فیوز
panel
U
تابلوی برق
bulletin board
U
تابلوی اعلانات
bulletin boards
U
تابلوی اعلانات
operating panel
U
تابلوی عملکرد
switchboard
U
تابلوی برق
notice board
U
تابلوی خبری
switchboards
U
تابلوی برق
preferentialism
U
اصول دادن امتیازات به برخی کشورها نسبت به حقوق گمرکی کالای انها
maneuvering board
U
تابلوی حرکات ناوها
front panel
U
تابلوی جلو دار
patch panel
U
تابلوی سرهم بندی
switchboards
U
تابلوی کلید برق
control panel device
U
ابزار تابلوی کنترل
accumulator switchboard
U
تابلوی اتصالات اکومولاتور
switchboard
U
تابلوی کلید برق
central control panel
U
تابلوی مرکزی کنترل
cdev
U
دستگاه تابلوی کنترل
maneuvering board
U
تابلوی نمایش مانور ناوها
instrument board
U
تابلوی وسائل اندازه گیری
status board
U
تابلوی نشان دهنده وضعیت
fascia plate
U
تابلوی مقابل دریک وسیله
To fake an oil – painting .
U
یک تابلوی نقاشی قلابی درست کردن
capitulation
U
تسلیم شدن به دشمن قرارداد کاپیتولاسیون قراردادی که به موجب ان امتیازات خاصی به یک دولت خارجی و اتباع ان داده میشود
sysop
U
فردی که تابلوی اعلانات الکترونیکی را راه اندازی میکند سیساپ
sense
U
روشن کردن تابلوی مقابل کامپیوتر قابل بررسی است
sensed
U
روشن کردن تابلوی مقابل کامپیوتر قابل بررسی است
senses
U
روشن کردن تابلوی مقابل کامپیوتر قابل بررسی است
panels
U
تابلوی عقب کامپیوتر که اتصالات به رسانههای جانبی مثل صفحه کلید
acoustic
U
تابلوی صوتی که پشت رسانه برای کاهش صدا قرار دارد
alert
U
تابلوی اخطار روی صفحه نمایش برای آگاهی دادن به کاربر
alerted
U
تابلوی اخطار روی صفحه نمایش برای آگاهی دادن به کاربر
alerts
U
تابلوی اخطار روی صفحه نمایش برای آگاهی دادن به کاربر
panel
U
تابلوی عقب کامپیوتر که اتصالات به رسانههای جانبی مثل صفحه کلید
simulator
U
برنامه کامپیوتری که کاربر امکان هدایت هواپیما را میدهد. با نشان داده یک تابلوی کنترل واقعی و صحنههای متحرک .
simulators
U
برنامه کامپیوتری که کاربر امکان هدایت هواپیما را میدهد. با نشان داده یک تابلوی کنترل واقعی و صحنههای متحرک .
strikes
U
اعتصاب کردن متوقف ساختن کار از جانب کارگران کارگاه یا کارخانه به طور دسته جمعی و به منظور تحصیل امتیازات بیشتر از کارفرما یا اعاده وضع مناسب سابق که از بین رفته است
strike
U
اعتصاب کردن متوقف ساختن کار از جانب کارگران کارگاه یا کارخانه به طور دسته جمعی و به منظور تحصیل امتیازات بیشتر از کارفرما یا اعاده وضع مناسب سابق که از بین رفته است
display board
U
تابلوی نمایش عناصر تیر نمودار عناصر تیر
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com