Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
solisequous
U
تابع گردش افتاب
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
solarium
U
اتاق افتاب رو اطاق مریضخانه که دران مریض حمام افتاب میگیرد
solariums
U
اتاق افتاب رو اطاق مریضخانه که دران مریض حمام افتاب میگیرد
heliograph
U
گراورسازی بانور افتاب دستگاه عکسبرداری از افتاب مخابره بوسیله نور خورشید
nest
U
1-درج تابع در یک برنامه یا تابع اصلی دیگر. 2-استفاده از تابع که بازگشتی خود را صدا میکند
nests
U
1-درج تابع در یک برنامه یا تابع اصلی دیگر. 2-استفاده از تابع که بازگشتی خود را صدا میکند
constant displacement pump
U
پمپی با خروجی ثابت که درهر دور گردش مقدار ثابتی سیال جابجا میکند و مقدارجریان تنها بستگی به سرعت گردش ان دارد
equivalence
U
1-تابع And 2-تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که هر دو ورودی مثل هم باشند
library
U
تابع نرم افزاری که کاربری می توند وارد برنامه اش شود تا تابع ای بی درد سر را ایجاد کند
stubs
U
تابع برنامه کوتاه که حاوی توضیحاتی برای شرح کد اجرایی است که در تابع درج خواهد شد
stub
U
تابع برنامه کوتاه که حاوی توضیحاتی برای شرح کد اجرایی است که در تابع درج خواهد شد
stubbing
U
تابع برنامه کوتاه که حاوی توضیحاتی برای شرح کد اجرایی است که در تابع درج خواهد شد
stubbed
U
تابع برنامه کوتاه که حاوی توضیحاتی برای شرح کد اجرایی است که در تابع درج خواهد شد
libraries
U
تابع نرم افزاری که کاربری می توند وارد برنامه اش شود تا تابع ای بی درد سر را ایجاد کند
flowchart template
U
یک راهنمای پلاستیکی که حاوی بریده هایی از علائم گردش کار بوده و در تهیه یک نمودار گردش کار بکاربرده میشود
equation of exchange
U
همچنین نگاه کنید به "رابطه فیشر "معادله مبادلات بیان رابطه بین حجم پول در گردش سرعت گردش پول
dislocates
U
افتاب
sunniest
U
افتاب رو
sunny
U
افتاب رو
suns
U
افتاب
sunless
U
بی افتاب
sunshine
U
افتاب
dislocating
U
افتاب
dislocate
U
افتاب
sunned
U
افتاب
sun
U
افتاب
sunnier
U
افتاب رو
queen's weather
U
افتاب
subsolar
U
در فل افتاب
sunning
U
افتاب
photosphere
U
افتاب
patent to the sun
U
افتاب رو
heliotrope
U
گل افتاب پرست
heliologist
U
افتاب شناس
heliophilous
U
افتاب دوست
sunflowers
U
گل افتاب گردان
heliotherapy
U
معالجه با افتاب
solarism
U
افسانههای افتاب
sunrise
U
طلوع افتاب
sun worshipper
U
افتاب پرست
sundials
U
شاخص افتاب
dawned
U
طلوع افتاب
helianthemum
U
چرخ افتاب
helianthemum
U
افتاب چرخ
helianthus
U
گل افتاب گردان
heliograph
U
افتاب نگار
sun burn
U
افتاب زدگی
p of the sun
U
نیش افتاب
heliosis
U
افتاب زدگی
solarization
U
تابش افتاب
heliolatrous
U
افتاب پرست
heliotrope
U
افتاب گرای
sunrises
U
طلوع افتاب
heliotropism
U
افتاب گرایی
visor
U
افتاب گردان
chamaeleontis
U
افتاب پرست
visard
U
افتاب گردان
sunbeams
U
پرتو افتاب
p of the sun
U
طلوع افتاب
visorless
U
بی افتاب گردان
vizor
U
افتاب گردان
chamaeleon
U
افتاب پرست
weather beaten
U
افتاب زده
sun dried
U
در افتاب خشکانیده
sun beam
U
پرتو افتاب
turnsole
U
گل افتاب گردان
visors
U
افتاب گردان
sunshade
U
افتاب گردان
sunshades
U
افتاب گردان
daisies
U
گل افتاب گردان
sunbaked
U
افتاب پخته
sun struck
U
افتاب زده
roman candle
U
افتاب مهتاب
streamers
U
تیغ افتاب
streamer
U
تیغ افتاب
sunbeam
U
پرتو افتاب
sun worship
U
افتاب پرستی
sunbeam
U
تیغ افتاب
sunbeams
U
تیغ افتاب
sunlight
U
نور افتاب
sunup
U
طلوع افتاب
sunward
U
سوی افتاب
sunsets
U
غروب افتاب
dawns
U
طلوع افتاب
dawning
U
طلوع افتاب
dawn
U
طلوع افتاب
sunflower
U
گل افتاب گردان
basks
U
افتاب خوردن
basking
U
افتاب خوردن
daisy
U
گل افتاب گردان
sunstruck
U
افتاب زده
sunstroke
U
افتاب زدگی
sunshine
U
تابش افتاب
sunshine
U
نور افتاب
sunburn
U
افتاب زدگی
sundial
U
شاخص افتاب
sunshine recorder
U
افتاب سنج
dry in the sun
U
خشکاندن در افتاب
eclipse of sun
U
افتاب گرفتگی
cockshut
U
غروب افتاب
sunshiny
U
افتاب گیر
basked
U
افتاب خوردن
girasole
U
گل افتاب پرست
broiling sun
U
افتاب سوزان
patent to the sun
U
افتاب گیر
girasol
U
گل افتاب پرست
giant circle
U
افتاب شکسته
sunlike
U
مانند افتاب
giant swing
U
افتاب یا مهتاب
bask
U
افتاب خوردن
sunbath
U
حمام افتاب
german giant swing
U
افتاب شکسته
side screen
U
چادر افتاب گیر
sunflowers
U
گیاه افتاب گرا
sunflower
U
گیاه افتاب گرا
to sun one self
U
خودرا افتاب دادن
peeping
U
نیش افتاب روزنه
sunshiny
U
منور از نور افتاب
peep
U
نیش افتاب روزنه
sun hat
U
کلاه افتاب گیر
basking
U
حمام افتاب گرفتن
helianthus
U
روزگردک جنس گل افتاب
peeped
U
نیش افتاب روزنه
peeps
U
نیش افتاب روزنه
to take the sun
U
افتاب بخود دادن
sunburn
U
افتاب سوخته کردن
sung hat
U
کلاه افتاب گیر
basked
U
حمام افتاب گرفتن
sunbathes
U
حمام افتاب گرفتن
insolate
U
در معرض افتاب گذاشتن
sunbathed
U
حمام افتاب گرفتن
sunbaked
U
در افتاب خشک شده
basks
U
حمام افتاب گرفتن
sunlit
U
روشن از فروغ افتاب
bask
U
حمام افتاب گرفتن
sun dial
U
افتاب نما مقنطره
under the sun
U
در جهان در زیر افتاب
solarize
U
درمعرض افتاب قراردادن
sunbathing
U
حمام افتاب گرفتن
sunbaked
U
حرارت افتاب دیده
sunbathe
U
حمام افتاب گرفتن
solar orientation
U
تعیین موقعیت نسبت به افتاب
sun disk
U
صفحه بالدارمظهر خدای افتاب
sunrises
U
طلوع خورشید تیغ افتاب
sun deck
U
عرشه افتاب گیر کشتی
ra
U
خدای افتاب مصریان قدیم
sunned
U
درمعرض افتاب قرار دادن
sunning
U
درمعرض افتاب قرار دادن
suns
U
درمعرض افتاب قرار دادن
tannage
U
قهوهای در اثر اشعه افتاب
helioscope
U
دوربین افتاب بینی خورشیدبین
sunrise
U
طلوع خورشید تیغ افتاب
parch
U
تفتیدن افتاب سوخته کردن
insolation
U
در مقابل اشعه افتاب قراردادن
sun
U
درمعرض افتاب قرار دادن
fire opal
U
گل افتاب گردان عین الشمس
heliograph
U
دستگاهی که افتاب را اندازه میگیرد
parches
U
تفتیدن افتاب سوخته کردن
heliotrope
U
گل افتاب گردان ارغوانی روشن
apollo
U
خدای افتاب وزیبایی و شعر و موسیقی
the sun had parched his skin
U
افتاب پوست تنش را سوزانده بود
cosmical
U
برابرباخورشید- مصادف باطلوع وغروب افتاب
sunlight
U
تابش افتاب انعکاس نور خورشید
dog watch
U
پلیس یا نگهبان عصر و غروب افتاب
solarize
U
زیاد در افتاب ماندن وخراب شدن
heliotropic
U
رشدکننده تحت تاثیرافتاب افتاب گرد
suntans
U
قهوهای شدن پوست بدن دراثر افتاب
suntan
U
قهوهای شدن پوست بدن دراثر افتاب
tan
U
باحمام افتاب پوست بدن راقهوهای کردن
sticky wicket
U
زمین بازی خیس که در افتاب خشک میشود
stockfish
U
ماهی روغن و امثال ان که در افتاب خشک شده
re entry
U
فراخوانی تابع از خود تابع اجرای برنامه در خود برنامه
re-entry
U
فراخوانی تابع از خود تابع اجرای برنامه در خود برنامه
sunfast
U
محو نشدنی در اثر نور افتاب رنگ ثابت
the sun is near setting
U
افتاب نزدیک بغروب کردن یانزدیک است غروب کند
biltong
U
گوشت خرد کرده ونمک زده خشک شده در افتاب
havelock
U
روکلاهی سفیدی که پشت گردن را نیز از افتاب محفوظ میدارد
airglow
U
روشنایی که در هنگام غروب به علت تابش افتاب به جوزمین پدید می اید
strolls
U
گردش
strolled
U
گردش
stroll
U
گردش
twirls
U
گردش
revving
U
گردش
revved
U
گردش
revs
U
گردش
itineracy
U
گردش
wresting
U
گردش
run
U
گردش
circumrotation
U
گردش
twirling
U
گردش
twirled
U
گردش
counterclockwise rotation
U
گردش به چپ
twirl
U
گردش
wrests
U
گردش
gyration
U
گردش
runs
U
گردش
jaunts
U
گردش
jaunt
U
گردش
gyrations
U
گردش
rev
U
گردش
raced
U
گردش
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com