Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
point function
U
تابع نقطهای
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
nest
U
1-درج تابع در یک برنامه یا تابع اصلی دیگر. 2-استفاده از تابع که بازگشتی خود را صدا میکند
nests
U
1-درج تابع در یک برنامه یا تابع اصلی دیگر. 2-استفاده از تابع که بازگشتی خود را صدا میکند
double row spot welding
U
جوشکاری نقطهای زنجیرهای جوشکاری نقطهای دوردیفه
equivalence
U
1-تابع And 2-تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که هر دو ورودی مثل هم باشند
libraries
U
تابع نرم افزاری که کاربری می توند وارد برنامه اش شود تا تابع ای بی درد سر را ایجاد کند
library
U
تابع نرم افزاری که کاربری می توند وارد برنامه اش شود تا تابع ای بی درد سر را ایجاد کند
stub
U
تابع برنامه کوتاه که حاوی توضیحاتی برای شرح کد اجرایی است که در تابع درج خواهد شد
stubbed
U
تابع برنامه کوتاه که حاوی توضیحاتی برای شرح کد اجرایی است که در تابع درج خواهد شد
stubs
U
تابع برنامه کوتاه که حاوی توضیحاتی برای شرح کد اجرایی است که در تابع درج خواهد شد
stubbing
U
تابع برنامه کوتاه که حاوی توضیحاتی برای شرح کد اجرایی است که در تابع درج خواهد شد
pin point
U
نقطهای
multipoint line
U
خط چند نقطهای
point group
U
گروه نقطهای
point imperfection
U
ناکاملی نقطهای
point indentification
U
هویت نقطهای
point load
U
بار نقطهای
point operation
U
عمل نقطهای
multipoint
U
چند نقطهای
point particle
U
ذره نقطهای
point target
U
اماج نقطهای
point estimation
U
براورد نقطهای
spot welding
U
جوش نقطهای
bridge spot weld
U
جوشکاری نقطهای
point estimation
U
تخمین نقطهای
pinpoint target
U
هدف نقطهای
point contact
U
تماس نقطهای
point charge
U
بار نقطهای
spot welding
U
جوشکاری نقطهای
dot product
U
ضرب نقطهای
point contact
U
کنتاکت نقطهای
point elasticity
U
کشش نقطهای
point defect
U
نقص نقطهای
dot matrix
U
ماتریس نقطهای
point discharge
U
تخلیه نقطهای
two point threshold
U
استانه دو نقطهای
point estimate
U
براورد نقطهای
point biserial correlation
U
همبستگی دو رشتهای نقطهای
single row spot welding
U
جوشکاری نقطهای سری
rpbis
U
همبستگی دو رشتهای نقطهای
point contact rectifier
U
یکسو کننده نقطهای
lattice point group
U
گروه نقطهای شبکه
dot matrix printers
U
چاپگر با ماتریس نقطهای
multipoint circuit
U
مدار چند نقطهای
dot matrix printers
U
چاپگر یا ماتریس نقطهای
dot matrix printer
U
چاپگر با ماتریس نقطهای
dot matrix printer
U
چاپگر یا ماتریس نقطهای
dot matrix character
U
کاراکتر ماتریس نقطهای
dichoglottic stimulation
U
تحریک دو نقطهای زبان
diglottic stimulation
U
تحریک دو نقطهای زبان
spot welding electrode
U
الکترود جوشکاری نقطهای
spot welding machine
U
دستگاه جوش نقطهای
known datum point
U
نقطهای با مختصات وگرای معلوم
welded contact rectifier
U
یکسو کننده نقطهای جوش شده
grazing point
U
نقطهای که مسیر گلوله به مانع برخورد میکند
previous spot
U
نقطهای که توپ در اخرین باروارد بازی شده
terminal
U
نقطهای در شبکه که پیام ارسال یا دریافت میشود
terminals
U
نقطهای در شبکه که پیام ارسال یا دریافت میشود
check point
U
نقطهای است برای زمانگیری قسمتی از مسابقه اتومبیلرانی
phantom section
U
خط نقطهای که جهت رسم تصاویر نامرئی کشیده میشود
head spot
U
نقطهای بین نقطه وسط وکناره شروع بیلیارد
lunitidal interval
U
فاصله زمانی بین عبور ماه از نقطهای وایجادمد در ان نقطه
turning points
U
نقطهای دریک دور تجاری که در ان جهت فعالیتهای اقتصادی عوض میشود
turning point
U
نقطهای دریک دور تجاری که در ان جهت فعالیتهای اقتصادی عوض میشود
popeye
U
در رهگیری هوایی یعنی درداخل ابر هستم یا نقطهای که دید کور است
dieresis
U
دو نقطهای که بر روی بعضی ازحروف میگذارند تا تلفظ ان حرف راازحرف مجاورش جداسازد
diaeresis
U
دو نقطهای که بر روی بعضی ازحروف میگذارند تا تلفظ ان حرف راازحرف مجاورش جداسازد
real stagnation point
U
نقطهای که در ان سیال روی سطح جسم بحالت سکون درامده وازانجا جریان خطی شروع میشود
collimate
U
تنظیم کردن هرنوع تجهیزات اپتیکی برای داشتن پرتو نوری موازی از یک منبع نقطهای نور یا برعکس
center of gyration
U
نقطهای در یک جسم صلب که اگر همه جرم در ان متمرکزشود ممان اینرسی حول همان محور تغییر نماید
re-entry
U
فراخوانی تابع از خود تابع اجرای برنامه در خود برنامه
re entry
U
فراخوانی تابع از خود تابع اجرای برنامه در خود برنامه
epicycloid
U
منحنی ترسیم شده بر نقطهای درمحیط دایره ثابتی که درخارج دایره بچرخد
centroid
U
در مختصات هندسی نقطهای که مختصات ان میانگین حسابی مختصات همه نقاط ان شکل است
wire matrix printer
U
یک چاپگر برخوردی که علائم ماتریس نقطهای را در هربار علامت با فشردن انتهای سیم معینی بر روی نوارمرکبی و کاغذ چاپ میکند چاپگر ماتریسی سیمی
inner product
U
ضرب نقطهای ضرب نردهای
function generator
U
تابع زا
subordinate
U
تابع
functioned
U
تابع
dependants
U
تابع
follwer
U
تابع
function code
U
کد تابع
dependant
U
تابع
apanage
U
تابع
amenable
U
تابع
functions
U
تابع
function
U
تابع
subordinated
U
تابع
subordinates
U
تابع
subordinating
U
تابع
incident
U
تابع
adjectives
U
تابع
adjective
U
تابع
subject
U
تابع
subjects
U
تابع
subjecting
U
تابع
servitor
U
تابع
sequent
U
تابع
sequela
U
تابع
citizen
U
تابع
subordinative
U
تابع
subservient
U
تابع
subsidiary
U
تابع
subsidiaries
U
تابع
dependent
U
تابع
citizens
U
تابع
accessory
U
تابع
subjected
U
تابع
subalterns
U
تابع
suffragan
U
تابع
passive
U
تابع
tributary
U
تابع
subaltern
U
تابع
passives
U
تابع
tributaries
U
تابع
incidents
U
تابع
submission
U
تابع
ancillary
U
تابع
frequency dependant
U
تابع فرکانس
frequency function
U
تابع بسامد
increasing function
U
تابع صعودی
eigenfunction
U
ویژه تابع
elementary function
U
تابع ابتدایی
eigenfunction
U
تابع مشخصه
external function
U
تابع برونی
exponential function
U
تابع نمایی
exponential function
U
تابع نمائی
even function
U
تابع زوج
approximating function
U
تابع تقریب
dependent variable
U
متغیر تابع
characteristic function
U
تابع مشخصه
characteristic function
U
ویژه تابع
characteristic function
U
مشخصه تابع
density function
U
تابع چگالی
decreasing function
U
تابع نزولی
consumption function
U
تابع مصرف
continuous function
U
تابع پیوسته
cost function
U
تابع هزینه
built in function
U
تابع توکار
boolean function
U
تابع بولی
dependent
U
تابع نامستقل
discriminant function
U
تابع تشخیص
discontinuous function
U
تابع ناپیوسته
aggregate demand function
U
تابع تقاضای کل
demand function
U
تابع تقاضا
aggregate production function
U
تابع تولید کل
allocation function
U
تابع تخصیص
analytical function
U
تابع تحلیلی
distribution function
U
تابع توزیع
approximation function
U
تابع تقریب
control function
U
تابع کنترلی
proper function
U
مشخصه تابع
step function
U
تابع پلهای
step function
U
تابع پلکانی
stress function
U
تابع تنش
supply function
U
تابع عرضه
tax function
U
تابع مالیات
temperature function
U
تابع دما
threshold function
U
تابع استانهای
to heel
U
تابع دراختیار
state function
U
تابع حالت
standard function
U
تابع استاندارد
single variable function
U
تابع یک متغیره
real function
U
تابع حقیقی
recursive function
U
تابع بازگشتی
revenue function
U
تابع درامد
saving function
U
تابع پس انداز
sheffer function
U
تابع شفر
sine function
U
تابع سینوسی
single valued function
U
تابع یک مقداری
single valued function
U
تابع یک جوابی
total cost function
U
تابع هزینه کل
total function
U
تابع کامل
work function
U
تابع کار
function
تابع
[ریاضی]
hypotaxis
U
تابع
[مطیع]
postponement
U
تابع
[مطیع]
submission
U
تابع
[مطیع]
suborder
U
تابع
[مطیع]
well behaved function
U
تابع خوشرفتار
weight function
U
تابع وزنی
wave function
U
تابع موجی
total revenue function
U
تابع درامد کل
total utility function
U
تابع مطلوبیت کل
transfer function
U
تابع انتقال
transformation function
U
تابع تبدیل
trial function
U
تابع ازمایشی
trigonometric function
U
تابع مثلثاتی
utility function
U
تابع مفید
utility function
U
تابع کاربردی
subordination
U
تابع
[مطیع]
proper function
U
ویژه تابع
function generator
U
مولد تابع
input function
U
تابع اولیه
integrand
U
تابع زیرانتگرال
intrinsic function
U
تابع فطری
inverse function
U
تابع معکوس
inverse function
U
تابع وارون
lagrangian function
U
تابع لاگرانژی
linear function
U
تابع خطی
increasing function
U
تابع فزاینده
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com