Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
impenitence
U
بی میلی نسبت بتوبه توبه ناپذیری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
my unwillingness to study
U
بی میلی من نسبت بتحصیل بیزازی من از تحصیل
apophasis
U
افهار مطلبی درعین حالی که گوینده بی میلی خود را نسبت به افهار ان بیان داشته
inexpiably
U
بطور کفاره ناپذیری بطورجبران ناپذیری
leverage
U
نسبت بدهی به دارائی خالص تغییر نسبت غیر معین
ohm's law
U
جریان در یک مدار با ولتاژ نسبت مستقیم وبا مقاومت نسبت عکس دارد
lift fan
U
توربوفنی که با نسبت کنارگذارزیاد تنها بمنظور افزایش نسبت برا به تراست بکاررود
liftjet
U
توربوفن یا توربوجتی بسیارسبک وزنی با نسبت کنارگذرکم که تنها بمنظور افزایش نسبت برا به تراست بکارمیرود
prorata
U
برحسب نسبت معین بهمان نسبت
attributable
U
قابل نسبت دادن نسبت دادنی
repentance
U
توبه
irrepentant
U
بی توبه
resipiscence
U
توبه
contrition
U
توبه
impenitent
U
توبه ناپذیر
repenter
U
توبه کار
penitent
U
توبه کار
impenitence
U
عدم توبه
penintent
U
توبه کار
penitence
U
ندامت توبه
contrite
U
توبه کار
contrite
U
از روی توبه وپشیمانی
penitential psalms
U
مزامیر توبه و استغفار
penance
U
وادار به توبه کردن
penitently
U
از روی پشیمانی و توبه
shrive
U
توبه دادن وبخشیدن
penintent
U
شخص توبه کار
magdalen or lene
U
فاحشه توبه کرده
shrift
U
ایین توبه وبخشش
repentantly
U
از روی توبه و پشیمانی
to do penance
U
با ریاضت توبه کردن
to be penanced
U
با ریاضت توبه کردن
resipiscent
U
توبه کار تائب
contritely
U
ازروی توبه وپشیمانی
penance
U
توبه وطلب بخشایش پشیمانی
to repent one's sins
U
از گناهان خود توبه کردن
repent
U
توبه کردن پشیمان شدن
shrove tuesday
U
سه شنبه قبل ازچهارشنبه توبه
repents
U
توبه کردن پشیمان شدن
shrovetide
U
سه روز قبل ازچهارشنبه توبه
repenting
U
توبه کردن پشیمان شدن
repented
U
توبه کردن پشیمان شدن
nationallism
U
مکتب ملیت اعتقاد به برتری یک ملت نسبت به ملل دیگر و لزوم وفاداری مطلق هر تابع نسبت به ملیت خود
penitentially
U
چنانکه شخص را پشیمان و توبه کارنماید
milli
U
میلی
discretional
U
میلی
disrelish
U
بی میلی
grudged
U
بی میلی
reluctance
U
بی میلی
disapprobation
U
بی میلی
dismay
U
بی میلی
unwillingness
U
بی میلی
dismays
U
بی میلی
lassitude
U
بی میلی
grudge
U
بی میلی
dismaying
U
بی میلی
dismayed
U
بی میلی
indispositions
U
بی میلی
disinclination
U
بی میلی
indisposedness
U
بی میلی
disaffection
U
بی میلی
inappetence
U
بی میلی
reluctancy
U
بی میلی
indisposition
U
بی میلی
grudges
U
بی میلی
listlessness
U
بی علاقگی بی میلی
inclination compass
U
قطبنمای میلی
distaste
U
بی میلی بدامدن
millivolt
U
میلی ولت
m.h.
U
میلی هانری
mh
U
میلی هنری
millisecond
U
میلی ثانیه
milliroentgen
U
میلی رونتگن
millimicrosecond
U
میلی میکروثانیه
millimicron
U
میلی میکرون
millimeter
U
میلی متر
mv
U
میلی ولت
milliampere
U
میلی امپر
milliammeter
U
میلی امپرسنج
milisecond
U
میلی ثانیه
millihenry
U
میلی هنری
mmn
U
میلی میکرون
anaphrodisia
U
بی میلی جنسی
millibar
U
میلی بار
ribbed
U
میل میلی
reluct
U
بی میلی نشاندادن
unwillingly
U
از روی بی میلی
afraid
از روی بی میلی
half heartedness
U
بی میلی سردی
with a bad grace
U
به اکراه ازروی بی میلی
hang back
U
بی میلی نشان دادن
deprecatory
U
حاکی از نارضایتی یا بی میلی
millivoltmeter
U
میلی ولت سنج
milliequvalent weight
U
وزن هم ارز میلی گرمی
imperviousness
U
نم ناپذیری
indissolubility
U
حل ناپذیری
illimitability
U
حد ناپذیری
illimitableness
U
حد ناپذیری
howtar
U
خمپاره انداز 701 میلی متری سنگین
ontos
U
تفنگ 601 میلی متری دو لولهای خودکششی
ineffability
U
وصف ناپذیری
nonadditivity
U
جمع ناپذیری
inaccessibility
U
دسترسی ناپذیری
impossibility
U
امکان ناپذیری
rigidity
U
انعطاف ناپذیری
permeability
U
نفود ناپذیری
imperviousness
U
سرایت ناپذیری
achromatisation
U
رنگ ناپذیری
achromatization
U
رنگ ناپذیری
achromatism
U
رنگ ناپذیری
acoria
U
سیری ناپذیری
abclution
U
فرهنگ ناپذیری
immobility
U
تحرک ناپذیری
inflexibility
U
انعطاف ناپذیری
invulnerability
U
اسیب ناپذیری
mortmain
U
انتقال ناپذیری
indescribability
U
وصف ناپذیری
impenetrableness
U
خلول ناپذیری
impenetrableness
U
سرایت ناپذیری
impenetrability
U
نفوذ ناپذیری
impassiveness
U
تالم ناپذیری
impassibility
U
تحمل ناپذیری
immutability
U
تغییر ناپذیری
immiscibility
U
امتزاج ناپذیری
immeusurableness
U
پیمایش ناپذیری
immeasurability
U
پیمایش ناپذیری
indomitability
U
تسخیر ناپذیری
inelasticity
U
کشش ناپذیری
inerrability
U
لغزش ناپذیری
inerrable
U
لغزش ناپذیری
inexpiableness
U
کفاره ناپذیری
indisputability
U
بحث ناپذیری
impermeability
U
نشت ناپذیری
indefensibility
U
تصدیق ناپذیری
indefensibility
U
دفاع ناپذیری
indefatigability
U
خستگی ناپذیری
incurability
U
علاج ناپذیری
indiscerptibility
U
تجزیه ناپذیری
incorruption
U
فساد ناپذیری
incorrigibility
U
اصلاح ناپذیری
incondensability
U
انقباض ناپذیری
incompressibility
U
تراکم ناپذیری
incomparability
U
مقایسه ناپذیری
incommutability
U
تخفیف ناپذیری
incommutability
U
تبدیل ناپذیری
inalterability
U
تغییر ناپذیری
imperviousness
U
نفوذ ناپذیری
inexpiableness
U
مرمت ناپذیری
inexplicability
U
توضیح ناپذیری
irrefutability
U
انکار ناپذیری
irremediableness
U
چاره ناپذیری
irremediableness
U
علاج ناپذیری
elastance
U
برق ناپذیری
irremissibility
U
بخشش ناپذیری
irreparableness
U
جبران ناپذیری
irresistibility
U
ایستادگی ناپذیری
irresistibility
U
مقاومت ناپذیری
irretrievability
U
چاره ناپذیری
irretrievability
U
جبران ناپذیری
irreversibility
U
برگشت ناپذیری
irrevocability
U
برگشت ناپذیری
indestructibility
U
فنا ناپذیری
chalktest
U
ازمایش اب ناپذیری با گچ
irreducibility
U
تحویل ناپذیری
irreconcilableness
U
اصلاح ناپذیری
inexpressibility
U
بیان ناپذیری
inextensibility
U
انبساط ناپذیری
infallibly
U
لغزش ناپذیری
insatiability
U
تسکین ناپذیری
inscrutability
U
تفحص ناپذیری
inseparability
U
تجزیه ناپذیری
insuperability
U
شکست ناپذیری
intangibility
U
لمس ناپذیری
interminableness
U
پایان ناپذیری
intolerability
U
تحمل ناپذیری
invariance
U
تغییر ناپذیری
invincibility
U
شکست ناپذیری
irreconcilability
U
اصلاح ناپذیری
irreconcilableness
U
وفق ناپذیری
irreconcilability
U
وفق ناپذیری
inevitability
U
چاره ناپذیری
untouchability
U
لمس ناپذیری
inaccessibility
U
ارتباط ناپذیری
mardi gras
U
سه روز قبل از چهارشنبه توبه کاتولیک ها که دراستان لویزیانا کاروان شادی حرکت میکند
parliamentary train
U
قطار راه اهنی که میلی یک PENNY بیشتر از مسافرنمیگیرد
rigidity of wages
U
انعطاف ناپذیری مزدها
factorial invariance
U
تغییر ناپذیری عاملی
rigidity of prices
U
انعطاف ناپذیری قیمت ها
modulus of incompressibility
U
ضریب فشار ناپذیری
wage rigidity
U
انعطاف ناپذیری مزد
price rigidity
U
انعطاف ناپذیری قیمت
impermeability
U
نفوذ ناپذیری ناتراوایی
elastivity
U
واحد برق ناپذیری
indispensability
U
چاره ناپذیری اقتضا
impermeability
U
نفوذناپذیری تراوش ناپذیری
to roll one's eyes
<idiom>
U
نشان دادن بی میلی
[بی علاقگی]
به انجام کاری
[اصطلاح مجازی]
impalpability
U
دارای خصوصیات لمس ناپذیری
implacability
U
تسکین ناپذیری کینه توزی
imperturbableness
U
خون سردی تشویش ناپذیری
incommensurability
U
عدم تقارن سنجش ناپذیری
unattainbility of absolute zero
U
دسترس ناپذیری صفر مطلق
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com