English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 38 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
immobility U بی جنبشی بیحرکتی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
immovableness U بیحرکتی
quies csnce or cency U بیحرکتی
otiosity U بیحرکتی
quiescsnce or cency U بیحرکتی
perisystole U بیحرکتی قلب
electro statics U علم خواص الکتریک هنگام بیحرکتی
dynamic U جنبشی
hypokinetic U کم جنبشی
immovability U بی جنبشی
motional U جنبشی
kinematical U جنبشی
kinesthetic U جنبشی
kinetic U جنبشی
dynamically U جنبشی
quies csnce or cency U بی جنبشی
quiescsnce or cency U بی جنبشی
kinetic stability U پایداری جنبشی
kinetic theory U نظریه جنبشی
Kinetic architecture U معماری جنبشی
kinetic art U هنر جنبشی
optokinetic U بصری- جنبشی
parakinesia U نابهنجاری جنبشی
kinetic friction U اصطکاک جنبشی
kinesthetic type U سنخ جنبشی
kinesthetic hallucination U توهم جنبشی
kinetic energy U انرژی جنبشی
kinetic energy U کارمایه جنبشی
dynamic load U بار جنبشی
dynamic loading U بارگذاری جنبشی
kinesalgia U درد جنبشی
kinematic viscosity U چسبندگی جنبشی
average kinetic energy U انرژی متوسط جنبشی
Hungarian Activism U [جنبشی مربوط به عقاید سازندگی گرایی، کوبیستم و غیره]
mace U نوعی موشک هدایت شونده که با انرژی جنبشی هدایت میشود
maces U نوعی موشک هدایت شونده که با انرژی جنبشی هدایت میشود
muzzle energy U انرژی جنبشی پرتابه درلحظه خروج از دهانه که نسبت به دهانه اندازه گیری میشود
irredentism U نهضت استرداد منظور جنبشی است که هدف ان پیوستن قسمتی از اراضی مجاور یک کشورکه اهالی ان به زبان اهالی کشور منشاء نهضت صحبت می کنند به این مملکت باشد
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com