Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 174 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
marginal unemployment
U
بیکاری نهائی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
natural rate hypothesis
U
فرضیهای که بر اساس ان یک حداقل نرخ بیکاری وجود دارد که چنانچه میزان بیکاری از این حد کمتر شود در این صورت تورم با شتاب بیشتری افزایش می یابد . در این نرخ طبیعی بیکاری
marginal user cost
U
هزینه استفاده نهائی یاهزینه بکارگیری نهائی
unemployment compensation
U
پرداختی در زمان بیکاری پرداخت کمکی در زمان بیکاری
okuns law
U
براساس این قانون رابطه نزدیکی بین تغییرات نرخ بیکاری وافزایش تولید واقعی وجوددارد . اوکان نشان میدهد که در امریکا برای کاهش 1درصد نرخ بیکاری تولیدواقعی باید معادل 3درصدافزایش یابد
marginal productivity law
U
قانون بازدهی نهائی قانون بهره وری نهائی ب_راساس این ق__انون با اف_زایش یک عامل تولید با ف_رض ثابت بودن سایر ع__وامل تولیدنهائی نهایتا کاهش خواهدیافت
marginal disutility of labor
U
عدم رضایت نهائی کار نارضامندی نهائی کار
marginal utility of capital
U
مطلوبیت نهائی سرمایه فایده نهائی سرمایه
marginal cost pricing
U
قیمت گذاری بر مبنای هزینه نهائی قیمت معادل هزینه نهائی
diminishing marginal productivity
U
بهره دهی نهائی نزولی نزولی بودن بهره دهی نهائی
inoccupation
U
بیکاری
unemployment
U
بیکاری
idless
U
بیکاری
idleness
U
بیکاری
vacations
U
بیکاری
sloth
U
بیکاری
vacation
U
بیکاری
idly
U
به بیکاری
latency
U
زمان بیکاری
intellectual unemployment
U
بیکاری تحصیلکرده ها
idle hours
U
ساعتهای بیکاری
voluntary unemployment
U
بیکاری ارادی
In ones spare time .
U
دروقت بیکاری
mass unemployment
U
بیکاری انبوه
unemployment insurance
U
بیمه بیکاری
unemployment inflation dilemma
U
معمای بیکاری
jobless
U
وابسته به بیکاری
technological unemployment
U
بیکاری فنی
structural unemployment
U
بیکاری بنیادی
structural unemployment
U
بیکاری ساختاری
seasonal unemployment
U
بیکاری فصلی
unemployment rate
U
نرخ بیکاری
rate of unemployment
U
نرخ بیکاری
off hours
U
ساعات بیکاری
residual unemployment
U
بیکاری باقیمانده
hidden unemployment
U
بیکاری پنهان
down time
U
زمان بیکاری
frictional unemployment
U
بیکاری اصطکاکی
an off day
U
روز بیکاری
chronic unemployment
U
بیکاری مزمن
cyclical unemployment
U
بیکاری ادواری
disguised unemployment
U
بیکاری نامرئی
disguised unemployment
U
بیکاری پنهان
cyclical unemployment
U
بیکاری دورانی
involuntary unemployment
U
بیکاری غیر ارادی
quantity of leisure
U
مقدار ساعات بیکاری
vacant hours
U
ساعات بیکاری یا فراغت
unemployment fund
U
صندوق تامین بیکاری
kief
U
بنگ کیف بیکاری
inactively
U
از روی بیکاری بطورغیرفعال
dole
U
حق بیمه ایام بیکاری
natural unemployment rate
U
نرخ بیکاری طبیعی
idleness
U
بیکاری تنبلی بطالت
idlesse
U
بیکاری تنبلی بطالت
unemployment benefit
U
کمک دریافتی در دوران بیکاری
idle time
U
دوره فترت زمان بیکاری
lay off
U
فصل کم کاری دوره بیکاری
inflationary gap
U
بیکاری مطلقا" وجودنداشته باشد
Time hangs heavily on my hands.
U
از زور بیکاری حوصله ام سر رفته
technological unemployment
U
بیکاری ناشی ازپیشرفتهای فنی
finals
U
نهائی
marginal
U
نهائی
terminal
U
نهائی
terminals
U
نهائی
final
U
نهائی
ultimate
U
نهائی
leisure hours
U
ساعات فراغت یا بیکاری هنگام فرصت
trade off between inflation and
U
رابطه جانشینی بین تورم و بیکاری
marginal product
U
محصول نهائی
marginal output
U
تولید نهائی
marginal productivity
U
بازدهی نهائی
marginal outlays
U
مخارج نهائی
marginal utility
U
مطلوبیت نهائی
marginal seller
U
فروشنده نهائی
marginal utility
U
فایده نهائی
sudden failure
U
گسیختگی نهائی
terminal price
U
قیمت نهائی
terminally
U
بطور نهائی
final payment
U
پراخت نهائی
ultimate strength
U
مقاومت نهائی
final test
U
ازمایش نهائی
final price
U
قیمت نهائی
marginal analysis
U
تحلیل نهائی
marginal benefit
U
فایده نهائی
marginal buyer
U
خریدار نهائی
marginal case
U
وضعیت نهائی
marginal cost
U
هزینه نهائی
marginal disutility
U
بیفایدگی نهائی
marginal desirability
U
رضامندی نهائی
marginal desirability
U
مطلوبیت نهائی
marginal revenue
U
درامد نهائی
marginal income
U
درامد نهائی
finished product
U
محصول نهائی
marginal conditions
U
شرایط نهائی
bolster layer
U
بالش نهائی
final goods
U
کالای نهائی
final demand
U
تقاضای نهائی
incremental cost
U
هزینه نهائی
incremental revenue
U
درامد نهائی
marginal borrower
U
وام گیرنده نهائی
marginal utility of money
U
مطلوبیت نهائی پول
marginal utility of income
U
مطلوبیت نهائی درامد
marginal utility function
U
تابع مطلوبیت نهائی
marginal utility curve
U
منحنی مطلوبیت نهائی
face fromwork
U
قالب بندی نهائی
marginal tax rate
U
میل نهائی به مالیات
marginal value product
U
ارزش تولید نهائی
decreasing marginal cost
U
هزینه نهائی نزولی
marginal demand price
U
قیمت تقاضای نهائی
marginal costing
U
هزینه یابی نهائی
marginal propensity to spend
U
میل نهائی به مخارج
marginal cost curve
U
منحنی هزینه نهائی
marginal supply price
U
قیمت عرضه نهائی
decree absolute
حکم نهائی دادگاه
increasing marginal return
U
بازده نهائی فزاینده
marginal cost function
U
تابع هزینه نهائی
marginal tax rate
U
نرخ نهائی مالیات
marginal revenue product
U
درامد محصول نهائی
marginal propensity to save
U
میل نهائی به پس انداز
marginal producer
U
تولید کننده نهائی
marginal propensity to import
U
میل نهائی به واردات
marginal propensity to expend
U
تمایل نهائی به مخارج
marginal efficiency of capital
U
کارائی نهائی سرمایه
marginal product curve
U
منحنی محصول نهائی
marginal propensity to expend
U
میل نهائی به مخارج
marginal product function
U
تابع محصول نهائی
marginal propensity to consume
U
میل نهائی به مصرف
marginal disutility
U
عدم مطلوبیت نهائی
marginal propensity to absorb
U
تمایل نهائی به جذب
marginal physical product
U
محصول فیزیکی نهائی
marginal propensity to spend
U
میل نهائی به خرج
marginal productivity
U
بهره وری نهائی
marginal factor cost
U
هزینه نهائی عامل
marginal rate of substitution
U
نرخ نهائی جانشینی
marginal lender
U
وام دهنده نهائی
marginal revenue function
U
تابع درامد نهائی
marginal revenue curve
U
منحنی درامد نهائی
marginal net product
U
محصول نهائی خالص
marginal rate of transformation
U
نرخ نهائی تبدیل
marginal return of capital
U
بازده نهائی سرمایه
I am obsessed by fear of unemployment .
U
تنها فکرم نگرانی از بیکاری ( عدم اشتغال ) است
man a bout town
U
ادم بیکاری که همیشه به باشگاه و نمایشگاههای شهر میرود
marginal physical product of labor
U
محصول فیزیکی نهائی کار
value of marginal product of labor
U
ارزش تولید نهائی کار
final goods
U
کالا برای مصرف نهائی
diminishing marginal utility
U
نزولی بودن مطلوبیت نهائی
marginal physical product of capital
U
محصول فیزیکی نهائی سرمایه
marginal efficiency of investment
U
کارائی نهائی سرمایه گذاری
value of marginal product of capital
U
ارزش تولید نهائی سرمایه
decreasing marginal efficiency of capita
U
کارائی نهائی نزولی سرمایه
marginal rate of time preference
U
نرخ نهائی ترجیح زمانی
marginal net private product
U
محصول خصوصی نهائی خالص
marginal propensity to invest
U
میل نهائی به سرمایه گذاری
marginal return of investment
U
بازدهی نهائی سرمایه گذاری
purchase element
U
عامل منتجه بار نهائی
marginal propensity to pay taxes
U
میل نهائی به پرداخت مالیات
decreasing marginal productivity
U
بهره وری نهائی نزولی
marginal capital output ratio
U
نسبت نهائی سرمایه بر تولید
diminishing marginal product
U
نزولی بودن محصول نهائی
tack coat
U
پوشش نهائی جاده با قیر
mondayish
U
بیحال در روز دوشنبه بواسطه بیکاری یکشنبه خسته از کار
frictional unemployment
U
بیکاری کوتاه مدت که در نتیجه تحرک ناقص نیروی کار
law of diminishing marginal utility
U
قانون نزولی بودن مطلوبیت نهائی
marginal efficiency of investment schedu
U
نمودار کارائی نهائی سرمایه گذاری
diminishing marginal rate of
U
نزولی بودن نرخ نهائی تبدیل
marginal productivity theory of
U
نظریه توزیع بر مبنای بهره وری نهائی
phillips curve
U
شکلی غیرخطی بوده و در حقیقت نشان میدهد که یک رابطه جانشینی بین تورم و بیکاری وجود دارد
gurantee period
U
مدت زمانیکه قبل از تحویل نهائی پیمانکار ساختمانی موفف است خسارات ساختمان رارفع نماید
begger my neighbour policy
U
سیاستی است که هدفش انتقال مشکل بیکاری به کشور دیگر است مانندافزایش تعرفه گمرکی
new deal
U
برنامه توسعه اقتصادی فرانکلین روزولت پس از سالهای بعداز بحران بزرگ درامریکا که دران کمک به کشاورزی بازنشستگی وبیمه بیکاری و غیره گنجانیده شده است
equation of exchange
U
متوسط قیمت کالاها و خدمات نهائی و مقدار تولید کالاها وخدمات
phillips curve
U
منحنی است که بر اساس ان رابطه بین نرخ بیکاری و نرخ تورم درانگلستان را نشان میدهد.شکل اولیه این منحنی
marginal case
U
حالت نهائی حالت حدی
accelerationists
U
شتاب گرایان مکتبی که براساس اعتقاد انها هر گونه اقدام در جهت کاهش نرخ طبیعی بیکاری بدون اینکه قادر باشد این نرخ را کاهش دهد باعث تسریع تورم خواهدشد .میلتون فریدمن و ادموندفلپس از پیروان اصلی این گروه میباشند
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com