Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (33 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
internationalization
U
بین المللی کردن
internationalize
U
بین المللی کردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
international practice
U
عرف بین المللی روش جاری بین المللی
international loans
U
استقراض بین المللی بدهیهای بین المللی
international line
U
خط بین المللی
internationals
U
بین المللی
international
U
بین المللی
international reserves
U
اندوختههای بین المللی
Esperanto
U
زبان بین المللی
internationally
U
از لحاظ بین المللی
lingua francas
U
زبان بین المللی
lingua franca
U
زبان بین المللی
system international
U
سیستم بین المللی
cosmopolitanism
U
بین المللی بودن
international dualism
U
دوگانگی بین المللی
international reserves
U
ذخائر بین المللی
internationality
U
بین المللی بودن
international acts
U
مستندات بین المللی
international call
U
مکالمه بین المللی
international comity
U
نزاکت بین المللی
international telephone circuit
U
خط تلفنی بین المللی
international acts
U
اسناد بین المللی
international trade
U
تجارت بین المللی
international court
U
دادگاه بین المللی
international custom
U
عرف بین المللی
international treaties
U
عهود بین المللی
international date line
U
خط موافقتنامه بین المللی
international union
U
اتحادیههای بین المللی
international union
U
اتحادیه بین المللی
[as]
compared to international standards
U
در معیارهای بین المللی
world war
U
جنگ بین المللی
world wars
U
جنگ بین المللی
international migration
U
مهاجرت بین المللی
international practice
U
رویه بین المللی
international liquidity
U
نقدینگی بین المللی
high seas
U
ابهای بین المللی
international
U
بازیگر بین المللی
international meeting
U
مجمع بین المللی
internationalism
U
احساسات بین المللی
internationals
U
بازیگر بین المللی
international etiquette
U
نزاکت بین المللی
by international standards
U
در معیارهای بین المللی
international equilibrium
U
تعادل بین المللی
standard time
U
وقت بین المللی
international date line
U
خط تقسیم نیروهای بین المللی
international monetary fund
U
صندوق بین المللی پول
international match
U
مسابقه بین المللی
[ورزش]
balance of international payment
U
موازنه پرداختهای بین المللی
international master
U
استاد بین المللی شطرنج
balance of international payments
U
تراز پرداختهای بین المللی
international balance of payments
U
تراز پرداختهای بین المللی
international standards organization
U
سازمان استانداردهای بین المللی
post union
U
اتحاد پستی بین المللی
international economic relations
U
روابط اقتصادی بین المللی
international practice
U
طریقه معمول به بین المللی
systeme international d'units
U
دستگاه بین المللی واحدها
International System of Units
U
دستگاه بین المللی یکاها
international exchange
U
مرکز تلفن بین المللی
International Space Station
[ISS]
U
ایستگاه فضایی بین المللی
international gold standard
U
پایه طلای بین المللی
international organisation for standard
U
موسسه بین المللی استاندارد
international monetary reserves
U
ذخائر پولی بین المللی
international division of labor
U
تقسیم کار بین المللی
international demonstration effect
U
اثر نمایشی بین المللی
international date line
U
خط بین المللی تغییر تاریخ
international standard atmosphere
U
اتمسفر استاندارد بین المللی
international investment
U
سرمایه گذاری بین المللی
international refugee organization
U
سازمان بین المللی اوارگان
bank for international settlements
U
بانک پرداختهای بین المللی
international system of units
U
دستگاه بین المللی احاد
accord
U
پیمان غیررسمی بین المللی
rugby test match
U
مسابقه بین المللی رگبی
accorded
U
پیمان غیررسمی بین المللی
public law
U
حقوق بین المللی عمومی
commodore international, ltd.
U
شرکت بین المللی کمودور
devis cup
U
جام بین المللی دویس
law of international institutions
U
حقوق سازمانهای بین المللی
accords
U
پیمان غیررسمی بین المللی
international
U
وابسته به روابط بین المللی
international road transport
U
ترابری بین المللی جاده ای
iec
U
کمیسیون بین المللی الکترونیک
overseas trade fair
U
نمایشگاه بین المللی بازرگانی
internationals
U
وابسته به روابط بین المللی
Test match
U
مسابقه بین المللی کریکت
Test matches
U
مسابقه بین المللی کریکت
curtis cup
U
جام بین المللی گلف
international switching center
U
مرکز سوئیچینگ بین المللی
international chamber of commerce
U
اتاق بازرگانی بین المللی
cosmopolitan
U
وابسته به همه جهان بین المللی
leiter international performance test
U
ازمون عملی بین المللی لایتر
international federation
U
فدراسیون بین المللی پردازش اطلاعات
ifip
U
فدراسیون بین المللی پردازش اطلاعات
CIAM
U
همایش بین المللی معماری مدرن
Corporate Modernism
U
سبک معماری بین المللی مدرن
world conference of computer in educatio
U
کنفرانس بین المللی اموزش کامپیوتر
wimbledon
U
جام بین المللی تنیس ویمبلدون
international atomic energy agency
U
اژانس بین المللی انرژی اتمی
international call
U
سیستم واحدهای الکتریکی بین المللی
international classification of
U
طبقه بندی بین المللی بیماریها
international council
U
شورای بین المللی کامپیوتر در اموزش
ordinary foul
U
خطای بازی بین المللی واترپولو
berne list
U
کتاب معرفهای بین المللی مرس
permanent court of international arbitra
U
دیوان دایمی داوری بین المللی
berne list
U
کتاب علایم شناسایی بین المللی
Bank for International Settlements
[BIS]
U
بانک تسویه پرداخت بین المللی
rules of road
U
قوانین بین المللی عبور ومرور دریایی
roentgen
U
واحد بین المللی تشعشع اشعه مجهول
iso
U
Organization InternationalStandards سازمان بین المللی استانداردها
international air transport association
U
اتحادیه بین المللی حمل و نقل هوایی
ccitt
U
کمیته مشاوره بین المللی تلگراف وتلفن
coulomb
U
سیستم بین المللی واحد بار الکتریکی
ifips
U
اتحادیه بین المللی انجمنهای پردازش اطلاعات
olympic review
U
نشریه رسمی کمیته بین المللی المپیک
convention merchandies per route
U
قرارداد بین المللی جهت حمل کالا
Participation rates are low compared to international standards.
U
میزان مشارکت در مقایسه با استانداردهای بین المللی کم است .
The SI unit of force is the newton.
U
یکای سیستم بین المللی نیرو نیوتن است.
By international standards Germany maintains a leading role.
U
در معیارهای بین المللی آلمان نقش پیشرو دارد.
SI
U
Dunites SystemeInternational استاندارد سیستم بین المللی متری
battle clasp
U
نشان و علامت شرکت در جنگ بین المللی اول
convention international de merchandies
U
عهدنامه بین المللی جهت حمل کالا با قطار
symbolic form
U
علایم رمز مخابراتی هواسنجی و هواشناسی بین المللی
transponder india
U
رادار مراقبتی یدکی یا رادارهوانوردی شخصی بین المللی
international road haulage
U
حمل نقل بار بین المللی بوسیله جاده
cosmopolis
U
شهر بین المللی مرکز تجمع نژادهای مختلف
ifac
U
Automatic of InternationalFederation Control فدراسیون بین المللی کنترل خودکار
ccitt
U
انجمن بین المللی که پروتکلهای ارتباطی و استانداردها را معرفی می کنند
big blue
U
ابی بزرگ لقبی برای شرکت بین المللی ماشینهای تجاری
guided
U
EquipmentIB Processing انجمن بین المللی استفاده کنندگان کامپیوترهای بزرگ
guide
U
EquipmentIB Processing انجمن بین المللی استفاده کنندگان کامپیوترهای بزرگ
guides
U
EquipmentIB Processing انجمن بین المللی استفاده کنندگان کامپیوترهای بزرگ
lumen
U
واحد تشعشع برابر مقدارنوری که از یک شمع معمولی بین المللی ساطع میگردد
coalitions
U
در ارتباطات بین المللی این کلمه به تجمع چنددولت به منظور وصول به هدف مشترک
imacs
U
for internationalassociation insimulation computers mathematicsand انجمن بین المللی ریاضیات و کامپیوتردر شبیه سازی
coalition
U
در ارتباطات بین المللی این کلمه به تجمع چنددولت به منظور وصول به هدف مشترک
International Modern
U
[سبک مدرن بین المللی در معماری قرن بیست میلادی که اولین بار در آلمان استفاده شد.]
The answer to terrorism must be better intelligence and improved international cooperation.
U
پاسخ به تروریسم باید اطلاعات بهتر سازمان مخفی و بهبودی همکاری های بین المللی باشد.
nak
U
کد کنترل انتقال بین المللی که توسط یک ترمینال گیرنده برگردانده شده است AknowledgeCharacter Negativeکاراکتر تصدیق منفی
internal telecommunications unions
U
یک دفتر نمایندگی با 156عضو متخصص از ملل متحدکه مسئول هم اهنگی بین المللی مسائل مربوط به ارتباطات دوربرد میباشد
internationals
U
ElectrotechnicalCommission ...کمیسیون الکتریکی جهانی کمیسیون بین المللی مهندسی برق
international
U
ElectrotechnicalCommission ...کمیسیون الکتریکی جهانی کمیسیون بین المللی مهندسی برق
Grands Prix
U
یک دوره مسابقه بین المللی بین اسبهای سه ساله درفرانسه
Grand Prix
U
یک دوره مسابقه بین المللی بین اسبهای سه ساله درفرانسه
association for system management
U
یک سازمان بین المللی که متعهد است تا اعضا خود را ازرشد سریع و تغییرات درزمینه مدیریت سیستم ها وپردازش اطلاعات اگاه کند
international court of justice
U
دیوان دادگستری بین المللی رکن قضایی سازمان ملل متحد که وفیفه اش رسیدگی به دعاوی مطروحه دول عضو علیه یکدیگر است
brian kellogg
U
پیمانی که مبتکر ان بریان کلوگ وزیرخارجه امریکا در 8291 بودو امضا کنندگان ان جنگ را به عنوان وسیله حل اختلافات بین المللی محکوم و تحریم کردند
asm
U
Yystems for Associationیک سازمان بین المللی که متعهد است تا اعضا خود را ازرشد سریع و تغییرات درزمینه مدیریت سیستم ها وپردازش اطلاعات اگاه کندanagement
standard time
U
ساعت بین المللی ساعت استاندارد
universal time
U
وقت جهانی وقت بین المللی
world bank
U
بانک جهانی یا بانک بین المللی تجدید ابادانی و توسعه که هدفش کمک به کشورهای عضو برای رشداقتصادی از طرق مختلفه میباشد
defacto recognition
U
شناسایی دوفاکتو شناسایی سیاسی کشوری که عملا" مستقل ودارای حق حاکمیت است ولی به عللی نمیتواند یا نمیخواهد به تعهدات بین المللی خود
association for computers and humanities
U
یک سازمان بین المللی که مشوق تحقیقات در زبان مطالعات ادبی تاریخی انسان شناسی و علوم اجتماعی به کمک کامپیوتر واستفاده از ان در افرینش ومطالعه هنر و موسیقی ورقص میباشد
international finance corporation
U
شرکت مالی بین المللی شرکت تاسیس شده به وسیله بانک جهانی که هدفش تشویق و ترویج موسسات تولیدی بخش خصوصی درکشورهای توسعه نیافته است
sizes
U
1-تعداد حروفی که کامپیوتر به صورت افقی و عمودی میتواند نمایش دهد. 2-اندازه صفحه نمایش بر پایه اندازه بین المللی کاغذ
size
U
1-تعداد حروفی که کامپیوتر به صورت افقی و عمودی میتواند نمایش دهد. 2-اندازه صفحه نمایش بر پایه اندازه بین المللی کاغذ
international development association
U
مجمع بین المللی توسعه مجمعی است وابسته به بانک جهانی که به منظور کمک به کشورهای توسعه نیافته ایجاد شده است
Internet
U
شبکه گسترده بین المللی که انتقال داده و فایل را به همراه توابع پست الکترونیکی برای میلیونهای کاربر در جهان فراهم میکند. هر کسی میتواند از اینترنت استفاده کند. و نیز مراجعه شود به HTTP
transit route
U
مسیر دریایی بین المللی مسیر ترانزیت راه ترانزیت
international labour organization
U
سازمان بین المللی کار سازمانی که در جوار جامعه ملل تاسیس شد و در سال 6491 به سازمان ملل پیوست و هدف ان بهبودبخشیدن به شرایط کار ازجنبه ها مختلف و حمایت ازکارگران و منافع ایشان میباشد
carnet
U
اسنادی که در حمل بین المللی بکار برده میشود وموقع عبور محموله توسط کامیون از مرزهای متعددمحموله را از پرداخت حقوق گمرکی بین راه معاف می داردومحموله درمقصد باز وحقوق گمرکی مربوطه پرداخت می گردد
to let somebody treat you like a doormat
<idiom>
U
با کسی خیلی بد رفتار کردن
[اصطلاح]
[ مثال تحقیر کردن بی محلی کردن قلدری کردن]
unmew
U
رها کردن ازاد کردن ول کردن مرخص کردن بخشودن صرف نظر کرن
discharges
U
اخراج کردن خالی کردن پیاده کردن بار ازاد کردن
discharge
U
اخراج کردن خالی کردن پیاده کردن بار ازاد کردن
capturing
U
اسیر کردن گرفتار کردن تصرف کردن دستگیر کردن
captures
U
اسیر کردن گرفتار کردن تصرف کردن دستگیر کردن
capture
U
اسیر کردن گرفتار کردن تصرف کردن دستگیر کردن
countervial
U
خنثی کردن- برابری کردن با- جبران کردن- تلاقی کردن
challengo
U
ادعا کردن دعوت کردن اعلام نشانی اسم عبور خواستن درخواست معرف کردن
verify
U
مقایسه کردن با اصل پیام بررسی کردن ازمایش کردن از نظر صحت و دقت
verifies
U
مقایسه کردن با اصل پیام بررسی کردن ازمایش کردن از نظر صحت و دقت
verified
U
مقایسه کردن با اصل پیام بررسی کردن ازمایش کردن از نظر صحت و دقت
verifying
U
مقایسه کردن با اصل پیام بررسی کردن ازمایش کردن از نظر صحت و دقت
foster
U
تشویق کردن- حمایت کردن-پیشرفت دادن- تقویت کردن- به جلو بردن
shoots
U
جمع کردن پا وپرت کردن انها همراه باراست کردن سریع بدن
shoot
U
جمع کردن پا وپرت کردن انها همراه باراست کردن سریع بدن
survey
U
براورد کردن نقشه برداری کردن از مساحی کردن پیمودن بازدید
to temper
[metal or glass]
U
آب دادن
[سخت کردن]
[آبدیده کردن]
[بازپخت کردن]
[فلز یا شیشه]
cross examination
U
تحقیق چندجانبه بازپرسی کردن روبرو کردن شواهد استنطاق کردن
orient
U
جهت یابی کردن بجهت معینی راهنمایی کردن میزان کردن
orienting
U
جهت یابی کردن بجهت معینی راهنمایی کردن میزان کردن
orients
U
جهت یابی کردن بجهت معینی راهنمایی کردن میزان کردن
surveyed
U
براورد کردن نقشه برداری کردن از مساحی کردن پیمودن بازدید
surveys
U
براورد کردن نقشه برداری کردن از مساحی کردن پیمودن بازدید
assign
U
مامور کردن محول کردن واگذار کردن سهمیه دادن
assigning
U
مامور کردن محول کردن واگذار کردن سهمیه دادن
assigns
U
مامور کردن محول کردن واگذار کردن سهمیه دادن
concentrating
U
غلیظ کردن متمرکز شدن اشباع کردن سیر کردن
to inform on
[against]
somebody
U
کسی را لو دادن
[فاش کردن]
[چغلی کردن]
[خبرچینی کردن]
serve
U
نخ پیچی توزیع کردن تقسیم کردن خدمت نظام کردن
concentrate
U
غلیظ کردن متمرکز شدن اشباع کردن سیر کردن
serves
U
نخ پیچی توزیع کردن تقسیم کردن خدمت نظام کردن
served
U
نخ پیچی توزیع کردن تقسیم کردن خدمت نظام کردن
concentrates
U
غلیظ کردن متمرکز شدن اشباع کردن سیر کردن
tae
U
پرش کردن با پا دفاع کردن و با پا ضربه زدن و خرد کردن
calk
U
بتونه کاری کردن زیرپوش سازی کردن مسدود کردن
to appeal
[to]
U
درخواستن
[رجوع کردن به]
[التماس کردن]
[استیناف کردن در دادگاه]
assigned
U
مامور کردن محول کردن واگذار کردن سهمیه دادن
buck up
U
پیشرفت کردن روحیه کسی را درک کردن تهییج کردن
soft-pedaling
U
رکاب تخفیف صدا وسیله خفه کردن صدا بارکاب پایی صدا را خفه کردن در سخن امساک کردن مبهم کردن
soft-pedals
U
رکاب تخفیف صدا وسیله خفه کردن صدا بارکاب پایی صدا را خفه کردن در سخن امساک کردن مبهم کردن
soft pedal
U
رکاب تخفیف صدا وسیله خفه کردن صدا بارکاب پایی صدا را خفه کردن در سخن امساک کردن مبهم کردن
soft-pedalled
U
رکاب تخفیف صدا وسیله خفه کردن صدا بارکاب پایی صدا را خفه کردن در سخن امساک کردن مبهم کردن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com