English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
to have private insurance [cover] U بیمه خصوصی داشتن
to be privately insured U بیمه خصوصی داشتن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
To have selfish motives . to have an axe to grind. U غرض شخصی ( خصوصی ) داشتن
private automatic branch exchange U رد و بدل کننده شعبهای اتومات خصوصی مبادله انشعاب خودکار خصوصی
valued policy U بیمه نامه دریایی که در ان مبلغ بیمه دقیقا" تعیین و ذکر میشود
self insurance U بیمه شدگی توسط خویشتن بیمه شدن پیش خود
exclusion clause U مادهای از قرارداد بیمه که در ان مواردی که مشمول بیمه نمیگردد ذکر شده است
excess loss cover U بیمه مجدد ان قسمت از زیان که بیش از مقدار بیمه شده قبلی است
continuation clause U مادهای که درقرارداد بیمه ذکر گردیده وبراساس ان قراداد بیمه تمدیدمی گردد
accomodation line قبول یک نوع خطر به وسیله بیمه گزار وقتی با بیمه نامه های دیگری همراه است
open policy U بیمه نامهای که در ان قیمت کالای بیمه شده معین نشده ودر وقت تلف شدن تعیین میشود
reassurances U بیمه اتکایی بیمه ثانوی
reassurance U بیمه اتکایی بیمه ثانوی
policy U بیمه نامه ورقه بیمه
policies U بیمه نامه ورقه بیمه
c & f U قیمت کالا وهزینه حمل ان بدون بیمه دریایی و تولید کننده پس ازتسلیم کالا به شرکت کشتیرانی و پرداخت هزینه حمل از خودسلب مسئولیت میکند و حق بیمه تا مقصد به عهده خریدار است
money to burn <idiom> U بیش ازاحتیاج ،داشتن،داشتن پول خیلی زیاد
longest U میل داشتن ارزوی چیزی را داشتن طولانی کردن
longed U میل داشتن ارزوی چیزی را داشتن طولانی کردن
longer U میل داشتن ارزوی چیزی را داشتن طولانی کردن
long- U میل داشتن ارزوی چیزی را داشتن طولانی کردن
long U میل داشتن ارزوی چیزی را داشتن طولانی کردن
longs U میل داشتن ارزوی چیزی را داشتن طولانی کردن
to keep down U زیرفرمان خودنگاه داشتن دراطاعت خود داشتن
to keep up U از افسرده شدن نگاه داشتن باذنگاه داشتن
informal U خصوصی
subrosa U خصوصی
off the record <idiom> U خصوصی
jackes U خصوصی
personal U خصوصی
necessary house U خصوصی
private U خصوصی
privates U خصوصی
private line U خط خصوصی
quasi private U شبه خصوصی
proprietary company U شرکت خصوصی
camarin U نیایشگاه خصوصی
privately leased line U خط اجارهای خصوصی
private treaty U معامله خصوصی
private talk U صحبت خصوصی
private saving U پس انداز خصوصی
praivate ownership U مالکیت خصوصی
casket U نامه خصوصی
passkey U کلید خصوصی
paticular U خصوصی بابت
in petto U بطور خصوصی
privatizes U خصوصی کردن
privatizing U خصوصی کردن
private consumption U مصرف خصوصی
relator U شاکی خصوصی
relator U مدعی خصوصی
quasi private U نیمه خصوصی
apsidiole U نیایشگاه خصوصی
private cost U هزینه خصوصی
caskets U نامه خصوصی
private ownership U مالکیت خصوصی
special relativity U نسبیت خصوصی
private finance U مالیه خصوصی
private corporation U شرکت خصوصی
private institutions U موسسات خصوصی
private enterprises U موسسات خصوصی
private debt U بدهی خصوصی
private deed U سند خصوصی
off the record U محرمانه و خصوصی
private company U شرکت خصوصی
tutored U معلم خصوصی
private agreement U قرارداد خصوصی
private benefits U منافع خصوصی
private borrowing U استقراض خصوصی
tutors U معلم خصوصی
tutor U معلم خصوصی
backstage U محرمانه خصوصی
personal U منقول خصوصی
off-the-record U محرمانه و خصوصی
private employees U کارکنان خصوصی
privatized U خصوصی کردن
closeted U گنجه خصوصی
private school U اموزشگاه خصوصی
private schools U اموزشگاه خصوصی
private detective U کاراگاه خصوصی
private detectives U کاراگاه خصوصی
private investigator U کاراگاه خصوصی
privy U خصوصی محرمانه
subjective U فاعلی خصوصی
very own <adj.> U خصوصی [شخصی]
Citizens' Band U باند خصوصی
pillow talk U حرفهای خصوصی
private enterprise U عمل خصوصی
private enterprise U شرکت خصوصی
privately U بطور خصوصی
closeting U گنجه خصوصی
closets U گنجه خصوصی
party line U خط خصوصی تلفن
party lines U خط خصوصی تلفن
private sector U بخش خصوصی
closet U گنجه خصوصی
private property U دارائیهای خصوصی
private law U حقوق خصوصی
privates U اختصاصی خصوصی
privatises U خصوصی کردن
private property U مالکیت خصوصی
private lessons U تدریس خصوصی
private U اختصاصی خصوصی
private tuition U تدریس خصوصی
privatising U خصوصی کردن
privatised U خصوصی کردن
private eyes U کارآگاه خصوصی
private tutoring [American E] U تدریس خصوصی
privatize U خصوصی کردن
extra tuition U تدریس خصوصی
semiprivate U نیمه خصوصی
privatization U خصوصی کردن
private eye U کارآگاه خصوصی
curtain lecture U صحبتهای خصوصی زن وشوهر
private rate of return U نرخ بازده خصوصی
private rate of discount U نرخ تنزیل خصوصی
jurists U متخصص حقوق خصوصی
jurist U متخصص حقوق خصوصی
tutorial U درس خصوصی دادن به
backsides U عقب هر چیزی خصوصی
backside U عقب هر چیزی خصوصی
tutor U درس خصوصی دادن به
behind the stage <adj.> <adv.> U خصوصی [اصطلاح مجازی]
tutored U درس خصوصی دادن به
to give private lessons U درس خصوصی دادن
tutors U درس خصوصی دادن به
principle of exclusion U در مورد کالاهای خصوصی
special theory of relativity U نظریه نسبیت خصوصی
private broadcasting U پخش برنامه خصوصی
private branch exchange U مبادله انشعاب خصوصی
sitting in camera U جلسه خصوصی دادگاه
personal staff U ستاد خصوصی فرمانده
pbx U تبادل انشعاب خصوصی
tutorials U درس خصوصی دادن به
private enterprise U اقتصاد بخش خصوصی
with average U شامل خسارات خصوصی وجزئی
palor U اطاق برای گفتگو خصوصی
objectives U علمی و بدون نظر خصوصی
objective U علمی و بدون نظر خصوصی
private enterprise U اقتصاد ازاد موسسه خصوصی
marginal net private product U محصول خصوصی نهائی خالص
privy purse U اعتبارمخصوص هزینههای خصوصی پادشاه
private international law U حقوق بین الملل خصوصی
to keep one's feet on the ground <idiom> U علمی ماندن و بدون نظر خصوصی
offstage U خارج از صحنه نمایش درزندگی خصوصی
committees U هیئت بررسی انجمن جلسه خصوصی
committee U هیئت بررسی انجمن جلسه خصوصی
to have by heart U ازحفظ داشتن درسینه داشتن
meanest U مقصود داشتن هدف داشتن
differs U اختلاف داشتن تفاوت داشتن
hoping U انتظار داشتن ارزو داشتن
cost U قیمت داشتن ارزش داشتن
resided U اقامت داشتن مسکن داشتن
proffer U تقدیم داشتن عرضه داشتن
proffered U تقدیم داشتن عرضه داشتن
proffering U تقدیم داشتن عرضه داشتن
proffers U تقدیم داشتن عرضه داشتن
mean U مقصود داشتن هدف داشتن
meaner U مقصود داشتن هدف داشتن
differing U اختلاف داشتن تفاوت داشتن
differ U اختلاف داشتن تفاوت داشتن
differed U اختلاف داشتن تفاوت داشتن
hopes U انتظار داشتن ارزو داشتن
abhorring U بیم داشتن از ترس داشتن از
hoped U انتظار داشتن ارزو داشتن
abhorred U بیم داشتن از ترس داشتن از
resides U اقامت داشتن مسکن داشتن
hope U انتظار داشتن ارزو داشتن
abhors U بیم داشتن از ترس داشتن از
reside U اقامت داشتن مسکن داشتن
behind the scenes U در پشت پرده دارای اطلاعات خصوصی یا خارجی
table talk U صحبتهای خصوصی و غیررسمی در سر میز غذا مفاوضه
privilege cab U درشگه کرایهای که حق دارددر جاهای خصوصی بایستد
to tutor somebody in English U به کسی درس خصوصی در زبان انگلیسی دادن
insurance U بیمه
insurance U حق بیمه
insurer, underwriter U بیمه گر
aids to trade U بیمه
insurer U بیمه گر
insurers U بیمه گر
assurance U بیمه
assurances U بیمه
assurer U بیمه گر
cost,insurance,freight and exchange(cif& U بیمه
insurance permium U حق بیمه
insurance premium U حق بیمه
underwriter U بیمه گر
level premium U حق بیمه
underwriters U بیمه گر
premiums U حق بیمه
premium U حق بیمه
pabx U Exchange AutomaticBranch Private تبادل انشعاب خودکار خصوصی
personals U بندهایی از روزنامه که درباره اشخاص خصوصی نوشته میشود
toll traverse U وجهی که برای عبور از املاک خصوصی پرداخت میشود
qui tam action U دعوی کیفری که واجد جنبه عمومی و خصوصی باشد
insurance agent U عامل بیمه
insurable U قابل بیمه
insurable U بیمه کردنی
insurable U بیمه شدنی
industrial insurance U بیمه صنعتی
term insurance U بیمه موقت
health insurance U بیمه تندرستی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com