Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
to be too poor to afford a telephone line
بیش از اندازه تهیدست بودند که بتوانند یک خط تلفن تهیه بکنند.
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
the room was seated for 00
U
جای سدکرسی دران خانه تهیه کرده بودند
common carrier
U
شرکتی دولتی که تلفن تلگراف و سایر امکانات مخابراتی را جهت عموم تهیه میکند حامل مشترک
adaptive channel allocation
U
روش به کار رفته توسط پروتکل تصحیح خطای MNP که اندازه بستههای داده را طبق خط تلفن تنظیم میکند.
in such a way as to enable them
U
به طوری که آنها بتوانند
penurious
U
تهیدست
penniless
U
تهیدست
impecunious
U
تهیدست
empty handed
U
تهیدست
indigent
U
تهیدست
begger
U
تهیدست
poor
U
تهیدست
unfunded
U
تهیدست
poverty-stricken
U
تهیدست مفلس
poverty stricken
U
تهیدست مفلس
ani
U
سیستم تلفن که شماره تلفن شخصی که تماس گرفته را درج میکند
howlers
U
صدایی که به اپراتور تلفن اعلام میکند که دستگاه تلفن کاربر آماده گیرندگی نیست
howler
U
صدایی که به اپراتور تلفن اعلام میکند که دستگاه تلفن کاربر آماده گیرندگی نیست
acoustic coupler
وسیله ای که به یک دستگاه تلفن وصل است و دادههای دوتایی را به سیگنالهای صوتی تبدیل میکند تا در خط تلفن جریان پیدا کند
laying up
U
تهیه کردن سر پل دریایی تهیه سرپل ساحلی
magneto exchange
U
مرکز تلفن خودکار با تلفن اندوکتوری
photogrammetry
U
علم تهیه نقشه از روی عکس هوایی یا اندازه گیری فواصل زمینی از روی عکس هوایی
basic
U
روش استاندارد ذخیره سازی داده روی دیسک تا سایر کامپیوتر ها هم بتوانند استفاده کنند
basics
U
روش استاندارد ذخیره سازی داده روی دیسک تا سایر کامپیوتر ها هم بتوانند استفاده کنند
telephony
U
مجموعه استانداردها که نحوه کار کامپیوترها باسیستم تلفن را بیان میکند که باعث ایجاد پست الکترونیکی صوتی , پاسخ به تلفن و سرویس فکس میشود
private automatic branch exchange
U
یک سیستم تلفن سوئیچینگ خودکار خصوصی که در یک شرکت مخابرات تلفنی رافراهم می اورد و انتقال مکالمه ها را به درون شبکه تلفن عمومی یا خارج از ان کنترل میکند
let it be done
U
بکنند
telephone booth
U
کیوسک تلفن کابین تلفن
telephone booths
U
کیوسک تلفن کابین تلفن
coupler
U
وسیلهای که به دستگاه تلفن وصل است و داده دودویی را به سیگنالهای صوتی تبدیل میکند که روی یک خط تلفن قابل ارسال است
hsd it out
U
بدهید دندان را بکنند
expansion unit
U
وسیلهای که به یک کامپیوترمتصل بوده و دارای سوکتهای اضافی است تا درون انها تخته مدارهای چاپی بتوانند قرار گیرند
purveys
U
تهیه اذوقه تهیه سورسات
purveyed
U
تهیه اذوقه تهیه سورسات
purvey
U
تهیه اذوقه تهیه سورسات
purveying
U
تهیه اذوقه تهیه سورسات
rote
U
کاری که از روی عادت بکنند
to get a tattoo
U
بروند خالکوبی شان بکنند
buffer
U
استفاده از فضای ذخیره سازی موقت در پورتهای ورودی یا خروجی تا وسایل جانبی آهسته بتوانند با CPU سریع کار کند
skeletonizer
U
تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
to cultivate good manners
U
کوشش کردن با ادب رفتار بکنند
secure encryption payment protocol
U
سیستمی که یک اتصال امن بین جستجوگرکاربر ووب سایت فروشنده ایجاد میکند تا کاربران بتوانند قیمت کالاها را روی اینترنت بپردازند
to feel a pang of guilt
U
ناگهانی احساس بکنند که گناه کار هستند
The nerves can only take so much .
U
اعصاب می توانند فقط تا حدی تحمل بکنند .
to opt in
[something]
U
تصمیم گرفتن که کاری را انجام بدهند یا همکاری بکنند
modem
U
وسیلهای که امکان ارسال داده از طریق خط تلفن با تبدیل کردن سیگنال دودویی از کامپیوتر به سیگنال آنالوگ صوتی ه قابل ارسال روی خط تلفن است فراهم می :ند
unprofitable servants
U
مردمی که خرسندند باینکه تنهاانچه وفیفه ایشان است بکنند
that woman was in keeping
U
ان زن رانشانده بودند
they were filfty at the outsid
U
پنجاه تن بودند
angles
U
اندازه تغییرات در جهت که معمولا اندازه گردش از یک محور میباشد
angle
U
اندازه تغییرات در جهت که معمولا اندازه گردش از یک محور میباشد
If the cap fit,wear it.
<proverb>
U
اگر کلاه به اندازه سرت هست به سر بگذار !(لقمه به اندازه دهن بردار).
zahn cup
U
محفظهای با سوراخی به اندازه معین و دقیق برای اندازه گیری ویسکوزیته سیال
typefaces
U
اندازه نوشتار که در واحد نقط ه اندازه گیری میشود
typeface
U
اندازه نوشتار که در واحد نقط ه اندازه گیری میشود
we were
U
ایشان بودند ما بودیم
phoning
U
تلفن تلفن زدن
phoned
U
تلفن تلفن زدن
phone
U
تلفن تلفن زدن
phones
U
تلفن تلفن زدن
to sugar-coat the pill
[American E]
<idiom>
U
چیزی بدی را طوری بکنند که کمتر ناخوشایند بنظر بیاید
[اصطلاح مجازی]
to sweeten the pill
<idiom>
U
چیزی بدی را طوری بکنند که کمتر ناخوشایند بنظر بیاید
[اصطلاح مجازی]
to sugar the pill
<idiom>
U
چیزی بدی را طوری بکنند که کمتر ناخوشایند بنظر بیاید
[اصطلاح مجازی]
analogue
U
نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر ممتد و متغیر فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
orifice meter
U
روش اندازه گیری جریان سیال با گرفتن اندازه دقیق فشار قبل و بعد از یک صفحه عرضی با یک سوراخ
analogues
U
نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر ممتد و متغیر فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
analog
U
نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر متغیر ممتد فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
They were all alike.
U
همه آنها یکی بودند.
Burglars have broken in.
U
دزد ها
[با زور]
آمده بودند تو.
he was meant for a soldier
U
او برای سربازی در نظرگرفته بودند
they attended the king
U
ایشان درخدمت پادشاه بودند
Those who attended the meeting.
U
کسانیکه در جلسه حاضر بودند
The Web site allows consumers to make direct comparisons between competing products.
U
این وب گاه اجازه می دهد مصرف کنندگان مستقیما محصولات رقیبها را با هم مقایسه بکنند..
The jewels were laid out beautifully.
U
جواهرات رابطرز زیبایی چیده بودند
the price was not reasonable
U
بهای گزافی بران گذاشته بودند
They were all dreesd in black.
U
تمام آنها لباس سیاه پوشیده بودند
She did not show any interest in my problems, let alone help me.
U
مشکلاتم برای او
[زن]
بی اهمیت بودند گذشته از کمک به من.
The waves were mountain - high .
U
موجها با ندازه یک کوه بودند ( خیلی بلند )
There they were in all their finery.
U
آنجا آنها در تمام زر و زیور خود بودند.
map compilation
U
تهیه نقشه جدید یا جمع اوری اطلاعات جدید برای تهیه نقشه
They were dressed all in black.
U
همه آنها لباس تمام سیاه پوشیده بودند
therianthropic
U
وابست به موجوداتی که نیمی انسان ونیمی جانور بودند
the boxes were nested
U
جعبه ها یکی در توی دیگری قرار گرفته بودند
The soldier had been blinded in the war .
U
چشم های سرباز درجنگ کور شده بودند
The
[main]
protagonists in the colonial struggle were Great Britain and France.
U
بریتانیا و فرانسه سردمداران
[اصلی]
در مبارزه مستعمراتی بودند.
anti federalist
U
اشخاصی که درسال 88-7871 مخالف اساس حکومت امریکا بودند
reveals
U
نمایش اطلاعاتی که پنهان شده بودند پس ازاینکه شرط برقرار شد
revealed
U
نمایش اطلاعاتی که پنهان شده بودند پس ازاینکه شرط برقرار شد
reveal
U
نمایش اطلاعاتی که پنهان شده بودند پس ازاینکه شرط برقرار شد
The people wondered how the contraption worked.
U
مردم در شگفت بودند که این ابتکار چگونه کار می کرد.
processor
U
ساخت CPU با اندازه کلمه بزرگ با وصل کردن پلاکهای با اندازه کلمه کوچکتر به هم
gage
U
اندازه گیر اندازه گرفتن
gage
U
اندازه وسیله اندازه گیری
minuteman
U
داوطلبانی که متعهد بودند بمحض احضار حاضر بخدمت نظام شوند
self-
U
حلقهای که هر محل یا دستیابی ثبات را در حین اجرا به محلی که بودند بر می گرداند
size
U
1-تعداد حروفی که کامپیوتر به صورت افقی و عمودی میتواند نمایش دهد. 2-اندازه صفحه نمایش بر پایه اندازه بین المللی کاغذ
sizes
U
1-تعداد حروفی که کامپیوتر به صورت افقی و عمودی میتواند نمایش دهد. 2-اندازه صفحه نمایش بر پایه اندازه بین المللی کاغذ
blasts
U
آزاد کردن بخش هایی از حافظه که قبلاگ اختصاص داده شده بودند
eyestrings
U
ضمائم چشمی که سابقا معتقد بودند هنگام کوری ومرگ از هم گسیخته می گردد
blast
U
آزاد کردن بخش هایی از حافظه که قبلاگ اختصاص داده شده بودند
The singer and his staff commandeered the entire backstage area.
U
خواننده و کارکنانش تمام پشت صحنه را برای خود اشغال کرده بودند.
The prisoners of the terrorist militia were detained under inhumane conditions.
U
زندانیان گروه شبه نظامی تروریستی در شرایط غیرانسانی بازداشت شده بودند.
fall back
U
شروع مجدد یک برنامه پس از رفع خطا از نقط های که توابع فراخوانده شده بودند
calling dial
U
صفحه شماره گیر تلفن صفحه نمره گیر تلفن
measure
U
1-یافتن اندازه یا کمیت چیزی . 2-از اندازه یا کمیت خاص بودن
Millions saw the apple fall, but Newton was the one who asked why?
U
میلیون ها نفر به زمین افتادن سیب را دیده بودند اما فقط نیوتون پرسید چرا؟
physiocrats
U
اقتصاددانان فرانسوی قرن هیجده که معتقد بودند زمین و طبیعت یگانه منبع ثروت است
telephone operation
U
طرز کار تلفن کار تلفن
puritans
U
فرقهای از پروتستانهای انگلستان که زمان الیزابت علیه سنن مذهبی قیام نمودندوطرفدار سادگی در نیایش بودند
puritan
U
فرقهای از پروتستانهای انگلستان که زمان الیزابت علیه سنن مذهبی قیام نمودندوطرفدار سادگی در نیایش بودند
projection
U
سیستم تصویر در تهیه نقشه سیستم تهیه نقشه جات
projections
U
سیستم تصویر در تهیه نقشه سیستم تهیه نقشه جات
purveys
U
تهیه کردن سورسات تهیه کردن
purveying
U
تهیه کردن سورسات تهیه کردن
purveyed
U
تهیه کردن سورسات تهیه کردن
purvey
U
تهیه کردن سورسات تهیه کردن
gauged
U
اندازه اندازه گیر
gauges
U
اندازه اندازه گیر
gauge
U
اندازه اندازه گیر
asynchronous
U
ارسال داده بین وسایلی که مط ابق با ساعت نیستند و هر وقت آماده بودند ارسال می شوند
moment of momentum
U
اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
angular momentum
U
اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
measuring converter
U
مبدل اندازه گیری ترانسفورماتور اندازه گیری
stream gaging
U
اندازه گیری ابراهه ها اندازه گیری رودخانه
monrovia powers
U
اتحادیهای سست بنیان متشکل از 91کشور افریقایی که اولین باردر سال 1691 طی کنفرانسی که نمایندگان این کشورها درمونروویا واقع در لیبریاتشکیل داده بودند وجود پیداکرد
adobe type manager
U
استاندارد برای نوشتارهایی که اندازه شان قابل تغییر است که توسط System Apple و Windows Microsoft برای تقریبا تمام اندازه ها و قابل چاپ روی تمام چاپگرها ایجاد شده است
edict of emancipation
U
فرمانی که به تاریخ سوم مارس 1681 به وسیله الکساندر دوم امپراطور روسیه صادر و به موجب ان به "سرفها" یعنی ثلث جمعیت روسیه که فاقدازادی واقعی بودند
telephones
U
تلفن
telephoning
U
تلفن
telephone code
U
کد تلفن
service man
U
تلفن چی
operators
U
تلفن چی
operator
U
تلفن چی
telephone
U
تلفن
phoning
U
تلفن
phoned
U
تلفن
telephone operator
U
تلفن چی
telephone circuit
U
خط تلفن
telephone line
U
خط تلفن
phones
U
تلفن
phone
U
تلفن
telephoned
U
تلفن
telephone jack
U
جک تلفن
radio telephony
U
تلفن بیسیم
call box
U
اتاقک تلفن
radiotelephone
U
تلفن بی سیم
residance telephone
U
تلفن منزل
repeating coil
U
مبدل تلفن
call box
U
کابین تلفن
call box
U
کیوسک تلفن
telephone channel
U
کانال تلفن
extensions
U
تلفن فرعی
radiophone
U
تلفن بیسیم
telephone books
U
راهنمای تلفن
automatic telephone system
U
تلفن خودکار
call up
<idiom>
U
تلفن کردن
telephones
U
تلفن کردن
ring up
<idiom>
U
تلفن زدن
automatic telephone
U
تلفن خودکار
hottest
U
خط تلفن مستقیم
telephone books
U
دفتر تلفن
telephoning
U
تلفن زدن
telephone charge
U
هزینه تلفن
extension
U
تلفن فرعی
ring
U
تلفن حلقه
sound powered telephone
U
تلفن صوتی
telephone d.
U
دفتر تلفن
telephone book
U
دفتر تلفن
hot lines
U
تلفن قرمز
telephone book
U
راهنمای تلفن
personal
U
شماره تلفن ها
address book
U
دفترچه تلفن
table telephone
U
تلفن رومیزی
telephone exchange
U
مرکز تلفن
telephone
U
تلفن کردن
telephnone book
U
دفتر تلفن
hotter
U
خط تلفن مستقیم
hot
U
خط تلفن مستقیم
ring
U
تلفن زدن
telephoned
U
تلفن کردن
receiver
U
گوشی تلفن
telephone
U
تلفن زدن
speaking circuit
U
مدار تلفن
auto
U
شماره تلفن
call boxes
U
کابین تلفن
call boxes
U
اتاقک تلفن
telephones
U
تلفن زدن
radio-telephones
U
تلفن بی سیم
call box
U
تلفن صحرایی
telephoned
U
تلفن زدن
telephone set
U
دستگاه تلفن
log
U
شماره تلفن
logs
U
شماره تلفن
autos
U
شماره تلفن
hot line
U
تلفن قرمز
telephone exchanges
U
مرکز تلفن
radio-telephone
U
تلفن بی سیم
call boxes
U
تلفن صحرایی
call boxes
U
کیوسک تلفن
telephone cable
U
کابل تلفن
radio telephone
U
تلفن بی سیم
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com