Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (16 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
gravity extraction
U
بیرون ریختن یا پرتاب بار ازهواپیما با استفاده از سقوط ازاد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
gravity drop
U
پرتاب بار یا بارریزی ازهواپیما با استفاده از نیروی سقوط ازاد
waiver
U
بار قابل پرتاب به خارج ازهواپیما
paradrag drop
U
سقوط ازاد از ارتفاع کم سقوط با چتر کمکی
ejection seat
U
صندلی هواپیما که در مواقع اضطراری شخص را ازهواپیما بخارج پرتاب میکند
quail
U
نوعی موشک فریبنده که برای کور کردن رادارها و یاسیستم پدافند هوایی دشمن ازهواپیما پرتاب میشود
quails
U
نوعی موشک فریبنده که برای کور کردن رادارها و یاسیستم پدافند هوایی دشمن ازهواپیما پرتاب میشود
free drop
U
پرتاب وسایل و تدارکات بدون چتر پرتاب ازاد
free fall
U
سقوط ازاد
slumps
U
یکباره فرو ریختن سقوط کردن
slumping
U
یکباره فرو ریختن سقوط کردن
slumped
U
یکباره فرو ریختن سقوط کردن
slump
U
یکباره فرو ریختن سقوط کردن
drop hammer
U
چکش سقوط ازاد
free type parachute
U
چتر سقوط ازاد
extravasate
U
ازمجرای طبیعی بیرون رفتن ازمجرای خود بیرون انداختن بداخل بافت ریختن
charity shot
U
پرتاب ازاد
conversions
U
پرتاب ازاد
charity line
U
خط پرتاب ازاد
free throw
U
پرتاب ازاد
conversion
U
پرتاب ازاد
foul line
U
خط پرتاب ازاد
sharity stripe
U
خط پرتاب ازاد
effuse
U
بیرون ریختن از
emit
U
بیرون ریختن
vents
U
بیرون ریختن
venting
U
بیرون ریختن
jetting
U
بیرون ریختن
void
U
بیرون ریختن
jetted
U
بیرون ریختن
vented
U
بیرون ریختن
vent
U
بیرون ریختن
to pour out
U
بیرون ریختن
jet
U
بیرون ریختن
emitting
U
بیرون ریختن
emitted
U
بیرون ریختن
outpour
U
بیرون ریختن
to break out
U
بیرون ریختن
jets
U
بیرون ریختن
emits
U
بیرون ریختن
corner throw
U
پرتاب ازاد از گوشه
free throw circle
U
دایره پرتاب ازاد
free throw area
U
منطقه پرتاب ازاد
free throw lane
U
مستطیل پرتاب ازاد
key hole
U
منطقه پرتاب ازاد
emitting
U
بیرون ریختن انتشارنور
emit
U
بیرون ریختن انتشارنور
bail
U
بیرون ریختن اب ازقایق
emits
U
بیرون ریختن انتشارنور
emitted
U
بیرون ریختن انتشارنور
converts
U
پنالتی موفق گل با پرتاب ازاد
convert
U
پنالتی موفق گل با پرتاب ازاد
converted
U
پنالتی موفق گل با پرتاب ازاد
converting
U
پنالتی موفق گل با پرتاب ازاد
outside
U
منطقه دوراز محدوده پرتاب ازاد
outsides
U
منطقه دوراز محدوده پرتاب ازاد
goal throw
U
پرتاب ازاد دروازه بان واترپولو
jettisoning
U
پرتاب کردن به بیرون
jettisons
U
پرتاب کردن به بیرون
jettisoned
U
پرتاب کردن به بیرون
jettison
U
پرتاب کردن به بیرون
provisional ball
U
گویی که به علت گم شدن یاخروج گوی قبلی از محدوده مورد استفاده قرار میگیردگویی که هنگام پرتاب شدن پرتاب قبلی خطا یا مورداعتراض بوده
bailer
U
سوراخی در عقب قایق برای بیرون ریختن اب
outdoors
U
درهوای ازاد بیرون
to turn out
U
بیرون دادن بیرون کردن سوی بیرون برگرداندن بیرون اوردن امدن
loose ends
U
سر ازاد نخ چیز استفاده نشده
loose end
U
سر ازاد نخ چیز استفاده نشده
lane
U
مسیر هریک از دوندگان یاشناگران خط پرتاب ازاد مسیر گوی بولینگ خط شناگر
lanes
U
مسیر هریک از دوندگان یاشناگران خط پرتاب ازاد مسیر گوی بولینگ خط شناگر
foot sweep
U
پرتاب مهاجم از طرف مدافع با گرفتن یقه و استفاده از پا
reactionpropulsion
U
سیستم پرتاب جت با استفاده از نیروی عکس العمل گازهای خروجی از یک لوله
swing bowler
U
توپ اندازی که از پرتاب توپ با حرکات قوسی اش استفاده میکند
jack ring
U
حلقهای استوانهای که جهت نصب لوله جداریا بیرون کشیدن لوله از خاک به صورت طوق محافظ از ان استفاده میشود
one plus one
U
جایزه پرتاب دوم اگر پرتاب اول گل شود
one and one
U
جایزه پرتاب دوم اگر پرتاب اول گل شود
delivery groups
U
مکانیسم پرتاب موشک یا مهمات وسایل سیستم پرتاب
pentathlon
U
مسابقه پنجگانه شامل پرش طول و پرتاب نیزه و دو 002متر و پرتاب دیسک و دو0051 متر
pentathlons
U
مسابقه پنجگانه شامل پرش طول و پرتاب نیزه و دو 002متر و پرتاب دیسک و دو0051 متر
throw
U
ناگه وازا پرتاب وزنه پرتاب چکش
throws
U
ناگه وازا پرتاب وزنه پرتاب چکش
ballistics
U
مبحث پرتاب گلوله واجسام پرتاب شونده
throwing
U
ناگه وازا پرتاب وزنه پرتاب چکش
glide path
U
مسیر حرکت ازاد یا پرواز ازاد هواپیما یاموشک
to strain at a gnat
U
ازدروازه بیرون نرفتن وازچشم سوزن بیرون رفتن
collective goods
U
کالاهای قابل استفاده جمعی کالاهای عمومی که استفاده یک فرد ازانها موجب محرومیت دیگران از استفاده ان کالاها نمیشود
command ejection
U
پرتاب کابین خلبان با فرمان سیستم پرتاب خودکار کابین
witjout
U
بی بدون بیرون بیرون از درخارج فاهرا
refire time
U
زمان لازم بد از پرتاب موشک برای اماده شدن سکوی پرتاب برای موشک بعد
free gyroscope
U
نیروی ژیروسکوپی ازاد نیروی جاذبه مغناطیسی ازاد
extrusion
U
بیرون اندازی بیرون امدگی
ejected
U
بیرون راندن بیرون انداختن
eject
U
بیرون راندن بیرون انداختن
ejecting
U
بیرون راندن بیرون انداختن
ejects
U
بیرون راندن بیرون انداختن
outward bound
U
عازم بیرون روانه بیرون
high sea
U
دریای ازاد دریای ازاد خارج از مرزکشور
deathlon
U
مسابقه دهگانه شامل دو001 متر و دو 004 طول ودو 0051 متر و دو 011 متربا مانع و پرش طول و پرتاب دیسک و پرش با نیزه و پتاب نیزه و پرتاب وزنه و پرش ارتفاع
chute
U
سقوط
elapses
U
سقوط
falling
U
سقوط
chutes
U
سقوط
crack-up
U
سقوط
crack up
U
سقوط
downfall
U
سقوط
collapsed
U
سقوط
collapse
U
سقوط
collapses
U
سقوط
prolapsus
U
سقوط
tailspin
U
سقوط
crashes
U
سقوط
collapsing
U
سقوط
nosedived
U
سقوط
nosedive
U
سقوط
crashingly
U
سقوط
crashing
U
سقوط
crash
U
سقوط
fall
U
سقوط
low dwon
U
سقوط
elapsing
U
سقوط
nosedives
U
سقوط
dropped
U
سقوط
drops
U
سقوط
dropping
U
سقوط
nosediving
U
سقوط
drop
U
سقوط
elapse
U
سقوط
crashed
U
سقوط
prolapse
U
سقوط
downcome
U
سقوط
come down
U
سقوط
dead time
U
زمان بدون استفاده زمانی که در ان ازراندمان دستگاه استفاده نمیشود
dead freight
U
کرایه قسمتی از کشتی که به صرفنظر از استفاده یا عدم استفاده باید پرداخت شود
termination of obligations
U
سقوط تعهدات
break down
U
سقوط ناگهانی
dropped
U
افت سقوط
dropped
U
چکه سقوط
drop
U
افت سقوط
drop
U
چکه سقوط
nosediving
U
سقوط کردن
dropping
U
افت سقوط
drops
U
چکه سقوط
drops
U
افت سقوط
lapse vi
U
سقوط کردن
lapse inconduct
U
سقوط در رفتاروکردار
prolapse of the uterus
U
سقوط رحم
fall velocity
U
سرعت سقوط
nosedives
U
سقوط کردن
nosedived
U
سقوط کردن
aborting
U
سقوط کردن
loss
U
گریز سقوط
aborts
U
سقوط کردن
crash
U
سقوط کردن
crashed
U
سقوط کردن
velocity of fall
U
سرعت سقوط
crashes
U
سقوط کردن
tailspin
U
سقوط کردن
fall
U
افت سقوط
fall
U
سقوط کردن
abort
U
سقوط کردن
crashing
U
سقوط کردن
crashingly
U
سقوط کردن
wipe out
U
سقوط کردن
gastroptosis
U
سقوط معده
nosedive
U
سقوط کردن
aborted
U
سقوط کردن
dropping
U
چکه سقوط
chutes
U
سقوط انحطاط
arrest
U
جلوگیری از سقوط
arrests
U
جلوگیری از سقوط
stumbling blocks
U
سبب سقوط
falling
U
سقوط کننده
chutes
U
ریزش با سقوط
discharge of an obligation
U
سقوط تعهد
arrested
U
جلوگیری از سقوط
chute
U
ریزش با سقوط
chute
U
سقوط انحطاط
stumbling block
U
سبب سقوط
vertical
U
نرم افزار کاربردی که برای استفاده خاص طراحی شده است و نه استفاده عمومی
capacities
U
استفاده از زمان یا فضایی که کاملاگ استفاده نشده است
idle
U
که استفاده نمیشود ولی آماده است برای استفاده
idles
U
که استفاده نمیشود ولی آماده است برای استفاده
frees
U
آماده استفاده یا آنچه هنوز استفاده نشده است .
freed
U
آماده استفاده یا آنچه هنوز استفاده نشده است .
freeing
U
آماده استفاده یا آنچه هنوز استفاده نشده است .
free
U
آماده استفاده یا آنچه هنوز استفاده نشده است .
capacity
U
استفاده از زمان یا فضایی که کاملاگ استفاده نشده است
idlest
U
که استفاده نمیشود ولی آماده است برای استفاده
idled
U
که استفاده نمیشود ولی آماده است برای استفاده
bitmap
U
معرفی رویدادها یا استفاده از آرایه تک بیتی به عنوان تصویر یا شکل یا جدول وسایل استفاده شده و...
fourth generation computers
U
فناوری کامپیوتر با استفاده از مدارهای CSI که قبلا توسعه یافته اند و هنوز هم استفاده می شوند
composite demand
U
تقاضا برای کالا در موارد استفاده متفاوت مانند استفاده از گازوئیل درمصارف خانگی و مصارف صنعتی
quads
U
چهار بیت که توسط مودم برای افزایش نرخ ارسال هنگام استفاده از RAM استفاده می شوند
quad
U
چهار بیت که توسط مودم برای افزایش نرخ ارسال هنگام استفاده از RAM استفاده می شوند
pash
U
سقوط برف سنگین
crashing
U
سقوط کردن هواپیما
proctoptosis
U
سقوط روده راست
crashes
U
سقوط کردن هواپیما
crash-land
U
سقوط کردن هواپیما
crash
U
سقوط کردن هواپیما
plumper
U
دروغ صرف سقوط
crashingly
U
سقوط کردن هواپیما
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com