English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 146 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
nun buoy U بویه مخروطی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
danbuoy U بویه علامت گذاری بویه راهنما
normal slump U درازمایش افت مخروطی بتن حالتی است که بتن پس ازنشست شکل مخروطی ناقص خود را حفظ کند
polyconic grid U سیستم شبکه بندی مخروطی سیستم مختصات مخروطی
buoy U بویه
olfactie U بویه
buoys U بویه
buoyed U بویه
buoying U بویه
can buoy U بویه استوانهای
quarantine buoy U بویه قرنطینه
position buoy U بویه موقعیت
port hand buoy U بویه سمت چپ
reflector buoy U بویه بازتاب
bouy jumper U بویه گیر
round turn and two half hitches U گره بویه
spar buoy U بویه میلهای
anchor buoy U بویه لنگر
anchorage buoy U بویه لنگرگاه
reflector buoy U بویه بازتابنده
breeches buoy U بویه نجات
buoy shackle U بخوی بویه
landfall U بویه خارجی
buoy U بویه دریایی
buoyed U بویه دریایی
buoying U بویه دریایی
buoys U بویه دریایی
landfalls U بویه خارجی
mooring buoy U بویه لنگر
mooring buoy U بویه مهار
danger buoy U بویه خطر
dan buoy U بویه نشانه
telegraph cable buoy U بویه کابل
life buoy U بویه نجات
picking up rope U سیم بویه گیر
dan layers U شناوه بویه گذار
mid channel buoy U بویه میان گذرگاه
buoy tender U کشتی بویه گذار
buoy tender U ناو بویه گذار
dan runner U کشتی بویه گذار
buoy pendant U زنجیر مهار بویه
spar buoy U بویه تیر مانند
sea buoy U بویه طرف دریا
starboard hand buoy U بویه سمت راست
short scope buoy U بویه شناور قائم
short scope buoy U بویه پایه کوتاه
middle ground buoy U بویه زمین میان گذرگاه
wreck buoy U بویه کشتی غرق شده
sonobuoy U بویه صوتی و ضد زیردریایی سونوبوی
dan layers U شناوه مخصوص کاشتن بویه راهنما
position buoy U بویه نشان دهنده موقعیت کاروان دریایی
cone shape U مخروطی
fusiform U مخروطی
conic U مخروطی
spiry U مخروطی
cones U مخروطی
cone U مخروطی
conical U مخروطی
taper off U مخروطی شدن
tail cone U دنباله مخروطی
cramwheel U دنده مخروطی
hyperbola U طرح مخروطی
conoidal U مخروطی شکل
cone U ساختمان مخروطی
lip angle U زاویه مخروطی
hollow cone charge U خرج مخروطی
spire U منار مخروطی
gothic arch U طاق مخروطی
fusion cone U مخروطی اتصال
exhaust cone U مخروطی اگزوز
double cone insulator U مقره دو مخروطی
spires U منار مخروطی
paraboloid U قطع مخروطی
reduction crusher U سنگشکن مخروطی
chamfered end U نوک مخروطی
cone antenna U انتن مخروطی
cone pulley U صفحه مخروطی
cone shaped U مخروطی شکل
conical U مخروطی شکل
conic section U مقطع مخروطی
conic sections U مقاطع مخروطی
conical antenna U انتن مخروطی
conoidal U شبه مخروطی
conoid U مخروطی شکل
conoid U شبه مخروطی
conicalness U شکل مخروطی
conical spring U فنر مخروطی
conical scanning U تقطیع مخروطی
chamfered end U راس مخروطی
metal cone tube U لامپ مخروطی فلزی
sharpshooter U زنجره دارای سر مخروطی
helm U [تاج مخروطی کلیسا]
epi U [مناره مخروطی کلیسا]
timken bearing U یاطاقان غلطکی مخروطی
strobilus U گل اذین مخروطی شکل
drill socket [مخروطی سه نظام مته]
spires U تاجک مخروطی کلیسا
bevel gear U چرخ دنده مخروطی
conical scanning U انتشار مخروطی امواج
conical head lubricating nipple U گریس خور مخروطی
cone type face milling cutter U فرز نوع مخروطی
bevel gear U چرخ دندانه مخروطی
cone crusher U سنگ شکن مخروطی
bevel gear drive U جعبه دنده مخروطی
bevel gearing U گیربکس دنده مخروطی
automatic lathe for taper turning U ماشین تراش مخروطی
countersink U خزینه مخروطی کردن
conical U کله قندی مخروطی
conifers U که میوه مخروطی دارند
conifer U که میوه مخروطی دارند
spire U تاجک مخروطی کلیسا
erlenmeyer flask U تنگ مخروطی ازمایشگاه
radio sonobuoy U بویه دریایی شناور بی سیم دار مخصوص تعیین محل زیردریاییها
countersink U خزینه دار کردن مخروطی
tepee U خیمه مخروطی سرخ پوستان
tepees U خیمه مخروطی سرخ پوستان
double cone U [ابزار بند رومی مخروطی شکل]
stylographic pen U سرمدادی خودنویسی که نوک مخروطی دارد
bevel gear generator U ماشین رنده چرخ دنده مخروطی
bevel gear grinder U دستگاه سنگ چرخ دندانه مخروطی
bevel gear planer U دستگاه رنده چرخ دندانه مخروطی
helical tooth bevel gear U چرخ دنده مخروطی با دندانه حلزونی
control buoy U بویه کنترل کننده مینها دستگاهی که محل مینهای شناور زیر دریا را نشان میدهد
bevel gear hob U دستگاه فرز غلطکی چرخ دندانه مخروطی
dimpling U پخدار کردن مخروطی ورقات نازک فلزی
nose cone U دماغه مخروطی شکل نوک موشک و راکت
wickiup U کلبه حصیری مخروطی شکل سرخ پوستان
conoid U [فرمی مخروطی شکل در طاق های گوتیک]
gutta U تزئینات مخروطی شکل سردیوار ساختمانهای قدیم
haycock U کومه مخروطی که ازعلف خشک درست میشود
rods and cones [in the retina] U یاخته های استوانه ای و مخروطی [در شبکیه چشم]
drop U [تزئینات مخروطی شکل سر دیوار ساختمان های قدیمی]
cones U هرچیزمخروطی یاکله قندی مخروطی شکل کردن قیف
cone U هرچیزمخروطی یاکله قندی مخروطی شکل کردن قیف
bezel U حلقه لغزنده مخروطی شکل شیشه ساعت را در جای خودنگه میدارد
phyrgian cap U یکجور کلاه مخروطی که اکنون انرا با کلاه ازادی یکی میدانند
policonic projection U سیستم تصویر چند مخروطی سیستم تهیه نقشه چندمخروطی
cone of silence U مخروط سکوت رادیویی فضای مخروطی خلاء رادیویی بالای برج مراقبت
lambert projection U سیستم لامبر یا سیستم نقشه برداری مخروطی
spires U نوک تیز شدن مخروطی شدن
hay cock U کومه مخروطی از علف خشک علف
spire U نوک تیز شدن مخروطی شدن
datum dan buoy U علایم شناور دریایی عمقی بویه عمقی علایم عمقی تعیین مسیر مین گذاری شده در اب
tapered U باریک شدن مخروطی شدن
tapers U باریک شدن مخروطی شدن
taper U باریک شدن مخروطی شدن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com