Perdic | بوسیله ضربات متوالی بالا یا پایین راندن | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (13 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	tamp U	بوسیله ضربات متوالی بالا یا پایین راندن

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	rat-a-tat U	ضربات متوالی و تند زدن
	KO U	با ضربات متوالی از میدان بدرکردن
	rat a tat U	ضربات متوالی و تند زدن
	rat a tat tat U	ضربات متوالی و تند زدن
	KO's U	با ضربات متوالی از میدان بدرکردن
	pit a pat U	با ضربات تند و متوالی درحال ضربان
	vertically U	از بالا به پایین یا حرکت بالا و پایین در زاویه راست افق
	steam propulsion of ships U	راندن کشتی ها بوسیله بخار
	power block U	سد کرپدن راه مدافع بوسیله مهاجم با راندن او به عقب بابکنار
	drive U	راندن اسب باشلاق راندن قایق موتوری ترساندن شکار و راندن ان بسوی شکارچی
	drives U	راندن اسب باشلاق راندن قایق موتوری ترساندن شکار و راندن ان بسوی شکارچی
	oddest U	ضربهای که تعداد ضربات رایک عدد بیش از تعداد ضربات حریف درهر بخش میکند
	odder U	ضربهای که تعداد ضربات رایک عدد بیش از تعداد ضربات حریف درهر بخش میکند
	odd U	ضربهای که تعداد ضربات رایک عدد بیش از تعداد ضربات حریف درهر بخش میکند
	brush back U	پرتاب توپ از بالا برای عقب راندن توپزن
	bottom up U	از پایین به بالا
	top-down U	از بالا به پایین
	up and down U	بالا و پایین
	top down U	از بالا به پایین
	top down development U	توسعه از بالا به پایین
	bump U	بالا و پایین رفتن
	dandle U	بالا و پایین انداختن
	fluctuation U	حرکت به بالا و پایین
	fluctuating U	حرکت به بالا و پایین
	yo-yos U	بالا و پایین رونده
	yo-yo U	بالا و پایین رونده
	see-saws U	بالا و پایین روی
	see-sawing U	بالا و پایین روی
	fluctuate U	حرکت به بالا و پایین
	see-sawed U	بالا و پایین روی
	see-saw U	بالا و پایین روی
	fluctuated U	حرکت به بالا و پایین
	fluctuates U	حرکت به بالا و پایین
	running fix U	کشیدن سمت متوالی ناو تعیین متوالی سمت ناو اخراج اشعه متوالی برای تعیین ایستگاه
	dead center position U	نقطه مرگ بالا یا پایین
	swaying U	بالا و پایین رفتن ناو
	top down programming U	برنامه سازی از بالا به پایین
	heaving U	بالا و پایین رفتن ناو
	jigging U	بالا و پایین بردن طعمه در اب
	bottom up technique U	روش اجرا از پایین به بالا
	jounce U	بشدت بالا و پایین پریدن
	uppercuts U	ضربه کوتاه قوسی از پایین به بالا
	high/low/close/open graph U	نمودار بالا / پایین / بسته /باز
	uppercut U	ضربه کوتاه قوسی از پایین به بالا
	count down U	از بالا به پایین شمردن شمارش معکوس
	draft U	چاپ با کیفیت پایین و سرعت بالا
	drafted U	چاپ با کیفیت پایین و سرعت بالا
	drafts U	چاپ با کیفیت پایین و سرعت بالا
	hair stroke U	خط نازک بالا یا پایین حروف نوشته یا چاپی
	halliard U	طناب ویژه بالا و پایین بردن بادبان یاپرچم
	elevation U	تنظیم دید با بالا و پایین اوردن مگسک تفنگ
	elevations U	تنظیم دید با بالا و پایین اوردن مگسک تفنگ
	jungle gym U	چهارچوبی که اطفال روی ان تاب خورده و بالا و پایین میروند
	scrolls U	متن نمایش داده شده که در هر لحظه یک خط بالا یا پایین صفحه می رود
	scroll U	متن نمایش داده شده که در هر لحظه یک خط بالا یا پایین صفحه می رود
	status U	خط ی در بالا یا پایین صفحه که اطلاعات در مورد کار جاری میدهد روی
	horizontal U	دراز کشیدن به صورت تخت یا حرمت از طرفی به طرف دیگر و نه از بالا به پایین
	highlight bar U	میلهای که کاربر بالا و پایین میکند تا لیستی از موضوعات مورد انتخاب را ببینید
	hunting U	حرکت سریع لوله تانک به بالا و پایین دراثر تعقیب خودکار با رادار
	scrolls U	برداری که وقتی انتخاب شود محتوای پنجره را بالا یا پایین یا به اطراف می برد
	scroll U	برداری که وقتی انتخاب شود محتوای پنجره را بالا یا پایین یا به اطراف می برد
	vertical diagraph U	شکلی از سیستم رمز دو حرفی است که یک حرف بالا و یکی پایین نوشته میشود
	jitter U	خطایی که در آن حرکت سرعت بالا پایین نشانگر روی صفحه وجدو دارد و در یک ارسال فیش
	band project filter U	فیلتر الکترونیکی که تنها یک باند معین از فرکانسها ونوسانات را عبور میدهد وحدود بالا و پایین انرا حذف میکند
	lubber's hole U	سوراخی در نوک کشتی نزدیک دگل که طناب دگل بوسیله ان بالا وپایین میرود
	roll scroll U	متن نمایش داده شده که درهرلحظه یک خط بالا یا پایین صفحه نمایش می رود
	plotter U	چاپگر با resolution بالا که از رسام تقلید میکند و رسمهای با reselution پایین ایجاد میکند
	plotters U	چاپگر با resolution بالا که از رسام تقلید میکند و رسمهای با reselution پایین ایجاد میکند
	bottom up programming U	ترکیب دستورات سطح پایین به دستور سطح بالا
	bottom up method U	ترکیب دستورات سطح پایین به دستور سطح بالا
	three state logic U	: بالای منط قی , پایین منط قی و امپدانس بالا
	scroll U	حرکت دادن متن نمایش داده شده به صورت عمودی بالا یا پایین صفحه نمایش یک پیکسل یا خط در واحد زمان
	scrolls U	حرکت دادن متن نمایش داده شده به صورت عمودی بالا یا پایین صفحه نمایش یک پیکسل یا خط در واحد زمان
	feinting U	حرکت از میله بالا به میله پایین
	feint U	حرکت از میله بالا به میله پایین
	feinted U	حرکت از میله بالا به میله پایین
	feints U	حرکت از میله بالا به میله پایین
	hierarchies U	روش سازماندهی شی یا داده یا ساختار آن . معمولا با مهمترین یا آنه حق تقدم بیشتر دارد یا کلی ترین موضوع در بالا و پس کارکردن یا پایین ساختار درختی
	hierarchy U	روش سازماندهی شی یا داده یا ساختار آن . معمولا با مهمترین یا آنه حق تقدم بیشتر دارد یا کلی ترین موضوع در بالا و پس کارکردن یا پایین ساختار درختی
	square wave U	باس ای که عمودی حرکت میکند. به طرف بالا سپس سطح خود را تغییر میدهد وعمودی پایین می آید. بازیابی داده از پایگاه داده ها به کار می رود
	migration U	انتقال داده بین وسیله با تقدم بالا یا line-on با تقدم پایین یا line-off
	arrow keys U	مجموعهای از چهار کلید در صفحه کلید که نشانه گر را در صفحه به بالا و پایین و چپ و راست
	continuously set vector U	عناصر تصحیح شده متوالی هدف عناصر تنظیم شده هدف به طریق متوالی
	differential ailerons U	ارتباط شهپرها به قسمتی که زاویه حرکت شهپری که به طرف بالا حرکت میکند اززاویه شهپر دیگر که بطرف پایین حرکت میکند بیشتر است
	drum rolls U	ضربات مداوم
	drum roll U	ضربات مداوم
	lay to U	مبادله ضربات کردن
	like as we lie U	طرفین دارای ضربات مساوی
	slugfest U	مسابقهای که دران ضربات سنگین ردوبدل میشود
	beat U	تعدادضربات پا دریکسری ضربات بازوی شناگر ضربه زدن
	beats U	تعدادضربات پا دریکسری ضربات بازوی شناگر ضربه زدن
	depresses U	پایین دادن لوله پایین اوردن
	depress U	پایین دادن لوله پایین اوردن
	downhaul U	پایین کشیدن رشته پایین کشنده
	halve U	مساوی بودن تعداد ضربات هر دو حریف در یک بخش ازبازی گلف
	halved U	مساوی بودن تعداد ضربات هر دو حریف در یک بخش ازبازی گلف
	even par U	انجام تعداد ضربات استاندارددر یک بخش یا تمام بخشای گلف
	negative true logic U	سیستمی منطقی که در ان یک ولتاژ بالا بیان کننده بیت صفرو یک ولتاژ پایین بیان کننده بیت یک میباشد
	scorecard U	کارت نشان دهنده تعداد ضربات بازیگر در هر بخش بازی گلف
	scorecards U	کارت نشان دهنده تعداد ضربات بازیگر در هر بخش بازی گلف
	down U	سوی پایین بطرف پایین
	succedaneous U	متوالی
	sequential U	پی در پی متوالی
	successive U	متوالی
	continuous U	متوالی
	hand running U	متوالی
	sequential <adj.> U	متوالی
	sequential U	متوالی
	series U	متوالی
	successive <adj.> U	متوالی
	consecutive <adj.> U	متوالی
	consecutive U	متوالی
	uninterrupted U	متوالی
	continuous error U	خطای متوالی
	thuds U	ضربههای متوالی
	reel U	متوالی پشت سر هم
	thudding U	ضربههای متوالی
	thudded U	ضربههای متوالی
	continuous data U	دادههای متوالی
	double U	دواسترایک متوالی
	doubled U	دواسترایک متوالی
	doubled up U	دواسترایک متوالی
	successive U	متوالی مسلسل
	thud U	ضربههای متوالی
	consecutive U	پیاپی متوالی
	bit stream U	بیتهای متوالی
	Successive Approximation U	تقریب متوالی
	reeled U	متوالی پشت سر هم
	reeling U	متوالی پشت سر هم
	succedent U	متاخر متوالی
	successive intervals U	فاصلههای متوالی
	successive objective U	هدفهای متوالی
	sequence checking U	کنترل متوالی
	sequence control U	کنترل متوالی
	reels U	متوالی پشت سر هم
	fusillade U	شلیک متوالی تیرباران
	garland U	نیم پیچهای متوالی
	garlands U	نیم پیچهای متوالی
	method of successive approximations U	روش تقریبهای متوالی
	successive approximations method U	روش تقریبهای متوالی
	pitapat U	با ضربههای تند و متوالی
	subalternate U	افسر جزء متوالی
	series resonant circuit U	مدار رزنانس متوالی
	successive reproductions method U	روش بازسازیهای متوالی
	days on end U	چند روز متوالی
	state succession U	تعویض دولتهابه طور متوالی
	continous U	متصل متوالی بدون وقفه
	downpour U	فرو ریزی بارش متوالی
	coherent U	مرتب و دارای نظم متوالی
	anaphora U	تکرار یک یا چند عبارت متوالی
	the difference between the consecutive terms U	اختلاف هر دو جمله متوالی [ریاضی]
	downpours U	فرو ریزی بارش متوالی
	rat a tat U	صدای ناشی ازضربات تند و متوالی
	mid span U	مرکزفاصله افقی بین دو پایه متوالی پل
	rat a tat tat U	صدای ناشی ازضربات تند و متوالی
	surface interval U	فاصله بین غواصهای متوالی از سطح اب
	rat-a-tat U	صدای ناشی ازضربات تند و متوالی
	spinwriter U	چاپگر کامپیوتر با کیفیت بالا نوع خاصی از چاپگرکامپیوتری با کیفیت بالا
	meiosis U	تغییرات متوالی هسته که منتهی به تشکیل سلول جدیدمیگردد
	data logging U	ضبط دادههای مربوط به حوادثی که در زمانهای متوالی اتفاق می افتند
	poaches U	راندن
	drive U	راندن
	unkennel U	راندن
	steered U	راندن
	poached U	راندن
	steering U	راندن
	booh U	راندن
	drives U	راندن
	poach U	راندن
	pulsion U	راندن
	driftage U	راندن
	rein U	راندن
	sailings U	راندن
	sailed U	راندن
	sail U	راندن
	steer U	راندن
	runs U	راندن
	cuple U	راندن
	stubs U	راندن
	stubbing U	راندن
	run U	راندن
	forcing U	راندن
	forces U	راندن
	steers U	راندن
	conn U	راندن
	force U	راندن
	stub U	راندن
	stubbed U	راندن
	powers U	راندن
	advancing U	راندن
	advances U	راندن
	advance U	راندن
	rows U	راندن
	powering U	راندن
	powered U	راندن
	power U	راندن
	guide U	راندن
	guided U	راندن
	guides U	راندن
	rowed U	راندن