Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 66 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
epicurus
U
بود خوش گذرانی منتهای سعادت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
the uttermost poverty
U
منتهای بینوایی
with all speed
U
منتهای سرعت
head over heels
<idiom>
U
منتهای درجه
the utmost love
U
منتهای دوستی
at best
U
منتهای مراتب
the utmost limits
U
دورترین منتهای کوشش
utmost
U
منتهای کوشش حداکثر
to work out
U
منتهای استفاده را کردن از
low water mark
U
منتهای بدی اوضاع
to strain every nerve
U
منتهای کوشش را بعمل اوردن
to exhaust one's efforts
U
منتهای کوشش را بعمل اوردن
to stain every nervers
U
منتهای کوشش خود را کردن
it was at its height
U
به منتهای درجه رسیده بود
i did my best
U
منتهای کوشش خود را کردم
it is of the last importance
U
منتهای اهمیت را دارا است
blessedness
U
سعادت
weal
U
سعادت
weals
U
سعادت
felicities
U
سعادت
felicity
U
سعادت
bliss
U
سعادت
i did my very best
U
منتهای کوشش خود را بعمل اوردم
beatitude
U
سعادت جاودانی
beatification
U
سعادت جاودانی
beatific
U
سعادت امیز
paradise
U
سعادت خوشی
rara avis
U
مرغ سعادت
welfare
U
سعادت خیریه
temporization
U
وقت گذرانی
aestivation
U
تابستان گذرانی
luxuriousness
U
خوش گذرانی
estivation
U
تابستان گذرانی
luxuries
U
خوش گذرانی
truancy
U
وقت گذرانی
gastronomy
U
خوش گذرانی
junketing
U
خوش گذرانی
luxury
U
خوش گذرانی
a land of milk and honey
<idiom>
U
جای سعادت و خوشی
mask
U
شادمانی خوش گذرانی
to give one's life to please
U
خوش گذرانی کردن
to live fast
U
خوش گذرانی کردن
to live in luxury
U
خوش گذرانی کردن
lounges
U
وقت گذرانی به بطالت
lounging
U
وقت گذرانی به بطالت
lounged
U
وقت گذرانی به بطالت
lounge
U
وقت گذرانی به بطالت
boondoggle
[American English]
U
وقت بیهوده گذرانی
masks
U
شادمانی خوش گذرانی
junket
U
خوش گذرانی کردن
luxuriously
U
در نعمت با خوش گذرانی
pernoctation
U
اخیای لیل شب گذرانی
pneumatic rodding
U
فنر گذرانی با هوا
junkets
U
خوش گذرانی کردن
beatifies
U
سعادت جاودانی بخشیدن امرزیدن
beatify
U
سعادت جاودانی بخشیدن امرزیدن
beatified
U
سعادت جاودانی بخشیدن امرزیدن
beatifying
U
سعادت جاودانی بخشیدن امرزیدن
i wish you happiness
U
خوشی یا سعادت شما را می خواهم
to pursue pleasure
U
دنبال خوش گذرانی رفتن
euthenics
U
علم سعادت و رفاه زندگی بشر
benison
U
نعمت خدا داده سعادت جاودانی
eudemonology
U
مبحث اخلاقیات برای پیداکردن سعادت بشر
eudaimonism
U
اخلاقیاتی که منظور ان فراهم کردن خوشی و سعادت است اخلاقیات ارسطو
eudaemonism
U
اخلاقیاتی که منظور ان فراهم کردن خوشی و سعادت است اخلاقیات ارسطو
to indulge one's passions
U
پیروی از هواو هوس کردن خوش گذرانی کردن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com