Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
flexible budget
U
بودجه انعطاف پذیر
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
supple
U
انعطاف پذیر
flexible
U
انعطاف پذیر
elastic
U
انعطاف پذیر
elastic supply
U
عرضه انعطاف پذیر
flexible
U
انعطاف پذیر تا شدنی
flexible footing
U
شالوده انعطاف پذیر
flexible pavement
U
شوسه انعطاف پذیر
flexible price
U
قیمت انعطاف پذیر
flexible tariff
U
تعرفه انعطاف پذیر
elastic demand
U
تقاضای انعطاف پذیر
flexible disk
U
دیسک انعطاف پذیر
inelastic
U
غیر قابل انعطاف تغییر نا پذیر
appropriation
U
بودجه مصوبه برای هزینه اعتبارات پیش بینی شده در بودجه توزیع درامد خالص به حسابهای مختلف
mixable
U
امیزش پذیر امتزاج پذیر
ascendable
U
تفوق پذیر فراز پذیر
reparable
U
اصلاح پذیر تعمیر پذیر
ascendible
U
تفوق پذیر فراز پذیر
repairable
U
اصلاح پذیر تعمیر پذیر
educatable
U
تربیت پذیر تعلیم پذیر
educable
U
تربیت پذیر تعلیم پذیر
plasticity
U
انعطاف
inflexions
U
انعطاف
inflexion
U
انعطاف
inflections
U
انعطاف
inflection
U
انعطاف
adaptable organism
U
موجود زنده سازش پذیر زیستمند سازش پذیر
inflexibility
U
انعطاف ناپذیری
uncompromisingly
U
غیرقابل انعطاف
pliable
U
قابل انعطاف
uncompromising
U
غیرقابل انعطاف
plasticity
U
انعطاف پذیری
malleability
U
قابلیت انعطاف
resile
U
انعطاف داشتن
pliability
U
قابلت انعطاف
flexibility
U
انعطاف پذیری
rigid
U
انعطاف ناپذیر
flexibility
U
قابلیت انعطاف
flexibtlity
U
انعطاف پذیری
rigidity
U
انعطاف ناپذیری
flexible
U
قابل انعطاف
malleable
U
نرم وقابل انعطاف
waxy flexibility
U
انعطاف پذیری مومی
nonflexible wage
U
مزد انعطاف ناپذیر
price rigidity
U
انعطاف ناپذیری قیمت
flexibilitas cerea
U
انعطاف پذیری مومی
flexible joint
U
اتصال قابل انعطاف
nonflexible price
U
قیمت انعطاف ناپذیر
flexible shaft
U
محور قابل انعطاف
soft
<adj.>
U
نرم وقابل انعطاف
flexible disk
U
دیسک قابل انعطاف
rigidity of prices
U
انعطاف ناپذیری قیمت ها
intorsion
U
پیچش ساقه انعطاف
wage flexibility
U
انعطاف پذیری دستمزد
intortion
U
پیچش ساقه انعطاف
economic flexibility
U
انعطاف پذیری اقتصادی
lock step
U
غیر قابل انعطاف
wage rigidity
U
انعطاف ناپذیری مزد
flexible cord
U
سیم قابل انعطاف
rigidity of wages
U
انعطاف ناپذیری مزدها
smooth
<adj.>
U
نرم وقابل انعطاف
flexible lead
U
اتصال قابل انعطاف
price responsiveness
U
انعطاف پذیری قیمت
adjustable wheel
U
چرخ تنظیم پذیر
[مانند بلندی]
[چرخ تطبیق پذیر]
[مانند نوع جاده]
flexible arm lamp
U
چراغ مطالعه قابل انعطاف
unchangeably
<adv.>
U
به طور غیر قابل انعطاف
unalterably
<adv.>
U
به طور غیر قابل انعطاف
immutably
<adv.>
U
به طور غیر قابل انعطاف
software flexibility
U
انعطاف پذیری نرم افزار
flexible metal hose
U
لوله فلزی قابل انعطاف
flexible brake tubing
U
لوله قابل انعطاف ترمز
flexible fuel tubing
U
لوله سوخت رسانی قابل انعطاف
bine
U
هرنوع ساقه نرم و قابل انعطاف
budget
U
بودجه
budgets
U
بودجه
unfunded
U
بی بودجه
appropriation symbol
U
کد بودجه
budget line
U
خط بودجه
possibilities line
U
خط بودجه
budgeted
U
بودجه
deficit
U
کسر بودجه
municipal budget
U
بودجه شهرداری
development budget
U
بودجه عمرانی
national budget
U
بودجه ملی
operating budget
U
بودجه عملیاتی
budgetary appropriations
U
تخصیص بودجه
cyclical budget
U
بودجه دورانی
cyclical budget
U
بودجه ادواری
current budget
U
بودجه جاری
preliminary budget
U
بودجه مقدماتی
program budget
U
بودجه برنامهای
military funds
U
بودجه نظامی
household budget
U
بودجه خانوار
deficits
U
کسر بودجه
preliminary budget
U
بودجه ابتدائی
flexible budget
U
بودجه متغیر
fixed budget
U
بودجه ثابت
financial budget
U
بودجه مالی
family budget
U
بودجه خانوار
variable budget
U
بودجه متغیر
unified budget
U
بودجه واحد
family budget
U
بودجه خانواده
government budget
U
بودجه دولت
state budget
U
بودجه دولت
government dificit surplus
U
کسر بودجه
unbalanced budget
U
بودجه نامتوازن
budget cycle
U
گردش بودجه
cash budget
U
بودجه نقدی
budget execution
U
اجرای بودجه
budget determinant
U
تعیین بودجه
budget deficit
U
کسر بودجه
balanced budget
U
بودجه متوازن
budget deficit
U
کسری بودجه
budget data
U
اطلاعات بودجه
budget cycle
U
مراحل بودجه
budget credit
U
اعتبار بودجه
budget constraint
U
محدودیت بودجه
budget comittee
U
گروه بودجه
budget ceiling
U
سقف بودجه
budget bureau
U
دفتر بودجه
budget balance
U
توازن بودجه
budget expenditures
U
مخارج بودجه
budget period
U
دوره بودجه
budget period
U
زمان بودجه
administrative budget
U
بودجه اداری
annual budget
U
بودجه سالانه
appropriation
U
اختصاص بودجه
capital budget
U
بودجه تاسیساتی
appropriation limitation
U
محدودیت بودجه
capital budget
U
بودجه سرمایهای
budgetary control
U
کنترل بودجه
budget surplus
U
اضافه بودجه
budget surplus
U
مازاد بودجه
budget process
U
مراحل بودجه
budget process
U
فرایند بودجه
budget balance
U
تعادل بودجه
budgetary
U
مربوط به بودجه
margin
U
بودجه احتیاطی
margins
U
بودجه احتیاطی
budgeting
U
بودجه ریزی
air foil
U
سطوح ایرودینامیک هواپیماپوششهای قابل انعطاف بدنه هواپیما
balanced budget theorem
U
قضیه بودجه متوازن
budget classification
U
طبقه بندی بودجه
budget directive
U
دستورالعمل تهیه بودجه
The budget deficit of 1980 .
U
کسر بودجه سا ل1980
budgeteer
U
تهیه کننده بودجه
capital budgeting
U
بودجه بندی سرمایه
command budget estimate
U
براورد بودجه یکان
apportionment
U
واگذاری سهمیه بودجه
cyclically balanced budget
U
بودجه متوازن ادواری
naval appropriation bill
U
بودجه نیروی دریایی
budgeter
U
تهیه کننده بودجه
operating budget
U
بودجه بهره برداری
national economic budget
U
بودجه اقتصادی ملی
deficit financing
U
تامین کسر بودجه
financing
U
بودجه چیزی را تهیه کردن
finance
U
بودجه چیزی را تهیه کردن
finances
U
بودجه چیزی را تهیه کردن
provide for in the budget
U
در بودجه پیش بینی کردن
financed
U
بودجه چیزی را تهیه کردن
preliminary budget forecast
U
پیش بینی مقدماتی بودجه
foiled
U
مسابقه شمشیربازی فویل شمشیر با گارد کاسهای وتیغه قابل انعطاف
foiling
U
مسابقه شمشیربازی فویل شمشیر با گارد کاسهای وتیغه قابل انعطاف
foils
U
مسابقه شمشیربازی فویل شمشیر با گارد کاسهای وتیغه قابل انعطاف
foil
U
مسابقه شمشیربازی فویل شمشیر با گارد کاسهای وتیغه قابل انعطاف
competroller
U
سازمان کنترل اسناد و بودجه و اعتبارات
balanced budget multiplier
U
ضریب بهم فزاینده بودجه متوازن
deficit financing
U
تامین مالی از راه کسر بودجه
budgetary control
U
کنترل اجرای بودجه در واحدهای مملکتی
to p for a sum in the budget
U
مبلغی را بودجه پیش بینی کردن
planning programming budgetting
U
نظام برنامه ریزی بودجه برنامهای
multiplier effect of a balanced budget
U
اثر بهم فزاینده بودجه متوازن
capital budget
U
بودجه اصلاحات و ایجاد تاسیسات جدید
The welfare budget has been cut down.
U
از بودجه رفاهی مقداری زده اند
appropriation language
U
شرح جزئیات بودجه و منظوراز تخصیص ان
peace dividend
U
ازبین رفتن بودجه دفاعی دراواخر سال ۱۹۸۰
cases
U
جعبه محتوی باروت و فشنگ و غیره قابل انعطاف بودن کمان حق تقدم درتیراندازی انداختن قلاب به اب
case
U
جعبه محتوی باروت و فشنگ و غیره قابل انعطاف بودن کمان حق تقدم درتیراندازی انداختن قلاب به اب
slush funds
U
بودجه یا پولیکه برای رشوه دادن یا تطمیع و غیره کنار گذاشته میشود
slush fund
U
بودجه یا پولیکه برای رشوه دادن یا تطمیع و غیره کنار گذاشته میشود
elasticity
U
خاصیت فنری قابلیت ارتجاع و خم شدن قابلیت انعطاف
lanolin
U
لانولین
[ماده چربی موجود در سطح الیاف پشم که در صورت شسته نشدن حالت انعطاف پذیری و درخشندگی به فرش های پشمی می بخشد.]
elastic
U
قابل کش امدن قابل انعطاف
soluble
U
حل پذیر
pi acceptor
U
پی پذیر
cleavable
U
رخ پذیر
solvable
U
حل پذیر
pliable
U
خم پذیر
programmable read only memory
U
حافظه برنامه پذیر فقط خواندنی حافظه تنها خواندنی برنامه پذیر حافظه فقط خواندنی قابل برنامه ریزی
maintainable
U
نگهداشت پذیر
contrivable
<adj.>
U
اجرا پذیر
miscible
U
امیزش پذیر
miscible
U
امتزاج پذیر
possible
[doable, feasible]
<adj.>
U
اجرا پذیر
stretchy
U
کشش پذیر
workable
<adj.>
U
اجرا پذیر
magnetizable
U
مغناطیس پذیر
makable
[spv. makeable]
<adj.>
U
اجرا پذیر
inoculable
U
تلقیح پذیر
makable
<adj.>
U
صورت پذیر
makable
<adj.>
U
امکان پذیر
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com