Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 69 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
recognises
U
به رسمیت شناختن
recognising
U
به رسمیت شناختن
recognize
U
به رسمیت شناختن
recognizes
U
به رسمیت شناختن
recognizing
U
به رسمیت شناختن
recognition
U
به رسمیت شناختن
sanction
U
به رسمیت شناختن
sanctioned
U
به رسمیت شناختن
sanctioning
U
به رسمیت شناختن
sanctions
U
به رسمیت شناختن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
recognize
U
شناختن برسمیت شناختن بازشناختن
recognises
U
شناختن برسمیت شناختن بازشناختن
recognizing
U
شناختن برسمیت شناختن بازشناختن
recognising
U
شناختن برسمیت شناختن بازشناختن
recognizes
U
شناختن برسمیت شناختن بازشناختن
formality
U
رسمیت
solemnization
U
رسمیت
officialize
U
رسمیت دادن
authenticate
U
سندیت یا رسمیت دادن
authenticated
U
سندیت یا رسمیت دادن
authenticates
U
سندیت یا رسمیت دادن
authenticating
U
سندیت یا رسمیت دادن
unofficial
U
دارای عدم رسمیت
officialism
U
رسمیت مقررات اداری
open the meeting
U
رسمیت جلسه را اعلام کردن
quorum
U
حداقل عده لازم برای رسمیت جلسه
on shall from a quo rum
U
جلسهای که باحضورنصف اعضابعلاوه یک تن رسمیت خواهد داشت
identified
U
شناختن
know
U
شناختن
knows
U
شناختن
noticed
U
شناختن
notice
U
شناختن
agnize
U
شناختن
noticing
U
شناختن
notices
U
شناختن
identifying
U
شناختن
identifies
U
شناختن
identify
U
شناختن
exchange of full powers
U
رسمیت یافتن تنزل نرخ ارز مبادله اسناد مربوط به تفویض اختیارات تام
validated
U
قانونی شناختن
accredits
U
برسمیت شناختن
to know a person
U
کسیرا شناختن
accrediting
U
برسمیت شناختن
misknow
U
بد شناختن نفهمیدن
legalising
U
برسمیت شناختن
accredit
U
معتبر شناختن
legalises
U
برسمیت شناختن
validating
U
قانونی شناختن
accredit
U
برسمیت شناختن
legalised
U
برسمیت شناختن
accredits
U
معتبر شناختن
legalizing
U
برسمیت شناختن
validates
U
قانونی شناختن
validate
U
قانونی شناختن
legalizes
U
برسمیت شناختن
legalized
U
برسمیت شناختن
legalize
U
برسمیت شناختن
accrediting
U
معتبر شناختن
identification
U
شناختن شناسایی کردن
ackuowledge
U
تصدیق کردن شناختن
agnize
U
برسمیت شناختن اقرار کردن
To accord recognition to a new government.
U
دولت جدیدی را برسمیت شناختن
legalizes
U
به طور رسمی شناختن قانونی کردن تصدیق کردن
legalising
U
به طور رسمی شناختن قانونی کردن تصدیق کردن
legalised
U
به طور رسمی شناختن قانونی کردن تصدیق کردن
legalized
U
به طور رسمی شناختن قانونی کردن تصدیق کردن
legalises
U
به طور رسمی شناختن قانونی کردن تصدیق کردن
legalizing
U
به طور رسمی شناختن قانونی کردن تصدیق کردن
legalize
U
به طور رسمی شناختن قانونی کردن تصدیق کردن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com