Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (20 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
inorder to
U
به خاطر اینکه برای
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
in view of
<idiom>
U
به خاطر اینکه
for his sake
U
برای خاطر او
keystroke
U
برسی هر کلید انتخاب شده برای اطمینان یافتن از اینکه برای عملی مناسب است
for pity's sake
U
برای خاطر خدا
in the interests of truth
U
برای خاطر راستی
for a mere nothing
U
برای خاطر هیچ
for god's sake
U
برای خاطر خدا
for mercy sake
U
برای خاطر خدا
for nothing
U
برای خاطر هیچ
busied
U
1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست
busier
U
1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست
busies
U
1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست
busiest
U
1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست
busying
U
1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست
busy
U
1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست
solatium
U
غرامت برای ترضیه خاطر
you must w the signal
U
ناهار را برای خاطر من معطل نکنید
i did it only for your sake
U
برای خاطر شما این کار راکردم و بس
scratch one's back
<idiom>
U
کاری را برای کسی انجام دادن به امید اینکه اوهم برای تو انجام دهد
inorder to
U
برای اینکه
in order to ...
U
برای
[اینکه]
in order that
U
برای اینکه
so as to
U
برای
[اینکه]
because
U
برای اینکه
so that
U
برای اینکه
for
U
برای اینکه
to the end that
U
برای اینکه
in order that he may go
U
برای اینکه برود
what with
<idiom>
U
برای اینکه ،درنتیجه
in order that i may go
U
برای اینکه بروم
in orders that it may beeasier
U
برای اینکه اسان تر شود
to be on the safe side
U
برای اینکه احتمال اشتباه
we eat that we may live
U
میخوریم برای اینکه زنده باشیم
benifit of elergy
U
امتیازروحانیون برای اینکه شرعامحاکمه شوند
euphonically
U
برای اینکه بگوش خوش ایندباشد
our offer to render a service
U
حاضر شدن ما برای اینکه خدمتی بکنیم
mercerize
U
موادشیمیایی زدن به پارچههای نخی برای اینکه حریرنماشوند
to paynize wood
U
چوب را با محلول ویژه شیمیایی اندون برای اینکه زودنپوسد
to garble the coinage
U
مسکوکات راصرافی وجورکردن برای اینکه سره انرا اب کنندوناسره ات
chopped
U
ضربه پایین زدن به توپ برای اینکه به زمین بخورد
chop
U
ضربه پایین زدن به توپ برای اینکه به زمین بخورد
balance
U
برنامه ریزی برای چیزی با اینکه دو بخش معادل باشند
balances
U
برنامه ریزی برای چیزی با اینکه دو بخش معادل باشند
dirty bit
U
برای بیان اینکه در حافط ه اصلی بار شده اند
cancels
U
کد کنترلی برای بیان اینکه آخرین داده ارسالی نادرست بود
cancelling
U
کد کنترلی برای بیان اینکه آخرین داده ارسالی نادرست بود
parity
U
برای خطاها و اینکه داده دودویی ارسالی آسیب ندیده است
cancel
U
کد کنترلی برای بیان اینکه آخرین داده ارسالی نادرست بود
cts
U
CSR برای بیان اینکه یک خط یا وسیله آماده ارسال داده است
to take action to prevent
[stop]
such practices
U
اقدام کردن برای اینکه از چنین شیوه هایی جلوگیری شود
analysis
U
بررسی یک فرآیند یا سیستم برای اینکه آیا میتواند کاراتر باشد
assembler
U
پیام برنامه اسمبلی برای اعلام اینکه خطا در کد اصلی یافت شد
habeas corpus
U
میدهد مشعر بر اینکه وی را در محضر دادگاه برای رسیدگی به ادعایش حاضرکند
rogue value
U
موضوعی درلیست داده برای نشان اینکه لیست تمام شده است
end
U
نشانهای در ماشین تایپ برای نمایش اینکه کاغذ به انتها رسیده است
concentrates
U
ترکیب تعدادی خط یا دایره یا داده برای اینکه فضای کمتری اشغال کنند
concentrating
U
ترکیب تعدادی خط یا دایره یا داده برای اینکه فضای کمتری اشغال کنند
concentrate
U
ترکیب تعدادی خط یا دایره یا داده برای اینکه فضای کمتری اشغال کنند
dataset
U
سیگنال RSC ازمودم به کامپیوتر برای بیان اینکه آماده استفاده است
buffer
U
فضای ذخیره سازی موقت برای اینکه داده وارد یا خارج شود
unmount
U
برای آگاه کردن سیستم عامل از اینکه دیسک درایو فعال نیست
ended
U
نشانهای در ماشین تایپ برای نمایش اینکه کاغذ به انتها رسیده است
to rough a horse's shoes
U
میخ مخصوص بنعل اسب زدن برای اینکه از سرخوردن ان جلوگیری شود
to sweat coins
U
مسکوکات رادرکیسه ریختن وتکان دادن برای اینکه ذراتی ازانهاساییده شود
to nick a horse's tail
U
بیخ دم اسب را چاک زدن برای اینکه دم خود را بلند نگاه دارد
ends
U
نشانهای در ماشین تایپ برای نمایش اینکه کاغذ به انتها رسیده است
resets
U
برگرداندن سیستم به وضعیت اولیه برای اینکه برنامه یا فرایند مجددا شروع شوند
reset
U
برگرداندن سیستم به وضعیت اولیه برای اینکه برنامه یا فرایند مجددا شروع شوند
interword spacing
U
فضای متغیر بین کلمات متن برای اینکه خط وط وسط و مرتب قرار گیرند
For Gods sake!For heavens sake.
U
بخاطر خدا ( برای خاطر خدا )
burn notice
U
علامت رمز برای نشان دادن اینکه یک نفر یا گروهی ازافراد قابل اعتماد نیستند
retrospective parallel running
U
اجرای سیستم کامپیوتری جدید با داده قدیمی برای اینکه آیا درست کارمیکندیا خیر
end
U
ترتیب حروف برای بیان اینکه داده یک ترمینال یا وسیله جانبی ارسال شده است
negative
U
سیگنال ارسالی گیرنده برای بیان اینکه داده نادرست یا ناکامل دریافت شده است
ended
U
ترتیب حروف برای بیان اینکه داده یک ترمینال یا وسیله جانبی ارسال شده است
syntax
U
مرحلهای در کامپایل که در آن عبارتها بررسی می شوند برای اینکه آیا از قوانین پیروی می کنند یا خیر
negatives
U
سیگنال ارسالی گیرنده برای بیان اینکه داده نادرست یا ناکامل دریافت شده است
input/output
U
سیگنال قضعه از رسانه جانبی یا برای بیان اینکه نیاز به یک عمل ورودی یا خروجی است
shield
U
صفحه فلزی متصل به زمین برای اینکه ولتاژ خط رناک یا واسط ها به قطعه الکترونیکی نرسند
shields
U
صفحه فلزی متصل به زمین برای اینکه ولتاژ خط رناک یا واسط ها به قطعه الکترونیکی نرسند
ends
U
ترتیب حروف برای بیان اینکه داده یک ترمینال یا وسیله جانبی ارسال شده است
You can rest assured.
U
خاطر جمع باشید (اطمینان خاطر داشته باشید )
theory of epigensis
U
فرض اینکه نطفه بوجودمیایدنه اینکه ازپیش بوده وپس ازمواقعه
dead
U
دوره زمانی بین دو رویداد که هیج اتفاقی نمیافتد برای اطمینان از اینکه باهم برخورد نخواهند داشت
returns
U
کلیدی درصفحه کلید برای نشان دادن اینکه تمام داده مورد نظر وارد شده اند
returning
U
کلیدی درصفحه کلید برای نشان دادن اینکه تمام داده مورد نظر وارد شده اند
returned
U
کلیدی درصفحه کلید برای نشان دادن اینکه تمام داده مورد نظر وارد شده اند
return
U
کلیدی درصفحه کلید برای نشان دادن اینکه تمام داده مورد نظر وارد شده اند
smoke test
U
بررسی تصادفی برای اینکه ماشین باید در صورتی که هنگام روشن کردن دود ایجاد نشود کار کند
redirects
U
حرفی در سیستم عامل برای نشان دادن اینکه خروجی یک برنامه به عنوان ورودی دیگری به کار می رود. در DOS حرف
burned
U
کلمه رمز برای تعیین اینکه عامل مخفی اطلاعاتی در معرض کشف قرار گرفته یا قابلیت اعتمادبه او کم شده است
redirecting
U
حرفی در سیستم عامل برای نشان دادن اینکه خروجی یک برنامه به عنوان ورودی دیگری به کار می رود. در DOS حرف
redirect
U
حرفی در سیستم عامل برای نشان دادن اینکه خروجی یک برنامه به عنوان ورودی دیگری به کار می رود. در DOS حرف
redirected
U
حرفی در سیستم عامل برای نشان دادن اینکه خروجی یک برنامه به عنوان ورودی دیگری به کار می رود. در DOS حرف
capturing
U
حذف یک Token از شبکه برای اینکه داده در شبکه ارسال شود
captures
U
حذف یک Token از شبکه برای اینکه داده در شبکه ارسال شود
capture
U
حذف یک Token از شبکه برای اینکه داده در شبکه ارسال شود
ES IS
U
سیستم نهایی به سیستم میانی استاندار پروتکل OIS برای اینکه به کامپیوترهای میزبان
hash
U
الگوریتم تولید کد hash برای ورودی و اطمینان از اینکه با سایر ورودی ها فرق دارد
heads up
U
در درگیری هوایی اعلام اینکه هواپیما دروضعیت لازم برای درگیری قرار ندارد
DCD
U
سیگنال RSC ازمودم به کامپیوتر برای بیان اینکه سیگنال دریافت شده است
to prove my vow i give my hand
برای اینکه شما را از درستی قول خود مطمئن سازم به شما دست میدهم
bracket
U
چاپ کروشه اطراف یک موضوع برای بیان اینکه نشان دهند همان کار را انجام میدهد و از بقیه متن جدا شود
shifted
U
روش افزایش کل ترکیب بیتهای ممکن با استفاده از تعدادی بیت برای بیان اینکه آیا کد بعدی باید جای شود یا میز
shift
U
روش افزایش کل ترکیب بیتهای ممکن با استفاده از تعدادی بیت برای بیان اینکه آیا کد بعدی باید جای شود یا میز
shifts
U
روش افزایش کل ترکیب بیتهای ممکن با استفاده از تعدادی بیت برای بیان اینکه آیا کد بعدی باید جای شود یا میز
link
U
برنامههای بررسی کامپیوتری برای بررسی اینکه هر قطعه در ارتباط با دیگران خوب کار میکند یا نه
outliner
U
برای اینکه به کاربر کمک کند تا بخش ها و زیربخشهای لیست ای از اشیا را مرتب کند یا بخشهایی از پروژه را
electronic cottage
U
مفهوم اجازه دادن به کارگران برای اینکه در خانه بمانند و کارها را توسط بکارگیری ترمینالهای کامپیوتر که به یک دفترمرکزی متصل میباشد انجام دهند
Energy Star
U
استانداردی در صفحه نمایش کامپیوتر یا سایر وسایل الکتریکی برای اینکه بگوید محصول به خوبی طراحی شده است و الکتریسیته را هدر نمیدهد
MMI
U
سخت افزار و نرم افزار طراحی شده برای اینکه کاربر راحت تر با ماشین ارتباط داشته باشد
alerted
U
پیام ارسالی از سیستم عامل شبکه به کاربر برای اعلام اینکه سخت افزار شبکه خوب کار نمیکند
alert
U
پیام ارسالی از سیستم عامل شبکه به کاربر برای اعلام اینکه سخت افزار شبکه خوب کار نمیکند
alerts
U
پیام ارسالی از سیستم عامل شبکه به کاربر برای اعلام اینکه سخت افزار شبکه خوب کار نمیکند
receipt notification
U
خصوصیتی در بیشتر برنامههای پست الکترونیکی که یک پیام خودکار را ارسال میکند برای تایید اینکه پیام دریافت شده است
scramblers
U
وسیله کدگزاری رشته دادهای به صورت تصادفی پیش ازارسال برای جلوگیری از اینکه مجموعهای از صفرها یا یک ها وصفرهای متغیر باعث مشکلات هماهنگی در گیرنده شوند
scrambler
U
وسیله کدگزاری رشته دادهای به صورت تصادفی پیش ازارسال برای جلوگیری از اینکه مجموعهای از صفرها یا یک ها وصفرهای متغیر باعث مشکلات هماهنگی در گیرنده شوند
backing
U
رسانه ذخیره سازی موقت که داده روی آن قابل ضبط است پیش از اینکه پردازش شود یا پس از پردازش و برای باز یابی
carrier
U
سیگنال ارسالی توسط مودم برای آگاهی دادن به کامپیوتر محلی از اینکه یک سیگنال ازمودم راه دور تشخیص داده است
carriers
U
سیگنال ارسالی توسط مودم برای آگاهی دادن به کامپیوتر محلی از اینکه یک سیگنال ازمودم راه دور تشخیص داده است
bilinear filtering
U
مرکب با توجه به چهار پیکسل تنظیم شده اطراف هر پیکسل برای بررسی اینکه تغییری در رنگ آنها و جود نداشته باشد
systems analysis
U
1-بررسی فرایند یا سیسیتم برای مشاهده اینکه آیا میتواند در حین اجرا کاراتر باشد. 2-بررسی سیستم موجود با هدف بهبود یا جایگزینی آن
refreshes
U
بهنگام سازی مرتب تصویری صفحه CRT با اسکن کردن هر پیکسل با اشعه تصویر برای اطمینان از اینکه تصویر قابل دیدنی است
refreshed
U
بهنگام سازی مرتب تصویری صفحه CRT با اسکن کردن هر پیکسل با اشعه تصویر برای اطمینان از اینکه تصویر قابل دیدنی است
refresh
U
بهنگام سازی مرتب تصویری صفحه CRT با اسکن کردن هر پیکسل با اشعه تصویر برای اطمینان از اینکه تصویر قابل دیدنی است
runs
U
اجرای سیستم کامپیوتری قدیمی وجدید با هم برای بررسی سیستم جدید پیش از اینکه تنها سیستم مورد استفاده شود
run
U
اجرای سیستم کامپیوتری قدیمی وجدید با هم برای بررسی سیستم جدید پیش از اینکه تنها سیستم مورد استفاده شود
scan
U
شماره ارسالی از صفحه کلید به کامپیوتر سازگاز IBM PC برای بیان اینکه کلید انتخاب شده است و مشخص کردن کلید
scanned
U
شماره ارسالی از صفحه کلید به کامپیوتر سازگاز IBM PC برای بیان اینکه کلید انتخاب شده است و مشخص کردن کلید
scans
U
شماره ارسالی از صفحه کلید به کامپیوتر سازگاز IBM PC برای بیان اینکه کلید انتخاب شده است و مشخص کردن کلید
provided he goes at once
U
بشرط اینکه بی درنگ برود مشروط بر اینکه فورا برود
valid
U
سیگنال روی باس کنترل برای بیان اینکه روی باس آدرس ,آدرسی موجود است
shelling
U
نرم افزار واسط بین کاربر و سیستم عامل , معمولاگ برای اینکه سیستم عامل دوستانه تر وساده تر شود
shell
U
نرم افزار واسط بین کاربر و سیستم عامل , معمولاگ برای اینکه سیستم عامل دوستانه تر وساده تر شود
shells
U
نرم افزار واسط بین کاربر و سیستم عامل , معمولاگ برای اینکه سیستم عامل دوستانه تر وساده تر شود
shield
U
هسته ساخته شده از هسته هادی با یک پوشش عایق و سپس یک لایه هادی برای اینکه سیگنال ارسالی از واسط ها درامان نگهدارد
shields
U
هسته ساخته شده از هسته هادی با یک پوشش عایق و سپس یک لایه هادی برای اینکه سیگنال ارسالی از واسط ها درامان نگهدارد
monitor
U
1-بررسی یا آزمایش چیزی که کار میکند 2-بررسی فرایند یا تجزیه برای اطمینان از اینکه درست کار میکند
monitors
U
1-بررسی یا آزمایش چیزی که کار میکند 2-بررسی فرایند یا تجزیه برای اطمینان از اینکه درست کار میکند
monitored
U
1-بررسی یا آزمایش چیزی که کار میکند 2-بررسی فرایند یا تجزیه برای اطمینان از اینکه درست کار میکند
hits
U
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hit
U
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hitting
U
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
IBM
U
اصط لاح کلی برای کامپیوتر شخصی که با سخت افزار و نرم افزار کامپیوتر IBM سازگار است بدون توجه به اینکه پردازنده Intel از کدام استفاده میکند. حاوی با EISA,ISA یا MCA است
sake
U
خاطر
for his sake
U
به خاطر او
for the love of
U
به خاطر,
minds
U
خاطر
behalf
U
خاطر
minding
U
خاطر
on account of somebody
[something]
U
به خاطر
Due to
U
به خاطر
remembrance
U
خاطر
mind
U
خاطر
lacerated
U
خاطر ازرده
attentions
U
خاطر حواس
gladness
U
مسرت خاطر
amativeness
U
خاطر خواهی
depressed
<adj.>
U
افسرده خاطر
leisurely
U
بافراغت خاطر
to escape one's memory
U
از خاطر رفتن
downhearted
<adj.>
U
افسرده خاطر
spontaneous generation
U
بطیب خاطر
uneasiness
U
خاطر تشویش
umbrageous
U
رنجیده خاطر
of ones own accord
U
بطیب خاطر
attention
U
خاطر حواس
peace of mind
U
اسودگی خاطر
despondent
<adj.>
U
افسرده خاطر
in service
U
به خاطر خدمت
tranquility
U
اسایش خاطر
to imprint on the mind
U
در خاطر نشاندن
ex officio
U
به خاطر شغل
gladly
U
با مسرت خاطر
security
U
اسایش خاطر
sure
U
خاطر جمع
surer
U
خاطر جمع
surest
U
خاطر جمع
free will
U
طیب خاطر
self gratification
U
ترضیه خاطر
tranquillity
U
اسایش خاطر
solace
U
تسلیت خاطر
nuisances
U
مایه تصدیع خاطر
depend upon it
U
خاطر جمع باشید
stamp on the mind
U
خاطر نشان کردن
certes
U
خاطر جمعی تحقیق
relief
U
ترمیم اسایش خاطر
to impress on the mind
U
خاطر نشان کردن
to stamp on the mind
U
خاطر نشان کردن
for reasons of safety
U
به خاطر دلایل امنیتی
nuisance
U
مایه تصدیع خاطر
accord
U
دلخواه طیب خاطر
to feel sure
U
خاطر جمع بودن
accords
U
دلخواه طیب خاطر
accorded
U
دلخواه طیب خاطر
for a song
<idiom>
U
به خاطر پول کمی
spontaneously
U
به طیب خاطر بی اختیار
put one's finger on something
<idiom>
U
کاملابه خاطر آوردن
take it out on
<idiom>
U
بی محلی به خاطر عصبانیت
point
U
خاطر نشان کردن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com