English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 29 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
readily U به اسانی
easily U به اسانی
swimmingly U به اسانی
facilely U به اسانی
in a hurry U به اسانی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
ease U اسانی
eased U اسانی
eases U اسانی
easing U اسانی
freedom U معافیت اسانی
freedoms U معافیت اسانی
skittle U سوزاندن چند توپزن به اسانی پشت سر هم
vane U کسی یاچیزی که به اسانی قابل حرکت و جنبش باشد
vanes U کسی یاچیزی که به اسانی قابل حرکت و جنبش باشد
cousin U حریفی که مرتبا" یا به اسانی شکست می خورد
cousins U حریفی که مرتبا" یا به اسانی شکست می خورد
easiness U اسانی
facileness U اسانی
it is hard to say U به اسانی نمیتوان قضاوت کرد
it is not a picnic U کار اسانی نیست
it is very easily done U خیلی به اسانی
set up U توپی که به اسانی برگردانده شود
setup U توپ اسان برای برگرداندن وضع گویهایی که به اسانی می توان امتیاز بدست اورد
squib kick U ضربه کوتاه با پا که به اسانی به دست تیم حریف نیفتد
to do a thing with f. U کاری رابه اسانی انجام دادن
to knock a person's head off U به اسانی ازپیش کسی افتادن یاکسیراشکست دادن
to write off U به اسانی نوشتن
with a wet f. U به اسانی ماننداب
with ease U به اسانی بسهولت
Partial phrase not found.
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com