Perdic | بنیاد کار خوب باشد | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (12 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	well begun is h lf done U	بنیاد کار خوب باشد

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	seeds U	بنیاد
	basis U	بنیاد
	fundament U	بنیاد
	instituting U	بنیاد
	roots U	بنیاد
	root U	بنیاد
	instituted U	بنیاد
	foundation U	بنیاد
	cornerstones U	بنیاد
	institutes U	بنیاد
	seed U	بنیاد
	subbase U	بنیاد
	substratum U	بنیاد
	cornerstone U	بنیاد
	origins U	بنیاد
	institute U	بنیاد
	origin U	بنیاد
	institute U	بنیاد نهادن
	instituted U	بنیاد نهادن
	incept U	بنیاد نهادن
	instaurator U	بنیاد گذار
	deep-set U	ژرف بنیاد
	institutes U	بنیاد نهادن
	basis U	مبنا بنیاد
	corner stone U	بنیاد اساس
	institutionalism U	بنیاد گرایی
	odcist U	بنیاد گذارمستعمره
	inchoate U	بنیاد نهادن
	head stone U	سنگ بنیاد
	built on sand U	سست بنیاد
	to lay the foundations of U	بنیاد نهادن
	instituting U	بنیاد نهادن
	rationale U	بنیاد و پایه
	Mother Superior U	رئیس بنیاد مذهبی
	Mother Superiors U	رئیس بنیاد مذهبی
	bedding U	بنیاد و اساس هرکاری
	inchoation U	دست زنی بنیاد گذاری
	house of cards U	ساختمان سست بنیاد [اصطلاح مجازی]
	a closed mouth catches no flies <proverb> U	تا مرد سخن نگفته باشد عیب و هنرش نهفته باشد
	moored mine U	مینی که باسیم یا طناب به محل اتصال خود وصل شده باشد یا در اب معلق باشد
	theorised U	فرضیه بوجود اوردن فرضیهای بنیاد نهادن
	theorises U	فرضیه بوجود اوردن فرضیهای بنیاد نهادن
	theorize U	فرضیه بوجود اوردن فرضیهای بنیاد نهادن
	theorising U	فرضیه بوجود اوردن فرضیهای بنیاد نهادن
	theorized U	فرضیه بوجود اوردن فرضیهای بنیاد نهادن
	theorizing U	فرضیه بوجود اوردن فرضیهای بنیاد نهادن
	theorizes U	فرضیه بوجود اوردن فرضیهای بنیاد نهادن
	hotter U	شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
	hottest U	شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
	hot U	شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
	plateform U	بلندی قسمتی از کف سالن یا محلی بنیاد یا اساس چیزی
	escutcheon U	سپری که دارای نشانهای نجابت خانوادگی باشد صفحهای که روی ان اسم چیزی نقش شده باشد سپرارم دار
	constituting U	تشکیل دادن بنیاد نهادن مجوز برای تاسیس یک یکان جدید
	constituted U	تشکیل دادن بنیاد نهادن مجوز برای تاسیس یک یکان جدید
	constitute U	تشکیل دادن بنیاد نهادن مجوز برای تاسیس یک یکان جدید
	constitutes U	تشکیل دادن بنیاد نهادن مجوز برای تاسیس یک یکان جدید
	hotbed U	بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
	hotbeds U	بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
	imperfect competition U	حالتی است که در بازار عرضه بیش از یک فروشنده وجود نداشته باشد ووی بتواند روی قیمت کالای خود کنترل داشته باشد
	open back U	[نوعی فرش تخت باف که پود آن از پشت فرش کاملا مشخص باشد و بصورت حلقوی اطراف تار را در بر گرفته باشد.]
	laptop U	کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
	lapheld U	کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
	wellŠsuppose it is so U	خوب فرض کنیم چنین باشد فرضا چنین باشد
	Zel-i Sultan vase U	طرح گلدان ظل السلطان [این طرح بصورت تکراری و قرینه شامل یک گلدان و دسته های گل می باشد و مربوط به زمان سلطنت قاجار می باشد.]
	karachoph design U	لچک ترنج کاراچف [این طرح مربوط به همین شهر در جنوب تفلیس منطقه قفقاز می باشد که در آن ترنج بزرگ و هشت وجهی با چهار مربع در دو طرف آن می باشد و قدمت آن بیش از صد سال است.]
	new coined U	تازه بنیاد تازه سکه زده
	charges U	عهده وتعهد و الزامی که بر شخص باشد حقی که در مورد ملکی وجود داشته باشد خطابهای که رئیس محکمه پس از ختم دادرسی خطاب به هیات منصفه ایراد و ضمن خلاصه کردن شهادتهای داده شده مسائل قانونی لازم را برای ایشان تشریح میکند
	charge U	عهده وتعهد و الزامی که بر شخص باشد حقی که در مورد ملکی وجود داشته باشد خطابهای که رئیس محکمه پس از ختم دادرسی خطاب به هیات منصفه ایراد و ضمن خلاصه کردن شهادتهای داده شده مسائل قانونی لازم را برای ایشان تشریح میکند
	rool crush U	اثر تاخوردگی [فرش هایی که درست عدل بندی نشده و یا مدت طولانی بصورت چهارلا در انبار باشد پس از مفروش شدن در زمین برآمدگی هایی در محل تا دارد که اگر به شکستگی منجر نشده باشد پس از مدتی اصلاح می شود.]
	cobb doglas production function U	ر کار بتوان کشش تولید نسبت به عامل سرمایه . اگرحاصلجمع کششهای فوق برابر 1 باشد تابع تولیدهمگن درجه 1 و مجموعه عوامل سرمایه و کار ثابت است و اگر بزرگتراز 1 باشدبازده کل صعودی و اگرکوچکتراز 1 باشد بازده کل نزولی است
	shaggy ugs U	فرش های با پرز بلند [این گونه فرش علاوه بر داشتن پرز بلند در سطح فرش، دارای مقداری پرز در پشت فرش نیز می باشد و در مناطق سردسیر بافته می شود تا گرم بوده و عایق سرما در کف اتاق باشد.]
	denial U	تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
	denials U	تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
	armistise U	متارکه جنگ عبارت است از توقف عملیات جنگی با موافقت طرفین محاربه اتش بس ممکن است کامل یعنی شامل کلیه عملیات جنگی و در جمیع میدانهای نبرد باشد و نیز ممکن است محلی یعنی فقط مربوط به قسمت معینی از میدان جنگ وبه مدت محدود باشد
	gini coefficient U	شاخص نابرابری درامد که از منحنی لورنز بدست می ایددرصورتیکه توزیع درامدکاملا برابر باشد این ضریب مساوی صفر ودرصورتیکه توزیع درامد کاملا نابرابرباشد این ضریب مساوی 1است هرچه این ضریب کوچک باشد توزیع درامد عادلانه تراست
	at the owner's risk U	باشد
	incomplete flower U	کم باشد
	Benedictine U	باشد
	Benedictines U	باشد
	custom's declaration U	باشد
	some one or other U	هر کس باشد
	any old thing U	هر چه باشد
	admissibly U	باشد
	admissibleness U	باشد
	reflexively U	باشد
	whencesoever U	از هرجا که باشد
	quantum sufficit U	چندان که بس باشد
	let it be U	بگذارید باشد
	keep your peck up U	دل داشته باشد
	let it remain as it is U	بگذارید باشد
	whoso U	هر شخصی که باشد
	worksheet U	ی داشته باشد
	stet U	بگذارید باشد
	over crowding U	بیشتر باشد
	beit so U	چنین باشد
	if he be U	اگر او باشد
	be it so U	چنین باشد
	hydroxide U	داشته باشد
	whosoever U	هر شخصی که باشد
	at most U	خیلی باشد
	coute que coute U	بهربهاکه باشد
	if any U	اگر باشد
	shell back U	دریانوردی که از خط استواگذشته باشد
	pterygium U	گلبرگی که مانندبال باشد
	riparian U	حریم رودخانه و ان چه که در ان باشد
	how difficult soever it may be U	هر قدر سخت باشد
	rain or shine	چه باران باشد چه آفتاب
	kentish fire U	که نشانه نفاق ..باشد
	inviolably U	چنانکه سزاوارحرمت باشد
	library edition U	چاپی که درخودکتابخانه باشد
	inoffensively U	بی انکه زننده باشد
	if any U	اگر داشته باشد
	stray U	که متوقف نشده باشد
	straying U	که متوقف نشده باشد
	strays U	که متوقف نشده باشد
	he must have gone U	باید رفته باشد
	he wished to be private U	می خواست در خلوت باشد
	out of range U	که خارج از حد سیستم باشد
	i girder U	تیری که بشکل ) باشد
	i beam or i beam U	تیری که به شکل ) باشد
	if i find an opportunity U	اگر مجالی باشد
	if necessary U	اگر لازم باشد
	perhaps so U	شاید چنین باشد
	medially U	چنانکه درمیان باشد
	flocculence U	یا دسته پشم باشد
	meetly U	چنانکه در خور باشد
	shepherdess U	شبان کلیسا که زن باشد
	shepherdesses U	شبان کلیسا که زن باشد
	if need be U	اگر لازم باشد
	pitfully U	چنانکه سزاوارنکوهش باشد
	brilliantly U	چنانکه برجسته باشد
	HTTPD U	تصدیق و جستجو باشد
	that depends U	تا چه شرایطی درکار باشد
	culpably U	چنانکه سزاوارسرزنش باشد
	caryatid U	ستونی که مجسمه زن باشد
	Mark my words . Remember what I told you . U	یادت باشد چه گفتم
	at any price U	بهر قسمت که باشد
	theonomy U	کشوری که خداپادشاه ان باشد
	at all events U	بهر وسیله که باشد
	You neednt worry . Dont bother your head. U	خیالت راحت باشد
	layer U	ل تصحیح خطا باشد
	at f. U	منتهی خیلی باشد
	by all means U	بهر قیمت که باشد
	Keep your mind on your work. U	حواست بکارت باشد
	well and good U	باشد چه ضرر دارد
	steady as you go U	راه ثابت باشد
	layers U	ل تصحیح خطا باشد
	as the case may be U	تاچه مورد باشد
	He is not dead by any chance , is he ? U	نکند مرده باشد ؟
	May his soull live in peace. U	روحش شاد باشد
	Mind the step! U	حواست به پله باشد!
	granule U	حب و کپسولی که باقند وشکرپوشیده باشد
	There must be some mistakes.	باید اشتباهی شده باشد.
	bad dept U	طلبی که امکان وصول ان کم باشد
	It must be quiet.	باید ساکت و آرام باشد.
	between our selves U	حرف بین خودمان باشد
	beanball U	توپی که هدف ان سر توپزن باشد
	non cohesive soil U	خاکی که فاقد چسبندگی باشد
	if he has found it U	اگر ان را پیدا کرده باشد
	i suspect him to be a liar U	گمان میکنم دروغگو باشد
	green old wound U	زخمی که گوشت نوبالانیاورده باشد
	gynaecocracy U	حکومتی که دردست اناث باشد
	objectiveness U	چنانکه در خارج معقول باشد
	thumbnail U	هر چیزی که باندازه ناخن باشد
	bourg U	محل یاشخصی که مجاورقلعه باشد
	hellishness U	خویی که شایسته دوزخ باشد
	Supposing that is the case . U	بفرض اینکه اینطور باشد
	After all I have eaten his salt.	هر چه باشد با هم نان ونمک خوردیم.
	hexahydrate U	ترکیبی که دارای شش ذره اب باشد
	orthotone U	که ازخود دارای تیکه باشد
	bombproof U	ساختمانی که پناه بمب باشد
	blazing star U	هرچیزی که موردتوجه دیگران باشد
	i do not wish it otherwise U	جور دیگر باشد نمیخواهم
	on cne's own initiative U	بی انکه کسی گفته باشد
	binds U	به صورتی که قابل اجرا باشد
	i shoudel hardly think so U	گمان نمیکنم اینطور باشد
	bind U	به صورتی که قابل اجرا باشد
	granules U	حب و کپسولی که باقند وشکرپوشیده باشد
	liquid capital U	سرمایهای که پول نقد باشد
	interlocutress U	زنی که طرف گفتگو باشد
	lightface U	حروفی که خطوط ان ریزوفریف باشد
	jerkins U	کت چرمی مردانه که به تن چسبیده باشد
	lebrary edition U	چاپی از کتاب که در خورکتابخانه باشد
	learning curve U	که استفاده از آن بسیار سخت باشد
	layered U	انچه مربوط به لایه ها باشد
	inviolately U	چنانکه بی حرمت نشده باشد
	as little as possible U	اینقدر کم که امکان پذیر باشد
	irrelatively U	بی انکه وابستگی داشته باشد
	aerated bread U	نانیکه مصنوعابوسیله گازدرامده باشد
	just as you like U	هر جور میل شما باشد
	it promisews to be easy U	امید میرود اسان باشد
	sites U	محلی که پایه چیزی باشد
	sited U	محلی که پایه چیزی باشد
	site U	محلی که پایه چیزی باشد
	thumbnails U	هر چیزی که باندازه ناخن باشد
	She must be at least 40. U	او [زن] کم کمش باید ۴۰ ساله باشد.
	in claisum U	دریایی که در قلمرو کشورویژهای باشد
	inadvisably U	بدون اینکه صلاح باشد
	rationabile stoverium U	نفقهای که میزان ان منطقی باشد
	ineffectively U	بی انکه اثری داشته باشد