Perdic | بنزین هواپیما | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (11 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	avgas U	بنزین هواپیما
	aviation gasoline U	بنزین هواپیما

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	gasoline U	سوخت موتورهای بنزینی بنزین موتور بنزین
	landing gear U	چرخ هواپیما که هنگام نشستن هواپیما وزن انراتحمل میکند
	approach end U	نقطه شروع تقرب هواپیما ابتدای محوطه دویدن هواپیما
	altitude sickness U	حال به هم خوردگی در اثرارتفاع هواپیما مرض ناشی از زیاد شدن ارتفاع هواپیما
	barometric leveling U	تراز کردن هواپیما از نظرفشار جو تعادل بارومتری هواپیما
	touchdown U	تماس هواپیما با زمین سینه مال رفتن هواپیما
	touchdowns U	تماس هواپیما با زمین سینه مال رفتن هواپیما
	aircraft scrambling U	دستور پرواز هواپیما ازوضعیت اماده باش زمینی صدور فرمان درگیری هواپیما با هدف
	plane director U	نفر هدایت کننده هواپیما هادی هواپیما
	air mileage indicator U	کیلومتر شمار هواپیما مسافت سنج هواپیما
	aircraft arresting barrier U	وسیله بازدارنده هواپیما ازحرکت مهار هواپیما
	aft U	قسمت انتهایی هواپیما بطرف عقب هواپیما
	spoiler U	صفحه دراز و باریک روی سطح بالایی هواپیما که برای کاستن سرعت یا اوج گرفتن هواپیما بلند میشود
	screwpropeller U	پروانه هواپیما ملخ کشتی یا هواپیما
	space charter U	اختصاص جا در هواپیما رزرو کردن جا در هواپیما
	coordinated turn U	دورزدن هواپیما بطوریکه کنترلهای مربوط به دوران حول هر سه محور مورداستفاده قرار گرفته و مانع سر خوردن هواپیما به داخل یا خارج پیچ میشوند
	moment U	ممان وزن بار هواپیما نیروی گریز ازمرکز وزن اشیاء داخل هواپیما
	moments U	ممان وزن بار هواپیما نیروی گریز ازمرکز وزن اشیاء داخل هواپیما
	holding point U	نقطه تثبیت ردیابی هواپیما نقطه انتظار هواپیما روی صفحه رادار
	azimuth indicator U	شاخص سمتی هواپیما وسیله نشان دهنده زاویه سمتی هواپیما
	arresting gear U	دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
	transition altitude U	ارتفاع استاندارد هواپیما ارتفاع هواپیما طبق جداول فنی پرواز
	roll in point U	نقطه ورود به شاخه تک به وسیله هواپیما نقطه شروع حرکت تک هواپیما
	apron U	محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما
	aircraft cross servicing U	سرویسهای متقابله دستگاههای هواپیما سرویس جنبی دستگاههای هواپیما
	aprons U	محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما
	troop space U	جای انفرادی در هواپیما یاکشتی محوطه لازم برای تامین جا برای حمل پرسنل وبارهای انفرادی انها درکشتی یا هواپیما
	goldie U	علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
	fuel U	بنزین
	fuels U	بنزین
	petrol U	بنزین
	fuelling U	بنزین
	fuelled U	بنزین
	fueled U	بنزین
	gasses U	بنزین
	gasolene U	بنزین
	gassed U	بنزین
	gas U	بنزین
	gases U	بنزین
	benzole U	بنزین
	gasoline U	بنزین
	motor sprit U	بنزین
	benzine U	بنزین
	storm bird U	بنزین
	clear way U	محوطه بالاکشیدن هواپیما محوطه کندن هواپیما از زمین
	fuel filter U	صافی بنزین
	gas inlet valve needle U	ژیگلور بنزین
	gas injection U	تزریق بنزین
	gasoline barrel U	بشکه بنزین
	gas tank U	پودر بنزین
	fuel pump U	پمپ بنزین
	gas tank U	بخار بنزین
	phenyl U	اصل بنزین
	petrol pump U	تلمبه بنزین
	petrol pump U	پمپ بنزین
	gas pump U	پمپ بنزین
	filling station U	پمپ بنزین
	filling stations U	پمپ بنزین
	gas station U	پمپ بنزین
	gasoline consumption U	مصرف بنزین
	petrol tank U	مخزن بنزین
	gas level U	سطح بنزین
	gas recovery U	بازیابی بنزین
	gas pump U	تلمبه بنزین
	light gasolin U	بنزین سبک
	petrol filter U	صافی بنزین
	gasoline dump U	باک بنزین
	gasoline electric U	بنزین الکتریکی
	gas stations U	پمپ بنزین
	gas storage U	مخزن بنزین
	gasolinic U	وابسته به بنزین
	petrol container U	فرف بنزین
	high grade petrol U	بنزین سوپر
	Premium gas U	بنزین سوپر
	premium grade petrol U	بنزین سوپر
	naphtha U	بنزین سنگین
	petrol pipe U	لوله بنزین
	gasses U	بنزین گازمعده
	gassed U	بنزین گازمعده
	gas injection U	پاشش بنزین
	gasoline drum U	بشکه بنزین
	gasoline can U	قوطی بنزین
	petrol can U	باک بنزین
	gas U	بنزین گازمعده
	gases U	بنزین گازمعده
	petrol injection pump U	پمپ تزریق بنزین
	storm bird U	بنزین ریختن ماشین
	gasholders U	محل نگهداری بنزین
	gasoline brick U	بنزین بااکتان بالا
	gasholder U	محل نگهداری بنزین
	gasoline gels U	بنزین تغلیظ شده
	I've run out of petrol.	بنزین تمام کردم.
	unleaded petrol U	بنزین بدون سرب
	gas synthesis U	ترکیب مصنوعی بنزین
	petrol feed pump U	پمپ تغذیه بنزین
	gasoline dump U	مخزن موقتی بنزین
	pr etrol filling station U	ایستگاه پمپ بنزین
	gasoline brick U	بنزین خوش سوز
	gas air mixture U	مخلوط بنزین و هوا
	gas form natrural gas U	بنزین از گاز طبیعی
	petrol U	بنزین گیری کردن
	gas inlet valve needle U	سوزن شیرورودی بنزین
	Where is the neareset petrol station? U	نزدیکترین پمپ بنزین کجاست؟
	gas form natrural gas U	بنزین حاصله از گاز طبیعی
	benzoline U	بنزین خام یاپالوده نشده
	petrol gage U	دستگاه اندازه گیری بنزین
	serivce station U	ایستگاه بنزین گیری وتعمیرگاه
	service stations U	ایستگاه پمپ بنزین بزرگ
	gas saving U	صرفه جویی در مصرف بنزین
	service station U	ایستگاه پمپ بنزین بزرگ
	mpg U	مخفف مسافت طی شده با یک گالن بنزین
	They were falling over one another to get petrol(gasoline). U	برای خرید بنزین سرودست می شکستند
	The bus stopped for fuel [ to get gas] . U	اتوبوس نگه داشت تا بنزین بزند.
	gas level gauge U	دستگاه اندازه گیری سطح بنزین
	The gas station is nearby . U	پمپ بنزین درهمین نزدیکی هاست
	class iii supplies U	اماد طبقه 3 بنزین و موادروغنی وسوختی
	altitude height U	سطح مبنای اندازه گیری ارتفاع هواپیما ارتفاع هواپیما از سطح مبنا
	go around mode U	روش کنترل مخصوص کندن هواپیما از زمین روش کنترل صعود هواپیما
	command speed U	سرعت تعیین شده هواپیما سرعت پیش بینی شده برای هواپیما
	flight control U	دستگاه کنترل پرواز هواپیما کنترل هواپیما
	aircraft block speed U	سرعت خالص هواپیما سرعت هواپیما از نظرتئوریکی
	apparent altitude U	ارتفاع فاهری هواپیما ارتفاع عملی هواپیما
	high octane U	دارای اکتان زیاد مانند بنزین سوپر
	throttles U	جلو را گرفتن جریان بنزین را کنترل کردن
	throttle U	جلو را گرفتن جریان بنزین را کنترل کردن
	throttling U	جلو را گرفتن جریان بنزین را کنترل کردن
	Gasoline is volatile . U	بنزین ماده فراری است ( زود می پرد )
	throttled U	جلو را گرفتن جریان بنزین را کنترل کردن
	point of no return U	نقطه حداکثر شعاع عمل هواپیما اخرین حد شعاع عمل هواپیما
	contraband of war U	قاچاق اسلحه ومهمات جنگی و متفرعات ان از قبیل بنزین و لاستیک
	napalming U	ماده مخصوص تغلیظ بنزین وتهیه بمب اتش زا و پرتاب شعله
	napalmed U	ماده مخصوص تغلیظ بنزین وتهیه بمب اتش زا و پرتاب شعله
	napalm U	ماده مخصوص تغلیظ بنزین وتهیه بمب اتش زا و پرتاب شعله
	napalms U	ماده مخصوص تغلیظ بنزین وتهیه بمب اتش زا و پرتاب شعله
	benzene U	هیدروکربور معطر وبی رنگی بفرمول 6H6C که ازتقطیر قطران بدست میامد بنزین
	best economy mixture U	نسبت متناسب سوخت و بنزین در موتورهای پیستونی جهت حصول بیشترین برد پروازی
	gum U	رسوبات غلیظی که در بنزین وبندرت در سایر سوختهای هیدروکربنی عمدتا در اثراکسیداسیون تدریجی بوجودمی اید
	gummed U	رسوبات غلیظی که در بنزین وبندرت در سایر سوختهای هیدروکربنی عمدتا در اثراکسیداسیون تدریجی بوجودمی اید
	gumming U	رسوبات غلیظی که در بنزین وبندرت در سایر سوختهای هیدروکربنی عمدتا در اثراکسیداسیون تدریجی بوجودمی اید
	gums U	رسوبات غلیظی که در بنزین وبندرت در سایر سوختهای هیدروکربنی عمدتا در اثراکسیداسیون تدریجی بوجودمی اید
	ramp U	سکوی هواپیما سکوی در جا زدن هواپیما
	ramps U	سکوی هواپیما سکوی در جا زدن هواپیما
	altitude azimuth U	عقربه نشان دهنده ارتفاع هواپیما دستگاه نشان دهنده ارتفاع هواپیما
	azimuth guidance U	هدایت هواپیما از نظر سمتی هدایت سمتی هواپیما
	air transportable sonar U	سونار مخصوص هواپیما سونار قابل حمل با هواپیما سونار قابل حمل هوایی
	planing U	هواپیما
	plane U	هواپیما
	flying machine U	هواپیما
	escadrille U	6 هواپیما
	one aircraft was shot down U	یک هواپیما
	airplane U	هواپیما
	airplanes U	هواپیما
	planed U	هواپیما
	air craft U	هواپیما
	air plane U	هواپیما
	anti-aircraft U	ضد هواپیما
	planes U	هواپیما
	aeroplane U	هواپیما
	airplain U	هواپیما
	flight U	هواپیما
	tailplane U	دم هواپیما
	aircraft U	هواپیما
	aeroplanes U	هواپیما
	airmen U	خدمه هواپیما
	aircraft inspection U	بازرسی هواپیما
	flap U	باله هواپیما
	landing U	فرودگاه هواپیما
	aircraft log book U	بایگانیها هواپیما
	aircraft arrestment U	مهارکردن هواپیما
	aircraft engine U	موتور هواپیما
	agl U	رادار هواپیما
	aeromechanic U	مکانیک هواپیما
	aerocommander U	نوعی هواپیما
	albatrose U	یک نوع هواپیما
	flapped U	باله هواپیما
	airman U	خدمه هواپیما
	propeller U	ملخ هواپیما
	airscrew U	ملخ هواپیما
	avigation U	فن هدایت هواپیما
	flight manifest U	بارنامه هواپیما
	ground crew U	کارکنان هواپیما
	bail out U	پریدن از هواپیما
	flaps U	باله هواپیما
	aviation fuel U	سوخت هواپیما
	airframe U	بدنهء هواپیما
	path of flight U	مسیر هواپیما
	crew member U	خدمه هواپیما
	airframe U	اسکلت هواپیما
	arresting sheave U	پل مهار هواپیما
	airframe U	شاسی هواپیما
	invention of the aeroplane U	اختراع هواپیما
	airframe U	بدنه هواپیما
	hijacking U	هواپیما ربائی
	landings U	نشستن هواپیما
	leading line U	خط هدایت هواپیما
	aerodrome U	فرودگاه هواپیما
	aircraft records U	اسناد هواپیما
	aircraft repair U	تعمیر هواپیما
	aircraft specification U	خصوصیات هواپیما
	aerodromes U	فرودگاه هواپیما