Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
tie
U
بند پارچهای جلیقه نجات بند
ties
U
بند پارچهای جلیقه نجات بند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
stole
U
جلیقه نجات
life jacket
U
جلیقه نجات
life vest
جلیقه نجات
mae west
U
جلیقه نجات فشاری
life jacket
U
سینه بند نجات جلیقه ضد گلوله
half bound
U
درپشت وگوشه هاچرمی ودردوطرف پارچهای چرمی پارچهای
lifebuoy
U
کمربند یاحلقه نجات شناوری که برای نجات غریق بر روی اب شناور میباشد
lifebuoys
U
کمربند یاحلقه نجات شناوری که برای نجات غریق بر روی اب شناور میباشد
air-sea rescue
U
عملیات نجات هوا دریایی عملیات نجات هوایی ودریایی
air sea rescue
U
عملیات نجات هوا دریایی عملیات نجات هوایی ودریایی
fecket
U
جلیقه
waist coat
U
جلیقه
waistcoat
U
جلیقه
underwaist
U
جلیقه
waistcoats
U
جلیقه
vests
U
جلیقه
vest
U
جلیقه
battle dress
U
جلیقه جنگی
vest pocket
U
جیب جلیقه
vestlike
U
جلیقه مانند
haversacks
U
کیسه پارچهای
cloth
U
روکش پارچهای
haversack
U
کیسه پارچهای
list slippers
U
کفش پارچهای
cloths
U
روکش پارچهای
hardback
U
جلد پارچهای
hardbacks
U
جلد پارچهای
to hem a cloth
U
لبه پارچهای راتوگذاشتن
waistcoats
U
لباس زیر شبیه جلیقه نیم تنه یا ژیلت
waistcoat
U
لباس زیر شبیه جلیقه نیم تنه یا ژیلت
fob
U
فریب دادن جیب جلیقه مخصوص ساعت وغیره
aparejo
U
نوعی پالان چرمی یا پارچهای
corporale
U
پارچهای که هنگام عشاء ربانی بکارمیرود
intervale
U
پارچهای از زمین پست درمیان تپههای یا در کناررودها
cleans
U
مایع یا پارچهای که کثیفی را از صفحه VDU پاک کند
pullicate
U
پارچهای که برای درست کردن دستمال رنگی بکارمیرود
sleds
U
وسیله فلزی و پارچهای برای تمرین مانور سد کردن
beige
U
پارچهای که از پشم طبیعی رنگ نشده ساخته شود
sled
U
وسیله فلزی و پارچهای برای تمرین مانور سد کردن
clean
U
مایع یا پارچهای که کثیفی را از صفحه VDU پاک کند
gaiters
U
پارچه سفیدی که روی کفش بسته میشودگتر پارچهای
gaiter
U
پارچه سفیدی که روی کفش بسته میشودگتر پارچهای
cleaned
U
مایع یا پارچهای که کثیفی را از صفحه VDU پاک کند
cleanest
U
مایع یا پارچهای که کثیفی را از صفحه VDU پاک کند
trampolines
U
مجموعهای ازحرکات ژیمناستیکی بر روی میز پارچهای با 11 حرکت مختلف
trampoline
U
مجموعهای ازحرکات ژیمناستیکی بر روی میز پارچهای با 11 حرکت مختلف
gremial
U
پارچهای که اسقف هنگام اجرای برخی ایین هاروی دامن میاندازد
saris
U
ساری یا لباس زنان هندو که مشتمل است بر پارچهای که بدور بدن می پیچند
sari
U
ساری یا لباس زنان هندو که مشتمل است بر پارچهای که بدور بدن می پیچند
gobo
U
نوعی پرده پارچهای سیاه رنگ که در تلویزیون و سینمادوربین را از نور زائد محفوظ نگه میدارد
wet bulb termometere
U
ترمومتری که در ان جزء حساس توسط پارچهای که همواره با اب مرطوب نگاه داشته میشود احاطه شده است
velure
U
پارچه مخملی ماهوت پاک کن پارچهای باماهوت پاک کن پاک کردن
rescuing
U
نجات
salvation
U
نجات
life jacket
U
کت نجات
liberation
U
نجات
life vest
U
کت نجات
rescue
U
نجات
rescued
U
نجات
livery
U
نجات
safety
U
نجات
liveries
U
نجات
rescues
U
نجات
escape line
U
خط نجات
life float
U
قایق نجات
plane guard
U
ناو نجات
parachuted
U
چتر نجات
life buoy
U
حلقه نجات
crash boat
U
قایق نجات
deep submergence
U
زیردریایی نجات
breeches buoy
U
بویه نجات
safety boat
U
قایق نجات
life belt
U
کمربند نجات
parachutes
U
چتر نجات
parachuting
U
چتر نجات
life boat
U
کرجی نجات
life line
U
طناب نجات
lifebelt
U
کمربند نجات
life boad
U
قایق نجات
survival suit
U
لباس نجات
survival pack
U
بسته نجات
savior
U
نجات دهنده
life line
U
بند نجات
life net
U
تور نجات
life raft
U
قایق نجات
lifebelts
U
کمربند نجات
lifeguard submarine
U
زیردریایی نجات
liferaft
U
شناوه نجات
lifesaving
U
نجات غریق
parachut
U
چتر نجات
plane guard
U
ناوگارد نجات
redeliver
U
از نو نجات دادن
refugee relief
U
نجات پناهندگان
rescue basket
U
زنبیل نجات
rescue operation
U
عملیات نجات
salvable
U
نجات یافتنی
salvageable
U
قابل نجات
parachute
U
چتر نجات
save
U
نجات دروازه
survived
U
نجات دادن
survives
U
نجات دادن
surviving
U
نجات دادن
recover
U
نجات دادن
recovering
U
نجات دادن
recovers
U
نجات دادن
salvation
U
سبب نجات
saviour
U
نجات دهنده
saviours
U
نجات دهنده
survive
U
نجات دادن
delivers
U
نجات دادن
deliver
U
نجات دادن
saved
U
نجات دروازه
saves
U
نجات دروازه
fire escape
U
نردبان نجات
fire escapes
U
نردبان نجات
lifeboat
U
قایق نجات
lifeboats
U
قایق نجات
survivors
U
نجات یافتگان
life buoy
U
بویه نجات
safety belt
U
کمربند نجات
safety belts
U
کمربند نجات
resuscitation
U
نجات غریق
lifeguards
U
نجات غریق
lifeguard
U
نجات غریق
liferaft
U
قایق نجات لاستیکی
life vest
U
لباس نجات غریق
lifeguard
U
مامور نجات غریق
salvaging
U
از خطرنابودی نجات دادن
paradrop
U
بارریزی باچتر نجات
lifeguard
U
گارد نجات دریایی
lifesaver
U
نجات دهنده زندگانی
salvages
U
از خطرنابودی نجات دادن
lifesaving
U
وسیله نجات غریق
rescue chamber
U
اطاقک نجات زیردریایی
rescue and assistance
U
عملیات نجات و مددکاری
salvaged
U
از خطرنابودی نجات دادن
search and rescue
U
عملیات تجسس و نجات
pararescue team
U
تیم تجسس و نجات
pararaft
U
وسایل نجات چتربازی
survivors
U
نجات یافتگان از مرگ
salvage
U
از خطرنابودی نجات دادن
lifesaving
U
نجات دهنده زندگی
soteriology
U
مبحث نجات رستگاری
life buoy
U
حلقه نجات غریق
helicopter rescue net
U
تور نجات هلیکوپتر
life belt
U
لاستیک نجات غریق
fire and rescue
U
نجات و اطفای حریق
life belt
U
کمربند نجات غریق
lifeguards
U
گارد نجات دریایی
helicopter rescue strop
U
کمربند نجات هلیکوپتر
lifeguards
U
مامور نجات غریق
helicopter double rescue harness
U
کمربند نجات دو نفره هلیکوپتر
saved
U
نجات دادن پس انداز کردن
save one's neck/skin
<idiom>
U
نجات خوداز خطر ومشکل
save
U
نجات دادن پس انداز کردن
fire and rescue
U
عملیات نجات و اطفای حریق
salvage
U
اموال نجات یافته از خطر
unsaved
U
محفوظ نشده نجات نیافته
lifeline
U
طناب یارسن نجات غواص
salvage money
U
جایزه نجات کشتی یا محموله
salvaged
U
اموال نجات یافته از خطر
lifeguards
U
نجات غریق محافظ شخصی
saves
U
نجات دادن پس انداز کردن
lifelines
U
طناب یارسن نجات غواص
life line
U
طناب وصل به حلقه نجات
salvages
U
اموال نجات یافته از خطر
redeemer
U
رهایی بخش نجات دهنده
salvaging
U
اموال نجات یافته از خطر
lifeguard
U
نجات غریق محافظ شخصی
lifesaver
U
عضودسته نجات غریق وامثال ان
redeemers
U
رهایی بخش نجات دهنده
escapes
U
فرار ازخدمت یا دشمن نجات پیداکردن
ski patrolman
U
عضو گروه نجات در پیست اسکی
escaping
U
فرار ازخدمت یا دشمن نجات پیداکردن
to rescue somebody from drowning
U
کسی را از غرق شدن نجات دادن
make a run for it
<idiom>
U
برای نجات جان فرار کردن
survive
U
ممانعت از تلف شدن نجات از مرگ
to rescue people from the water
U
مردم را
[از غرق شدن ]
در آب نجات دادن
andromeda
U
از دست غولی نجات یافت وزن او شد
salvor
U
نجات دهنده کشتی یا کالاهای ان در دریا
survives
U
ممانعت از تلف شدن نجات از مرگ
surviving
U
ممانعت از تلف شدن نجات از مرگ
deep submergence
U
زیردریایی نجات کشتیهای غرق شده
escape
U
فرار ازخدمت یا دشمن نجات پیداکردن
life raft
قایق چوبی
[برای نجات غریق]
survived
U
ممانعت از تلف شدن نجات از مرگ
escaped
U
فرار ازخدمت یا دشمن نجات پیداکردن
life preservers
U
وسیله نجارت غریق وغیره اسباب نجات
para bomb
U
بمب قابل پرتاب به وسیله چتر نجات
jettisons
U
به دریا ریختن کالا برای نجات کشتی
ski patrol
U
گروه نجات و حمل مصدومان در پیست اسکی
salvages
U
نجات کشتی غرق شده یاصدمه دیده
salvaging
U
نجات کشتی غرق شده یاصدمه دیده
reclaimed
U
نجات دادن زمین بایر را دایر کردن
jettison
U
به دریا ریختن کالا برای نجات کشتی
salvaged
U
نجات کشتی غرق شده یاصدمه دیده
jettisoning
U
به دریا ریختن کالا برای نجات کشتی
jettisoned
U
به دریا ریختن کالا برای نجات کشتی
salvage
U
نجات کشتی غرق شده یاصدمه دیده
life preserver
U
وسیله نجارت غریق وغیره اسباب نجات
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com